معجزه در عمق‌چاه

پسر 13ساله از حادثه سقوط به چاه 15متری جان سالم به در برد

معجزه در عمق‌چاه

 سقوط در یک چاه 15متری، حادثه عجیبی بود که چند روز پیش برای یک پسر نوجوان 13ساله‌ کرمانشاهی رخ داد و او را تا یک قدمی مرگ پیش برد؛ اما هوشیاری یک عابر پیاده که از حوالی محل حادثه رد می‌شد، باعث شد پسرنوجوان شانس زندگی دوباره پیدا کند.

با این‌که چند روز از سقوط بهرام قنبری در چاه می‌گذرد، اما هنوز از این حادثه شوکه است و صدایش‌گرفته. پا، کمر و قفسه سینه‌اش جراحت برداشته و دست راستش هم شکسته است. بهرام درباره سقوط در چاه به جام‌جم می‌گوید: «ساعت از 7عصرگذشته بود که همراه مادرم به پارک رفتم تا با دوستانم بازی‌ کنم. داشتم به سمت آنها می‌رفتم که یکدفعه زیرپایم خالی شد و سقوط ‌کردم. حدود دو سه دقیقه در چاه به هوش بودم. اکسیژن داخل چاه خیلی‌کم بود و به‌سختی می‌توانستم نفس بکشم. آن‌قدر ترسیده بودم که حتی توان فریاد کشیدن و کمک خواستن را هم نداشتم. می‌خواستم با گوشی به خانواده‌ام زنگ بزنم، اما نتوانستم. چشمانم سیاهی رفت و بیهوش شدم. بعد از یک ساعت‌ که به هوش آمدم، دیدم آمبولانس و آتش‌نشانی و پلیس به محل آمده‌اند و مامور آتش‌نشانی هم با یک کپسول اکسیژن خودش را به ته چاه رسانده است. از ترس، لکنت زبان گرفته بودم و نمی‌توانستم درست صحبت‌ کنم. بعد از حدود دو ساعت، وقتی مرا از چاه بیرون‌ کشیدند، تمام بدنم درد می‌کرد و بعد به بیمارستان طالقانی‌ کرمانشاه منتقل شدم. همیشه از محل حادثه رد می‌شدم و اتفاقی نمی‌افتاد، اما این بار فرق ‌کرد. در محافظ سیمانی چاه پوسیده بود و برای همین سقوط‌ کردم. اصلا فکر نمی‌کردم کسی متوجه سقوطم شده باشد، چه برسد به این‌که نجات پیداکنم.»
مردی‌که فرشته نجات بود
مهرنوش رسولی، مادر بهرام هم از لحظاتی می‌گوید که متوجه ناپدیدشدن پسرش شد: «وقتی به پارک رسیدیم، من روی نیمکت نشستم. یکی از دوستان بهرام آمد و گفت خاله بهرام کجاست.گفتم مگر با شما نبود. هرچه اطراف را نگاه کردیم، اثری از پسرم نبود و اولین فکری‌ که به ذهنم رسید این بود که او را دزدیده‌اند. استرس شدیدی‌ گرفته بودم. همان لحظه ‌که دنبال پسرم می‌گشتیم، متوجه عابرپیاده‌ای شدم که فریاد می‌کشید نگران نباش. آن عابر پیاده درحال رد شدن از محل حادثه بود که ناگهان حس‌ کرد یک نفر که حتی نمی‌دانست جنسیت او چیست، از جلوی چشمانش غیب شد. اول فکرکرد خطای دید است یا کسی خم شده بود تا گوشی‌اش را  بردارد. برای اطمینان به همان محل رفت و متوجه چاه عمیق شد.
 از همان جا با صدای بلند فریاد کشید و به پسرم گفت‌ نگران نباش. چاه آن‌قدر عمیق بود که پسرم صدایش را نمی‌شنید. از آن طرف هم ما هرچه گوشی پسرم را می‌گرفتیم، آنتن نداشت تا حدود 20دقیقه بعد که یک لحظه آنتن برگشت و پسرم در حدی‌ که بگوید داخل چاه است، جواب داد. بعد که مطمئن شدیم داخل چاه است، با اورژانس و آتش‌نشانی تماس‌ گرفتیم. وقتی بهرام را بالا آوردند، سر، چشم‌ها و دهانش پر از خاک بود و به‌سختی می‌توانست حرف بزند. این مسیر رفت و آمد هر روز ماست. اصلا فکر نمی‌کردیم در این مسیر چاهی با این عمق وجود داشته باشد. این ماجرا بیشتر شبیه فیلم بود تا واقعیت. ما از شهرداری و اداره آب و فاضلاب شکایت کرده‌ایم و دادستانی کرمانشاه هم به دلیل این‌که بحث سلامت عمومی مردم در میان است، به این مسأله ورود کرده. خدا ما را دوست داشت که سر پسرم به لبه‌های چاه نخورد و آسیب ندید. آن عابر پیاده مثل یک فرشته نجات در محل ظاهر شد و از او، آتش‌نشانی، اورژانس، پلیس و تمام کسانی ‌که به پسرم و ما کمک کردند، تشکر می‌کنیم.»
عملیات نفسگیر نجات از چاه 15متری
احسان سهیلی، مدیر روابط عمومی سازمان آتش‌نشانی کرمانشاه نیز به جام‌جم می‌گوید:«ساعت 19و16دقیقه 26 شهریور یک مورد سقوط پسربچه در چاه عمیق در تقاطع سنگر به مرکز پیام آتش‌نشانی کرمانشاه اعلام شد. با اعلام خبر، بلافاصله دو دستگاه خودرو از نزدیک‌ترین ایستگاه آتش‌نشانی و پس از آن، نیروهای ویژه کار در ارتفاع و عمق سازمان نیز به محل حادثه اعزام شدند. در همان سه دقیقه اول حادثه که زمان طلایی است، همکاران با استقرار تجهیزات، انجام اقدامات و رعایت اصول ایمنی، پسر13ساله را به سطح زمین منتقل کردند. پس از اتمام عملیات، شهرداری منطقه نیز به‌سرعت اقدام به ایمن‌سازی چاه مزبور کرد تا حادثه سقوط مجدد تکرار نشود.»