درآمدی که همه‌چیز را توجیه می‌کند

درآمدی که همه‌چیز را توجیه می‌کند

 از این سوی ماجرا که ما نشستــه‌ایم میکروسلبریتی‌ها آدم‌هایی خوش، بی‌غم و شوخ و شنگی هستند که جنس زندگی‌شان با خیلی از ما فرق می‌کند. آنها برای ما مشتی تصویر زیبا و رویایی خلق می‌کنند که همیشه حسرت داشتن‌شان را داشته‌ایم. اینها روی نقطه ضعف ما دست می‌گذارند و همان چیزهایی را نشان‌مان می‌دهند که نداریم. پس از این سوی ویترین، ماجرا غم‌انگیز و یاس‌آور است، چون ما هرچه کنیم باز هم نمی‌توانیم به آن دنیای جذاب و فانتزی و بی‌دغدغه دست پیدا کنیم. البته از آن سوی ویترین،‌ ماجرا شکل دیگری است و این همه بوی غم و یاس نمی‌دهد، چون فقط کافی است پرده‌ها را کمی پس زده و به پشت پرده‌ها سرک بکشیم.

از میکروسلبریتی‌هایی که راوی واقعی زندگی‌های لوکس و آرمانی خویش هستند اگر بگذریم- که تعدادشان بسیار کم است- دیگران اغلب در حال نقش بازی کردن  هستند. آنها در یک فضای جذاب طراحی شده کار می‌کنند چون این قاب ساختگی، ویترین کسب و کار آنهاست. چه کسی می‌داند بیرون از قابی که آنها نشان‌مان می‌دهند چه می‌گذرد و خوشبختی، خوش بودن و آسایش آنها تا چه حد واقعی است. اگر نتوانیم با قاطعیت عدد و رقم بدهیم و این فعالان دنیای مجازی را با دقت کامل دسته‌بندی کنیم، همین بس که می‌توانیم ثابت کنیم میکروسلبریتی شدن برای خیلی‌ها شغل و منبع درآمد است، چرا که عده‌ای اینستاگرامر شدن و واینرینگ را به مشتاقان این عرصه آموزش می‌دهند تا قدم در راهی بگذارند که پولساز است.  کسب درآمد از این طریق نیز روشی ساده دارد و همه چیز به تعداد بازدیدهای ما و لایک‌های‌مان بستگی دارد. پس این میکروسلبریتی‌ها هرچقدر بیشتر دیده شوند و مخاطبان بیشتر دنبال‌شان کنند، حجم تبلیغات‌شان بالاتر می‌رود و به این ترتیب درآمدشان افزایش می‌یابد؛ بنابراین وقتی پای پول و تبلیغات در میان است برای چه تعداد میکروسلبریتی اهمیت دارد که روی مرز اخلاق و هنجارها و قوانین قدم بردارد؟