گفتوگوی «جامجم» با تهیهکننده و کارگردان نمایش عاشورایی«تنهاتر از مسیح»
یک روضه تصویری
تقریبا ساعت از 10شب گذشته که به بوستان ولایت رسیدم. ورودی مملو از جمعیت و ماشینهایی است که میخواهند وارد این بوستان شوند تا به سئانس دوم نمایش «تنهاتر از مسیح» برسند. پس از کشوقوس فراوان اجازه ورود تماشاگران داده میشود و مردم که خانوادگی برای دیدن این نمایش به بوستان ولایت آمدهاند به طرف صحنه اجرای نمایش رهسپار میشوند. برای رسیدن به صحنه نمایش باید حدود یک کیلومتر پیادهروی کنیم. تمامی مسیر رنگ و بوی عاشورا دارد، با تونلی از پرچمهای سرخ و مشکی اباعبدا... . بعد از گذر از این راه مزین به پرچم به چایخانه حضرت رضا(ع) میرسیم که از روی چایخانه حرم رضوی الگوبرداری شده است. خادمان در حال خدمتگزاری به مهمانان نمایش هستند با چای در استکان شیشهای که حال و هوای حرم امام رضا(ع) را تداعی میکند. بوی اسپند در میانه راه به مشام میرسد و یادآور حس حضور در هیات است. صدای نوحهای به گوش میرسد؛ جانآقام، سنهقوربان آقام... که بغضی در گلو را باعث میشود. یاد موکبهای عراقی جاده اربعین میافتم که دل هر عاشقی را هوایی میکند. با حزنی خاص برای دیدن نمایش وارد سالن میشویم، یک سوله بزرگ که حدود ۱۵۰۰ مخاطب را در خود جای داده و هیاهوی خاصی برپاست. مخاطبان و تماشاگران مستقر میشوند، روی پرده روبهرو چهره حاجقاسم سلیمانی به نمایش درمیآید. او کوبنده و قاطع سخن میگوید و به داعش میپردازد. پرده کنار میرود و نمایش آغاز میشود. در طول نمایش صدای هقهق گریه میآید، گریه امان مخاطبان را بریده است. همه برای حسین گریه میکنند. او که «تنهاتر از مسیح» بود. ای کشته دور از وطن سلام بر تو. این شرححالی بود بر به تماشا نشستن نمایش «تنهاتر از مسیح»؛ به انگیزه اجرای این نمایش در روزهای پیشرو با علی اسماعیلی، تهیهکننده و کارگردان آن، گفتوگویی داشتیم که دعوت میکنم این مصاحبه را بخوانید:
فصل سوم نمایش «تنهاتر از مسیح» این روزها روی صحنه رفته و گذشتههایی در سالهای ۹۷ و ۹۸ یعنی فصل اول و دوم آن وجود داشته است. فصلهای مختلف این نمایش اشتراکاتی با یکدیگر دارد اما از نظر روایت کاملا متفاوت است. تجربه اجرای فصلهای نخستین فوقالعاده و استقبال نیز آنقدر بالا بود که از اولین اجرای فصل اول به این نتیجه رسیدیم که باید هر شب در دو سئانس نمایش را روی صحنه ببریم، به همین دلیل کاری بسیار سخت و دشوار پیشرو داشتیم. از طرف دیگر نزدیک به ۵۵۰ یا ۵۶۰ نفر در پشتصحنه با ما همکاری دارند که هماهنگی میان آنها زمان و نیروی بسیاری میطلبد. همچنین باید گفت «تنهاتر از مسیح» اولین نمایش میدانی است که بدون وقفه اجرا میشود؛ در گذشته تجربه نمایشهایی را داشتیم که آیتم به آیتم روی صحنه میرفتند و بین هر آیتم، مجری صحبتی میکرد یا فیلم یا موسیقی پخش میشد که زمانی برای استراحت به عوامل پشتصحنه و بازیگران داده میشد اما «تنهاتر از مسیح» اولین نمایشی است که این ریسک را پذیرفت تا مخاطب خسته نشود و آنرا همچون یک فیلم سینمایی مشاهده کند. کار بسیار پرریسکی بود اما آنرا به جان خریدیم که بتوانیم ارتباط بهتری با تماشاگران برقرار و مخاطبان بیشتری را جذب کنیم. هدف ما از اجرای «تنهاتر از مسیح» این بود که یک روضه تصویری را به مخاطب عرضه کنیم. مخاطبانی که از این فضا فاصله دارند، نمیتوانند به هیأت بروند، این نمایش، یک روضه تصویری هنری مدرن است که هر مخاطبی، حتی مخاطبی که از اسلام چیزی نمیداند، با آن ارتباط خوبی برقرار میکند. به نظر من به هدفمان رسیدیم و ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کردیم.
«تنهاتر از مسیح» از داستان عاشورا آغاز میشود و به مدافعان حرم میرسد، چگونه به این داستان رسیدید؟
«کل یوم عاشورا» شعاری است که گوش همه ما با آن آشناست و میخواهیم بهوسیله آن بگوییم که تاریخ همچنان در حال تکرار است. در بخش اول نمایش «تنهاتر از مسیح» واقعه عاشورا و اسارت آلا... را به تصویر میکشیم، در ادامه به داستان شهادت حضرت رقیه(س) میپردازیم و در نهایت کاروان اسرای کربلا را داریم؛ کاروان اسرای کربلا در شام نقطه اتصال نمایش با آوارگان سوری است که شهرهایشان توسط داعش تصرف شده، از شهری به شهر دیگر مهاجرت میکنند و یزیدیان زمانه جلوی آنها را میگیرند، مردانشان را به شهادت میرسانند و زنان را به اسارت میگیرند. هدف ما از این نمایش این بود که بگوییم تاریخ هرروز در حال تکرار است، همانطور که در فلسطین و یمن شاهد این تکرار تاریخ و ظلم به بشریت هستیم. تا زمانی که منجی ظهور نکند، ظالم و مظلوم وجود دارند، ظلم اتفاق میافتد و باید از مظلومی که مورد ظلم واقع میشود، دفاع کرد.
«تنهاتر از مسیح» داستانی حماسی را روایت میکند که میتواند با احساس نیز درآمیزد. شما بهعنوان کارگردان سعی داشتید به کدام وجه بپردازید؛ حماسی یا احساسی؟
ما حماسه را در کنار احساس و احساس را در کنار حماسه، در تنهاتر از مسیح روی صحنه بردیم. مثلا در نبرد حضرت قاسم(ع) و کشته شدن ازرق شامی توسط این حضرت تماما با حماسه سر و کار داریم، سپس وداع جانسوز سیدالشهدا(ع) را بر پیکر حضرت قاسم(ع) مشاهده میکنیم که نشانگر احساس در نمایش است. همچنین نبرد حضرت عباس(ع)، سپس شهادت و روضه امام حسین(ع) بر بالین این حضرت نشانگر آمیختگی حماسه، شور و احساس در تمام اجراست.
چه بازخوردی از سوی مخاطبان نمایش دریافت کردید؟ آیا مخاطبان خارجی نیز این نمایش را دیدهاند؟ اگر دیدهاند، چه واکنشی نسبت به آن نشان دادهاند؟
ما تماشاگران عراقی، ترکیهای، سوریهای، لبنانی و… داشتیم. از آنجا که «تنهاتر از مسیح» محصولی کاملا ایرانی و بومی است، مخاطب خارجی را در ابتدا بهتزده میکند، چراکه در هیچ جای دنیا حتی در قلب اروپا که صادرکننده تئاتر است، این فرم از اجرا روی صحنه نمیرود. آنها همچنین نگاههای مختلفی به موضوع دارند؛ بعضی مسلمان نیستند، بعضی مسیحی هستند و بهدلیل نام نمایش به دیدن آن جذب شدهاند و میگفتند چقدر مسیح را زیبا به تصویر کشیدید.