چرا ویدئوی منتشرشده از رضا رویگری شوکآور بود؟
تلخی بیپایان
اتفاقات تلخ در جامعه پیرامونی ما کم نیستند. رسانهها هم که تشنه بازتاب این اتفاقات هستند، چراکه عموما خبرهای خوب به باور آنها خوانندهای ندارد و خبری، خبر محسوب میشود که تلختر باشد!
در دوسال فراگیری کرونا هم کم نبوده اخباری که از هولناکیاش انگشتبهدهان ماندهایم اما جنس و مقدار تلخی اخبار با یکدیگر متفاوت است، چراکه برخی خبرها از لایه اولیه هولناکیاش بیرون میروند و به یک جامعه گسترده تعمیم مییابند. نمونهاش ویدئوی چنددقیقهای رضا رویگری در آسایشگاه کهریزک که از زمان انتشارش تا همین امروز تلخی آن ادامه دارد. تصور ما از رضا رویگری هنوز همان مهندس فیلم «اجارهنشینها» یا بدمن فیلم «بوتیک» است، هنوز صدای پرصلابتش از سرود انقلابی آن سالها در گوشمان زنگ میزند و عادت نداریم به تماشای استیصال محضش روی تخت کهریزک. هرچند همان دیروز بسیاری از چهرههای سینمایی وارد این ماجرا شدند و حتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم وعده یاری داد و بعدتر حتی حرف از اختصاص یک دستگاه آپارتمان و پرستار تماموقت به این هنرمند هم داده شد. جدای از این موضوع اما چیزی که وضعیت او را بیرون از این اتفاق هولناکتر کرده افزایش پدیدهای است به نام «رهاسازیسالمندان» در سالهای اخیر جامعه ایران. ممکن است رضا رویگری در این دسته قرار نگیرد اما میدانیم حالا حدود 5/8میلیون نفر از جمعیت ایران را سالمندان بالای ۶۰سال تشکیل میدهند و گزارشهایی از افزایش «رهاشدگی» آنها در چند سال اخیر بهدلیل عواملی چون تغییر الگوی مسکن به آپارتمانهای کوچک و تشدید پدیده خانواده هستهای، وضعیت اشتغال زوجین در شهرهای بزرگ، کاهش روزافزون بعد خانوار و وضعیت نامطلوب اقتصادی و کرونا وجود دارد، بهطوریکه رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان همین چند ماه پیش اعلام کرده بود اکنون حدود ۱۰۰هزار نفر در نوبت پذیرش مراکز نگهداری شبانهروزی قرار دارند. رهاسازی سالمندان یکی از نشانههای این تغییر هرم جمعیتی است که به افزایش جمعیت سالمندان تنها منجر شده و احتمالا باید منتظر تکرار چنین اتفاقاتی باشیم. اگر با ابزار آمارهای رسمی بخواهیم به این مساله نگاه کنیم، واقعیت ماجرا حتی تلختر هم خواهد شد، چراکه حالا میدانیم زنان سالمند تنها درحالحاضر چهاربرابر مردان هستند و بدتر اینکه 30درصد از سالمندان زیر خط مطلق فقر به سر میبرند.
تیتر خبرها