زبان بدن و معانی روان‌شناختی

زبان بدن و معانی روان‌شناختی

در ادامه نوشتار قبلی که هفته گذشته درباره زبان بدن مطرح کردیم، دو نمونه از علامت‌های غیرکلامی را بررسی می‌کنیم. در ارتباطات اجتماعی هر فرد به یک فاصله و حریم شخصی برای برقراری ارتباط نیازمند است و معمولا فاصله‌ای که افراد برای دست ‌دادن انتخاب می‌کنند نشان از محل زندگی آنها دارد. برای مثال معمولا افرادی که در روستا و با تراکم جمعیتی کمی رشد کرده‌اند، نسبت به کسانی که در شهر زندگی کرده‌اند به فضای اجتماعی بیشتری نیاز دارند و به همین ترتیب افرادی که در مناطق جمعیتی بسیار کم‌جمعیت و دور‌افتاده رشد کرده‌اند ممکن است به یک فضای 
شش متری برای برقراری ارتباط نیاز داشته باشند.  
یکی دیگر از علامت‌های غیرکلامی کف دست است. نوع استفاده از کف دست در ارتباط می‌تواند پیام‌های ضمنی تواضع و صداقت، سلطه‌جویی یا تهاجمی و پرخاشگری را منتقل کند. وقتی کف دست باز رو به بالاست، پیام متواضعانه منتقل می‌شود. اگر از دوست خود بخواهید کاری برای شما انجام دهد و با همان لحن، کلمات و موقعیت اما با حالت کف دست باز رو به بالا خواسته خود را مطرح کنید احتمال بیشتری دارد که پاسخ مثبت بشنوید. حال اگر همان خواسته را با کف دست رو به پایین از دوست خود بخواهید به نوعی امری تلقی می‌گردد و اگر با انگشت اشاره باشد با تحکم و سلطه‌جویی تعبیر می‌شود و احتمال این‌که پاسخ مثبت بشنوید کاهش پیدا می‌کند.
همان‌طور که بیان شد زبان بدن در ارتباط و برداشتی که از رفتار دیگران داریم تاثیرگذار است و آگاه ‌بودن نسبت به زبان بدن ارتباطات اجتماعی را غنی‌تر خواهد کرد. هفته آینده در همین ستون نکته جالب دیگری از زبان بدن را بررسی می‌کنیم که به بهبود سلامت ارتباطات اجتماعی 
کمک می‌کند.