جانبازها روی قلههای بلند
دهه 70جانباز مجتبی شاکری که از ناحیه چشم و دست جراحت دیده بود، دست به کار شد تا بدنهای مجروح رزمندگان را با کلمات رنجکشیده نویسندگان پیوند دهد.
جلسات منظمی برگزار میشد تا جانبازان، خاطرات خود را بیان کنند و داستاننویسان، داستانها و روایتهای خود را بازخوانی و نقد کنند. این نشستها گرچه چند سال است برگزار نمیشود اما بذری که در آن دوران کاشته شد، حالا در قلم بسیاری از جانبازان و نویسندگان جوانه زده و به محصول نشسته. اینجا چند کتاب را که حاوی خاطرات جانبازان است، برایتان به عنوان نمونه آوردهایم، وگرنه تعداد این کتابها، بسیار بیشتر است. شما هم چند نمونه نام ببرید.
باران تشنه / خاطرات جانباز احمد شیدا
داوت / خاطرات جانباز رمضانعلی خردمند
از بوانات تا اوپسالا / خاطرات جانباز غلام دلشاد
تاکسی سرویسی برای فاو / خاطرات محمد بلوری
شاید به آبروی شما / خاطرات جانباز جواد عربنژاد
133 نفر آخر / خاطرات جانباز محسن سنچولی
باران تشنه / خاطرات جانباز احمد شیدا
داوت / خاطرات جانباز رمضانعلی خردمند
از بوانات تا اوپسالا / خاطرات جانباز غلام دلشاد
تاکسی سرویسی برای فاو / خاطرات محمد بلوری
شاید به آبروی شما / خاطرات جانباز جواد عربنژاد
133 نفر آخر / خاطرات جانباز محسن سنچولی
تیتر خبرها