یادداشت
بلای جعلیات در فضای مجازی
دکتر علیرضا امامی، استادیار دانشگاه تهران در صفحه شخصیاش در فضای مجازی مطلبی نوشته است و از پیدا شدن شاعر شعر ضعیفی که سالهاست به دکتر قیصر امینپور نسبت داده میشود، خبر داده است.
این شعر جعلی که با این بیت شروع میشود: گاهی بساط عیش خودش جور میشود/گاهی دگر تهیه به دستور میشود...
ایرادات جدی شعری دارد و دوستداران شعر که دارای مطالعات کافی در حوزه ادبیات هستند، از همان ابتدا درباره جعلی بودن این شعر به کسانی که آن را به اشتراک میگذارند، هشدار داده بودند که این شعر از شاعر نامدار انقلاب نیست.براساس آنچه دکتر امامی نوشته است اصل این شعر در دیوان شاعری به نام اسماعیل فردوسی متخلص به فردوس فراهانی آمده است و سروده سال ۱۳۲۱ شمسی است اما متاسفانه بهصورتی مغلوط و پر از اشکال به قیصر امینپور منتسب شده است. ظاهرا بهدلیل شباهت و اشتراک برخی الفاظ بیت اول آن با این عبارت از قیصر که «ناگهان چقدر زود دیر میشود»... این انتساب غلط رخ داده و به مرور غلطها بیشتر شده است.در طول سالهای اخیر هربار درباره جعلی بودن این شعر، تذکر داده شده است، کسانی که آن را به اشتراک گذاشتهاند، پاسخ دادهاند که این شعر در اینترنت بهوفور به نام قیصر آمده است، بهعبارت دیگر مرجع و مأخذ آنان گوگل بوده است، غافل از اینکه اصولا گوگل منبع درست و قابل اعتمادی درباره صحت یک موضوع نیست و برای اطمینان از درستی اینکه این شعر از شاعری کارنامهدار چون قیصر امینپور است، کافی است به مجموعههای شعری قیصر مراجعه کرد. خوشبختانه دفترهای شعری او بهصورت کامل و با نظر خود شاعر منتشر شده است و همگی هم در دسترس است. مسأله اصلی این است که بیشتر کسانی که این شعر یا شعرهایی مانند آن و دیگر مطالب ادبی و تاریخی و ... را به اشتراک میگذارند، سوادی در حد انتقال یک مطلب از یک صفحه به یک صفحه دیگر دارند. اگر آنان شعرهای قیصر را یکبار خوانده بودند، میدانستند این شعر در دیوانهای شاعر نیست. سواد ادبی و رسانهای در این روزگار یک نیاز مهم برای کاربران فضای مجازی است. شاید خیلی از کسانی که دست به انتشار مطالب جعلی میزنند، به خیال خود کار خوبی هم میکنند چرا که یک شعر را در فضای مجازی منتشر میکنند اما آنان غافلند که انتشار یک مطلب جعلی، حیثیت هنری و ادبی یک هنرمند را زیر سؤال میبرد. قصه آثار ادبی جعلی در کشور ما داستان درازدامنهای است. در موارد زیادی شاهد بودهایم از مجاری رسمی و رسانههای شناسنامهدار و حتی در کتب درسی اینگونه جعلیات وارد شده است. در دوران طولانی، استمرار این فضا باعث خواهد شد که این جعلها به نام هنرمندان نوشته و ثبت شود. خوب است هرکدام از ما که امروز در فضای مجازی حضور داریم، نسبت به آنچه در این فضا به اشتراک میگذاریم حساسیت لازم را داشته باشیم و سعی کنیم بیشتر از اینکه چیزی منتشر میکنیم، بخوانیم و مطالعه کنیم تا در جعل و دروغ همدست نباشیم.
آرش شفاعی - دبیر سرویس فرهنگ و هنر
ایرادات جدی شعری دارد و دوستداران شعر که دارای مطالعات کافی در حوزه ادبیات هستند، از همان ابتدا درباره جعلی بودن این شعر به کسانی که آن را به اشتراک میگذارند، هشدار داده بودند که این شعر از شاعر نامدار انقلاب نیست.براساس آنچه دکتر امامی نوشته است اصل این شعر در دیوان شاعری به نام اسماعیل فردوسی متخلص به فردوس فراهانی آمده است و سروده سال ۱۳۲۱ شمسی است اما متاسفانه بهصورتی مغلوط و پر از اشکال به قیصر امینپور منتسب شده است. ظاهرا بهدلیل شباهت و اشتراک برخی الفاظ بیت اول آن با این عبارت از قیصر که «ناگهان چقدر زود دیر میشود»... این انتساب غلط رخ داده و به مرور غلطها بیشتر شده است.در طول سالهای اخیر هربار درباره جعلی بودن این شعر، تذکر داده شده است، کسانی که آن را به اشتراک گذاشتهاند، پاسخ دادهاند که این شعر در اینترنت بهوفور به نام قیصر آمده است، بهعبارت دیگر مرجع و مأخذ آنان گوگل بوده است، غافل از اینکه اصولا گوگل منبع درست و قابل اعتمادی درباره صحت یک موضوع نیست و برای اطمینان از درستی اینکه این شعر از شاعری کارنامهدار چون قیصر امینپور است، کافی است به مجموعههای شعری قیصر مراجعه کرد. خوشبختانه دفترهای شعری او بهصورت کامل و با نظر خود شاعر منتشر شده است و همگی هم در دسترس است. مسأله اصلی این است که بیشتر کسانی که این شعر یا شعرهایی مانند آن و دیگر مطالب ادبی و تاریخی و ... را به اشتراک میگذارند، سوادی در حد انتقال یک مطلب از یک صفحه به یک صفحه دیگر دارند. اگر آنان شعرهای قیصر را یکبار خوانده بودند، میدانستند این شعر در دیوانهای شاعر نیست. سواد ادبی و رسانهای در این روزگار یک نیاز مهم برای کاربران فضای مجازی است. شاید خیلی از کسانی که دست به انتشار مطالب جعلی میزنند، به خیال خود کار خوبی هم میکنند چرا که یک شعر را در فضای مجازی منتشر میکنند اما آنان غافلند که انتشار یک مطلب جعلی، حیثیت هنری و ادبی یک هنرمند را زیر سؤال میبرد. قصه آثار ادبی جعلی در کشور ما داستان درازدامنهای است. در موارد زیادی شاهد بودهایم از مجاری رسمی و رسانههای شناسنامهدار و حتی در کتب درسی اینگونه جعلیات وارد شده است. در دوران طولانی، استمرار این فضا باعث خواهد شد که این جعلها به نام هنرمندان نوشته و ثبت شود. خوب است هرکدام از ما که امروز در فضای مجازی حضور داریم، نسبت به آنچه در این فضا به اشتراک میگذاریم حساسیت لازم را داشته باشیم و سعی کنیم بیشتر از اینکه چیزی منتشر میکنیم، بخوانیم و مطالعه کنیم تا در جعل و دروغ همدست نباشیم.
آرش شفاعی - دبیر سرویس فرهنگ و هنر