فیلمنامهنویسی از روی دست عیاری
خسرو معصومی در مراسم رونمایی از کتاب «سهگانه برف» خود گفت: تنها چیزی که از دوران دبیرستان به آن علاقهای نداشتم خواندن کتاب بود. یادم است یک روز یکی از دوستانم مرا به کتابفروشی برد و برایم کتاب پلیسی خرید. وقتی به خانه رفتم از روی کنجکاوی آن را خواندم و خیلی خوشم آمد بهطوریکه خواندن چنین کتابهایی استمرار پیدا کرد. آن دوستم با این روش مرا علاقهمند به کتابخوانی کرد اما یک روز برادرم کتابی برایم خرید که زندگیام را زیر و رو کرد. برادرم مجموعه کتابهای صمد بهرنگی را به من داد و با این مجموعه عاشق خواندن کتاب شدم. من آدمی نبودم که چیزی بنویسم. این موضوع از آنجا شروع شد که روزی در روزنامهدیواری مدرسه قصهای نوشتم و آن قصه به چشم آمد. آن روز دیگر تصمیم گرفتم بنویسم. آرام آرام شروع به نوشتن کردم به نحوی که درباره یک موضوع انشاهای مختلفی برای همکلاسیهایم مینوشتم. یک بار فیلمنامهای دو صفحهای با نام «خاک باران» از کیانوش عیاری خواندم. آن فیلمنامه به معنای واقعی مرا تکان داد و از آن به بعد سعی کردم از روی دست کیانوش عیاری فیلمنامهنویسی کنم./ جامجم