نسخه Pdf

چاله+اِش

چند کلمه‌ای درباره انواع چالش‌ها و برخورد ما با آنها

چاله+اِش

در لغت‌نامه‌ دهخدا چالش یعنی حرکت زیبا و ظریف از روی غرور یا تکبر. اما آن چالش‌ها و مسائل زندگی که ما تا خرخره غرق‌شان می‌شویم با آن چیزی که آقای دهخدا گفته زمین تا آسمان فرق دارد. چالش می‌تواند معضل و مسأله باشد یا حتی میدان یک رقابت تنگاتنگ! البته این روزها با فراگیر شدن فضای مجازی و رسانه‌ها،‌ چالش یک معنی جدید دیگری هم پیدا کرده که جلوتر درباره‌اش حرف می‌زنیم.

چالش‌های فضای مجازی
«بچه‌مان که آنجا در تابوت خوابیده، حتی فرصت بزرگ شدن پیدا نکرد. زندگی او به‌خاطر یک مشت آدم که چیزهای احمقانه در سایت‌های مختلف می‌گذارند به‌سر رسید.» این را خاله لاتریوس ۱۰ساله می‌گوید. پسری اهل ایالت تنسی آمریکا که هنگام انجام دادن یکی از چالش‌های ترند فضای مجازی، جان خودش را از دست داد. آمار نوجوانان و کودکان آسیب‌دیده از چالش‌های فضای مجازی به ما این را می‌گوید که آن‌قدرها هم این فضا گوگولی، آهنگین و شاد نیست و این کلیپ‌های یک‌دقیقه‌ای می‌توانند علاوه بر خاکستر کردن فرصت‌ها و اوقات مفید آدم‌ها، خرابی‌های بیشتری به بار بیاورند! چند وقت پیش، تعداد کاربران ماهانه آن شبکه اجتماعی که اسمش دقیقا همان چیزی است که با بالا و پایین کردنش آن را از دست می‌دهیم از عدد یک میلیارد گذشت و همچنان از محبوب‌ترین اپلیکیشن‌های نوجوانان و جوانان است.

چالش‌های واقعی زندگی
آن لحظه‌ای که با خود مدام تکرار می‌کنید: «‌مثل چیز تو گل گیر کردم» همان لحظه‌ای است که قرار است با یک چالش مهم و واقعی در زندگی دست و پنجه نرم کنید و قلنج بشکنید. شاید برایتان سؤال باشد که چرا این چالش‌ها تمام نمی‌شود و فقط از چاله‌ای به چاهی بزرگ‌تر شیفت می‌کنید! در پاسخ باید به عرض منورتان برسانم که تا وقتی موهای سرتان به رنگ دندان‌های مصنوعی‌تان در‌می‌آید اوضاع همین است؛ چون ماهیت زندگی بشریت سروکله زدن با مسأله‌های مختلف است تا قابلمه وجود تبدیل به دیگ شود و ظرفیت این موجود دوپا با اختیار گسترش یابد.

شباهت‌ها 
«چالش بودیم وقتی چالش بودن مُد نبود!» اگر چالش‌های زندگی می‌توانستند دهان باز ‌کنند و در مقابل چالش‌های امروزی اینستاگرام و فضای مجازی خودی نشان دهند، حتما یک استوری با این مضمون می‌گذاشتند. یحتمل شما هم به این نتیجه رسیده‌اید که چالش‌های فضای مجازی هم شبیه چالش‌های زندگی می‌توانند سخت و نفسگیر باشند و به همان اندازه از درست و حسابی انجام دادن و برآمدن از پس هرکدام این چالش‌ها حالمان خوب و کیفمان کوک شود. شباهت دیگری که این دو مدل چالش با هم دارند این است که در زندگی واقعی هم بعضی چالش‌ها مثل کنکور، سربازی، ازدواج و... ترند بوده‌اند، هستند و خواهند بود.

فرار رو به جلو!
بعضی‌ها همیشه بند کفش‌هایشان بسته و سفت است برای این‌که اگر یک وقتی چالشی یقه‌شان را گرفت، سریع بند و بساط‌شان را جمع کنند و بروند. تا جایی که بتوانند از سروکله‌زدن با مسأله‌ها و معضل‌های مختلف فرار می‌کنند. این فرار که به‌نظرشان فرار رو به جلوست، در حقیقت یک حرکت بیهوده است چون بر‌اساس قاعده زمین که گرد است، هرچقدر فرار کنند برعکس هدف‌شان به نقطه اول نزدیک می‌شوند. آغوش مسائل و معضل‌ها همیشه به روی انسان‌ باز بوده. فرار کردن از دست چالش‌های واقعی زندگی یک‌جورهایی شبیه جابه‌جا کردن آب با آبکش است! همین‌قدر مضحک و نشدنی.

ماست ‌شدن
بعضی آدم‌ها در مقابل چالش‌های زندگی‌شان شبیه سیب‌زمینی‌اند. البته به سیب‌زمینی برنخورد، چون سیب‌زمینی حداقل موجود مفیدی است اما این مخلوقات عجیب حتی موجودیت هم از خودشان نشان نمی‌دهند. خیلی خوب است که در زندگی منعطف باشیم و خودمان را گاهی به دست جریان روزگار بسپاریم اما منعطف بودن و صبوری با بی‌تفاوتی فرق دارد. این روزها دور و برمان پُر شده از آدم‌هایی که در برابر هر مسأله کوچک زندگی، راهبردشان عقب‌نشینی، تحمل کردن و در‌نهایت بیخیال شدن است. وقتی کسی در برابر مسائل زندگی خودش مسئولیت قبول نکند و شانه بالا بیندازد، در جامعه هم نسبت به رفتار و سرنوشت آدم‌های دیگر بی‌تفاوت است و عین خیالش هم نیست. بی‌تفاوت بودن یکی از بدترین بیماری‌های اجتماعی است که روحیه همدلی و همکاری و همزیستی آدم‌های یک جامعه را می‌کُشد.

تفاوت‌ها
چالش‌های زندگی حتی اگر پوست سرتان را قلفتی بکنند و مجبور شوید با کفگیر مناسب به حساب آنها برسید، آخر آخرش شما را به موفقیت می‌رسانند اما در مقابل چالش‌های فضای مجازی معمولا نتیجه خاصی ندارند و حتی در این بی‌مصرف‌بودنشان هم ممکن است شوخی‌شوخی جان‌تان را بگیرند. یکی دیگر از تفاوت‌ها، واقعی بودن چالش‌های زندگی مقابل چالش‌های فضای مجازی است. چالش‌های زندگی ملموس، منطقی‌ و هدف‌هایی غیر از سرگرمی دارند اما چالش‌های فضای مجازی در همان قاب کوچک و بی‌جان موبایل‌هایمان به صرف سرگرم کردن بشر و دور شدن از زندگی حقیقی به کار می‌روند.

آدم‌های درست 
وقتی چالش و معضل وسط زندگی‌شان سبز شود نه اینجوری‌اند که از فرط غمگینی یک بلایی سر خودشان بیاورند، نه این‌که بین دوست و آشنا از شدت بیخیالی به ماست چکیده و سیب‌زمینی پشندی شناخته شوند! مسأله‌محور زندگی می‌کنند. هیچ در بسته‌ای در دنیا نیست که کلید نداشته باشد. اگر کلید نداشت که اصلا آن در بزرگوار قفل نمی‌شد! این مدل‌ آدم‌ها می‌گردند و می‌گردند تا یک راه‌حل درست و درمان برای مشکلات‌شان پیدا کنند. اگر خودشان می‌توانستند که هیچ، اگر نه‌ می‌روند و از  دیگری کمک می‌گیرند، علمش را پیدا می‌کنند. بعد هم اگر هیچ‌کدام از اینها نشد و یقین پیدا کردند که کاری از دست هیچ‌کس برنمی‌آید، صبوری می‌کنند! چون یک عالمه چالش در دنیا هست که اصلا نیامده‌اند تا کسی رفع و رجوع‌شان کند و استفاده‌شان تنها در سنجش میزان صبر بشریت است.

جمع‌بندی
بعد از این همه شرح و بحث در مورد چالش رفتن‌ها و انواع چالش های ترند شده در فضای مجازی و زندگی واقعی‌مان، بعدهم بررسی مدل های مختلف مواجه با آن به نظر می‌رسد که وقت جمع بندی باشد٫ اما شاید جمع بندی در مورد چیزی که ما در روند طبیعی زندگی با آن برخورد می‌کنیم و مدام در معرضش قرار داریم چیز جالبی نباشد. مثل کوبیدن آب در هاون‌. چون اگر خودتان بدون لجبازی به آنها نگاه کنید حتما به نتیجه درست خواهید رسید که شما موجودی مختار و منطقی هستید!

اسما آزادیان