نگاهی به طنزهای 90 شبی در تلویزیون
جای خالی خندههای دنبالهدار
اگر ردپای حافظه تلویزیونی مردم را ردیابی کنید به خاطرات شیرینی میرسید که ریشه در تماشای مجموعه طنزهای 90 شبی تلویزیون دارد. در واقع گزافه نیست که بگوییم بخش عمدهای از خاطرات تلویزیونی مردم در حافظه تاریخی و بصری آنها به سریالها یا مجموعههای کمدی برمیگردد.
اوج این مجموعهها را میتوان در دو دهه ۷۰ و ۸۰ شاهد بود که مهمترین سرمایه نمایشی تلویزیون در جذب مخاطب بود. از طنزهای آیتمی و جُنگوار مهران مدیری گرفته تا کمدیهای داستانی رضا عطاران و سعید آقاخانی و سروش صحت که در جذب مخاطب موفق بودند. این کمدیها هم از حیث فرمی و ساختار روایی تازه و خلاقانه بودند و مثل امروز دستمالی نشده بودند و هم از حیث مضمون با نیازهای جامعه و مخاطب آن روز مماس بودند و همخوانی داشتند. اتفاقی که حالا مدتهاست دچار گسست شده و دیگر کمتر شاهد تولید مجموعههایی از این دست هستیم.
کمرنگ شدن آیتمیها
مجموعههای 90 شبی را البته میتوان به دو گونه عمده «داستانی» و «آیتمی» تقسیم کرد. آنچه که اکنون شاهد کمرنگ شدن آن هستیم مجموعههای 90 شبی آیتمی است که به آنها «جُنگواره» هم میگفتند، گرچه میتوان تمایزهایی از حیث فرم و ساختار بین آنها برقرار کرد.
طنزهای آیتمی از ابتدای دهه 70 با مجموعه «ساعتخوش» سر و شکل هویتمندتری به خود گرفت و بهتدریج بهعنوان یک الگوی کمدیسازی تلویزیونی مورد توجه و استقبال واقع شد.
در کمدیهای آیتمی که ساختاری اپیزودیک دارد بازیگران ثابتی در موقعیتهای مختلف کمدی قرار میگیرند و در آیتمهای کوتاه حول محور یک سوژه مشخص به اجرای نمایش میپردازند. در این مدل کمدی که در ساعت خوش و پرواز 57 یا نوروز 72 شاهدش بودیم نه با شخصیتهای کمیک که با تیپهای کمدی سر و کار داریم که با چاشنی اغراق و روایتی کاریکاتوری همراه هستند و مخاطب هم با پذیرش تیپیکال این جنس کمدیها با آنها ارتباط برقرار میکند.
گرچه وجوه سرگرمکننده و خنده برای خنده در این آیتمها پررنگ است اما کمدیهای آیتمی ظرفیت بالایی هم برای طرح انتقادی مسائل و مشکلات جامعه دارند و به ذات طنز و کارکردهای آن نزدیک هستند. در واقع کمدیهای آیتمی بیشترین نزدیکی را به طنز در ادبیات و مطبوعات دارند که واجد کارکرد «آگاهیبخشی» و «فرهنگسازی» در پس سرگرمی هستند. کمدیهای 90 شبی داستانی هم گرچه در هر قسمت حول محور یک سوژه میگردد اما واجد انسجام و هویتی یگانه از حیث ساختار دراماتیک است مثل مجموعههای «زیر آسمان شهر»یا«ساختمان پزشکان» که با تلفیق تیپسازی کمدیهای آیتمی و قصهگو بودن کمدیهای داستانی ساخته شده و یک کمدی بینامتنی محسوب میشوند.
کمدی، یک ضرورت اجتماعی
برخی بر این باورند که این الگوهای کمدیسازی در تلویزیون برساخته شرایط اجتماعی زمانه خود بود که تاریخ مصرف آن گذشته و حالا دیگر این جنس از مجموعهسازیها برای مخاطب کشش و جذابیت لازم را ندارد.
این در حالی است که ازیک سو تاریخ نمایش نشان داده که هیچ ژانری بهطور مطلق از بین نمیرود و گاه بازتولید تاریخی هم میشود و از سوی دیگر تولیداتی مشابه همین مدل طنزسازی در پلتفرمها و شبکه نمایش خانگی و حتی در شبکههای اجتماعی به شکل ویدئوهای کوتاه جواب داده و مخاطبان فراوانی دارد. لذا از حیث مخاطبشناسی و جامعهشناختی رسانهای هم که بنگریم این مجموعههای دنبالهدار طنازانه میتواند در جذب مخاطب موفق باشد البته به شرط تضمین محتوای کیفی و لحاظ کردن زبان امروزی طنز در تولید آنها. فارغ از این سویههای درونمتنی، از حیث برونمتنی هم ساخت و تولید مجموعههای 90 شبی با توجه به روحیه عمومی جامعه که در سالهای اخیر بهواسطه شیوع کرونا و مشکلات اقتصادی تضعیف شده، یک ضرورت اجتماعی و رسانهای است؛ ضمن اینکه امروز با استعدادهای جوان و خلاق بیشتری در جامعه مواجه هستیم که اگر فرصت و بستر درستی برای آنها فراهم شود، میتوانند نوستالژی مجموعههای 90 شبی را به انرژیهای تازهای بدل کنند.
رضا صائمی - منتقدسینما و تلویزیون
کمرنگ شدن آیتمیها
مجموعههای 90 شبی را البته میتوان به دو گونه عمده «داستانی» و «آیتمی» تقسیم کرد. آنچه که اکنون شاهد کمرنگ شدن آن هستیم مجموعههای 90 شبی آیتمی است که به آنها «جُنگواره» هم میگفتند، گرچه میتوان تمایزهایی از حیث فرم و ساختار بین آنها برقرار کرد.
طنزهای آیتمی از ابتدای دهه 70 با مجموعه «ساعتخوش» سر و شکل هویتمندتری به خود گرفت و بهتدریج بهعنوان یک الگوی کمدیسازی تلویزیونی مورد توجه و استقبال واقع شد.
در کمدیهای آیتمی که ساختاری اپیزودیک دارد بازیگران ثابتی در موقعیتهای مختلف کمدی قرار میگیرند و در آیتمهای کوتاه حول محور یک سوژه مشخص به اجرای نمایش میپردازند. در این مدل کمدی که در ساعت خوش و پرواز 57 یا نوروز 72 شاهدش بودیم نه با شخصیتهای کمیک که با تیپهای کمدی سر و کار داریم که با چاشنی اغراق و روایتی کاریکاتوری همراه هستند و مخاطب هم با پذیرش تیپیکال این جنس کمدیها با آنها ارتباط برقرار میکند.
گرچه وجوه سرگرمکننده و خنده برای خنده در این آیتمها پررنگ است اما کمدیهای آیتمی ظرفیت بالایی هم برای طرح انتقادی مسائل و مشکلات جامعه دارند و به ذات طنز و کارکردهای آن نزدیک هستند. در واقع کمدیهای آیتمی بیشترین نزدیکی را به طنز در ادبیات و مطبوعات دارند که واجد کارکرد «آگاهیبخشی» و «فرهنگسازی» در پس سرگرمی هستند. کمدیهای 90 شبی داستانی هم گرچه در هر قسمت حول محور یک سوژه میگردد اما واجد انسجام و هویتی یگانه از حیث ساختار دراماتیک است مثل مجموعههای «زیر آسمان شهر»یا«ساختمان پزشکان» که با تلفیق تیپسازی کمدیهای آیتمی و قصهگو بودن کمدیهای داستانی ساخته شده و یک کمدی بینامتنی محسوب میشوند.
کمدی، یک ضرورت اجتماعی
برخی بر این باورند که این الگوهای کمدیسازی در تلویزیون برساخته شرایط اجتماعی زمانه خود بود که تاریخ مصرف آن گذشته و حالا دیگر این جنس از مجموعهسازیها برای مخاطب کشش و جذابیت لازم را ندارد.
این در حالی است که ازیک سو تاریخ نمایش نشان داده که هیچ ژانری بهطور مطلق از بین نمیرود و گاه بازتولید تاریخی هم میشود و از سوی دیگر تولیداتی مشابه همین مدل طنزسازی در پلتفرمها و شبکه نمایش خانگی و حتی در شبکههای اجتماعی به شکل ویدئوهای کوتاه جواب داده و مخاطبان فراوانی دارد. لذا از حیث مخاطبشناسی و جامعهشناختی رسانهای هم که بنگریم این مجموعههای دنبالهدار طنازانه میتواند در جذب مخاطب موفق باشد البته به شرط تضمین محتوای کیفی و لحاظ کردن زبان امروزی طنز در تولید آنها. فارغ از این سویههای درونمتنی، از حیث برونمتنی هم ساخت و تولید مجموعههای 90 شبی با توجه به روحیه عمومی جامعه که در سالهای اخیر بهواسطه شیوع کرونا و مشکلات اقتصادی تضعیف شده، یک ضرورت اجتماعی و رسانهای است؛ ضمن اینکه امروز با استعدادهای جوان و خلاق بیشتری در جامعه مواجه هستیم که اگر فرصت و بستر درستی برای آنها فراهم شود، میتوانند نوستالژی مجموعههای 90 شبی را به انرژیهای تازهای بدل کنند.
رضا صائمی - منتقدسینما و تلویزیون
تیتر خبرها