آب نیست؛ هدررفت هست!
فقط 5درصد تهرانیها در مصرف آب در دسته بدمصرفها قرار گرفتهاند، 10درصد آنها به اندازه مصرف کردهاند و آنطور که مسؤولان سازمان آب اعلام کردهاند 85درصد بقیه پایتختنشینها در دسته خوشمصرفها هستند.
به این معنا که در مصرف آب صرفهجویی کردهاند اما سوال مهم این است که چرا آب نداریم؟ هر چند این سوال شاید به نوعی به موضوع مدیریت آب شمایلی سطحینگری ببخشد اما میتوانیم با سنجه آمارهای رسمی به این موضوع نگاه کنیم و به کلیاتی از پاسخ این پرسش برسیم. البته پاسخ ابتدایی به این پرسش هم میتواند این باشد که آب مصرفی( که آمار مصرف خانگی سازمان آب معطوف به آن است) تنها 70درصد از میزان آب مصرفی در ایران است. به این معنا که هر قدر هم صرفهجویی در مصرف آن صورت بگیرد به این معنا خواهد بود که در مصرف 7درصد آب ایران صرفهجویی شکل گرفته است اما میدانیم حالا ذخیره آبی سدها کاهش یافته است، تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین هم باعث شده خشکسالی در ایران تداوم یابد و البته که منابع زیرزمینی هم دیگر جانی برای تامین آب مورد نیاز را ندارند.
همه این موارد به معنای این است که آب کمی داریم اما ماجرا از همینجا آغاز میشود، سوال ثانویه مهم همینجا شکل میگیرد که با وجود کمبود آب و البته صرفهجویی قابل تقدیر شهروندان چرا میزان هدررفت آب در ایران به این اندازه شگفتانگیز زیاد است؟ میزان هدررفت آب در ایران نزدیک به پنجبرابر کشور توسعه یافته آلمان است، در حالی که باید بدانیم متوسط بارش سالانه در کشور آلمان سهبرابر متوسط بارش در ایران برآورد میشود یا در یک دسته آمار تلخ ملموستر باید بدانیم 13درصد آب فقط در شبکه توزیع هدر رفته است. این یعنی نزدیک به دو برابر آب مصرفی خانگی (که مدام توصیه به صرفهجویی در آن میشود) در بخش توزیع از بین رفته است! سالها گفتهاند 90 درصد آب در ایران در بخش کشاورزی صرف میشود، هر چند بعدها آن را انحراف افکار عمومی خواندند و معتقد بودند این میزان در خوشباورانهترین حالت به 70 درصد میرسد. حتی اگر قائل به مصرف 70 درصدی آب در بخش کشاورزی باشیم، باید بگوییم نزدیک به 65درصد همین 70درصد آب در بخش کشاورزی هدر میرود. این گفته چند روز پیش عضو کمیسیون کشاورزی در مجلس است.
جلال محمودزاده گفته است «همین حالا حدود ۶۵ درصد آب کشاورزی ما هدر میرود و تبخیر میشود. این آبها در اراضی کشاورزی، در کانالهای خاکی و استخرهای غیراستاندارد از بین میرود که باعث میشود ما با کمبود شدید آب در پشت سدها، دشتها و اراضیمان مواجه شویم.» آمارهای تلخ دیگری هم در این میان وجود دارد. به عنوان مثال در حالی در کشور ایران سهم مصرف آب در بخش کشاورزی در حدود ۹۰درصد، شرب 7 درصد و صنعت و معدن 3 درصد است که در کشورهای توسعه یافته، سهم بخش کشاورزی ۳۰درصد، شرب و بهداشت ۱۱ درصد و سهم بخش صنعت و معدن ۵۹ درصد است.
همه این موارد به معنای این است که آب کمی داریم اما ماجرا از همینجا آغاز میشود، سوال ثانویه مهم همینجا شکل میگیرد که با وجود کمبود آب و البته صرفهجویی قابل تقدیر شهروندان چرا میزان هدررفت آب در ایران به این اندازه شگفتانگیز زیاد است؟ میزان هدررفت آب در ایران نزدیک به پنجبرابر کشور توسعه یافته آلمان است، در حالی که باید بدانیم متوسط بارش سالانه در کشور آلمان سهبرابر متوسط بارش در ایران برآورد میشود یا در یک دسته آمار تلخ ملموستر باید بدانیم 13درصد آب فقط در شبکه توزیع هدر رفته است. این یعنی نزدیک به دو برابر آب مصرفی خانگی (که مدام توصیه به صرفهجویی در آن میشود) در بخش توزیع از بین رفته است! سالها گفتهاند 90 درصد آب در ایران در بخش کشاورزی صرف میشود، هر چند بعدها آن را انحراف افکار عمومی خواندند و معتقد بودند این میزان در خوشباورانهترین حالت به 70 درصد میرسد. حتی اگر قائل به مصرف 70 درصدی آب در بخش کشاورزی باشیم، باید بگوییم نزدیک به 65درصد همین 70درصد آب در بخش کشاورزی هدر میرود. این گفته چند روز پیش عضو کمیسیون کشاورزی در مجلس است.
جلال محمودزاده گفته است «همین حالا حدود ۶۵ درصد آب کشاورزی ما هدر میرود و تبخیر میشود. این آبها در اراضی کشاورزی، در کانالهای خاکی و استخرهای غیراستاندارد از بین میرود که باعث میشود ما با کمبود شدید آب در پشت سدها، دشتها و اراضیمان مواجه شویم.» آمارهای تلخ دیگری هم در این میان وجود دارد. به عنوان مثال در حالی در کشور ایران سهم مصرف آب در بخش کشاورزی در حدود ۹۰درصد، شرب 7 درصد و صنعت و معدن 3 درصد است که در کشورهای توسعه یافته، سهم بخش کشاورزی ۳۰درصد، شرب و بهداشت ۱۱ درصد و سهم بخش صنعت و معدن ۵۹ درصد است.