«جامجم» زنجیره 5دوره آشوب را بررسی میکند
جریانشناسی آشوب و اغتشاش
مرور زنجیره پنج دوره آشوب در 24 سال گذشته (تیرماه 78 تا شهریور1401) تایید میکند که در هر پنج دوره، اعتراض به بهانه یک موضوع مشخص آغاز شده و به فاصله چند ساعت با تغییر مسیر و تغییر رویکرد، اعتراضات شکل آشوب به خود گرفته، مطالبه اصلی به حاشیه رفته و مطالبات جدید جایگزین آن شده است. حرکتهای مسالمتآمیز به سمت تخریب و ترورهای سازمانیافته مانند آتشزدن اماکن دولتی و عمومی، فروشگاههای زنجیرهای محل دپوی آذوقههای غذایی، مساجد، پایگاههای نیروهای امنیت و حتی قرآنکریم شیفت پیدا کرده است. با وجود کمشمار بودن آشوبگران شکل حرکات و اقدامات حکایت از مهارت بالای آنها در جنگ شهری دارد. این ویژگی مؤید این است که این گروه اندک، از قبل آموزشهای لازم را برای سازماندهی و مدیریت جنگ شهری (انفجار، تخریب و ترور) گذراندهاند. تکهای ایذایی شبهمیلیشیا، همراه با اقدامات خشن و با قدرت تخریب بالا، این واقعیت را به ذهن متبادر میکند که آشوبها از خاستگاه یکسان نشأت گرفته و اهداف و مسیر آن متفاوت از جنس اعتراض مردمی است.
بازشناسی سناریوهای دشمن
دوم اینکه در دوره جدید (98 و 1401) دشمن در برنامهریزی خود گروههای چپ کمونیستی و تروریستی را به هستههای آشوبگران اضافه کرده است. نکته سوم اینکه دشمن بعد از بازخوردگیری از تجربه سناریوی اول (78، 88 تا 96) که بر مبنای هر 10سال یک بحران طراحی شده بود، در سناریوی جدید با بازنگری در طراحیهای خود، مبنا را بر کوتاهکردن دوره بحرانسازی در کشور گرفته و بر همین اساس اصل را بر هر دو سال یک بحران قرار داده و ممکن است در آینده با هدف انباشت آثار بحرانها و تراکم مشغلههای نظام، دوره بحرانسازی را کمتر نیز بکند. چهارم اینکه: در دوره جدید دشمن با تکیه بر تکنیک «شوک بزرگ» تلاش کرد با بهرهگیری از روشهای ایذایی خشن با ظرفیت تخریبی مضاعف، جامعه معترض را به مواجهه نظامی با حاکمیت سوق دهد و زمینه جنگ شهری در آینده را فراهم کند. بر همین اساس در یک برنامهریزی دقیق سعی کرد با توسل به رفتارهای ایذایی خشن، مدافعان امنیت را به واکنش رادیکال وادار و در فضای آنارشیست خودساخته، تئوری کشتهسازی را پیاده کند. برنامه دشمن در این دوره از آشوبها بر این فرضیه استوار بود که با ورود میلیشیای خبره در اقدامات ترور و تخریب، میتوان تئوری کشتهسازی را به اجرا گذاشت و پلیس را به استفاده از سلاح گرم وادار کرد (حادثه زاهدان)، لایههای مختلف جامعه، اقشار و اصناف را به دست نیروهای حافظ امنیت زخمی کرد و با بهرهگیری از تکنیک موجسواری، جامعه زخمخورده را به جنگ با نظام سیاسی کشاند. به زعم دشمن با تحقق این مهم زمینه اجرای بخش میانی سناریو یعنی جنگ داخلی ازپیشطراحیشده فراهم خواهد شد.
فاز جنگ داخلی
طبق طراحی دشمن ورود کشور به فاز جنگ داخلی در هر سطحی به چندپاره جامعه و دولت منتهی خواهد شد، وحدت ملی تضعیف خواهد گردید و مقدمه سوریزاسیون کردن ایران بهوجود خواهد آمد. در چنین شرایطی حاکمیت بهشدت تضعیفشده دو گزینه بیشتر پیشرو نخواهد داشت یا باید به سازش تن دهد یا با حمله نظامی وادار به تسلیم خواهد شد. نکته پایانی اینکه اگرچه این سناریو برای ایران مقتدر تازگی ندارد و مقامات اطلاعاتی و امنیتی نظام اسلامی نیز به قطع و یقین تمامی ابعاد و جوانب آن را بارها مرور کردهاند و بهخوبی میشناسند، تمهیدات لازم و مکفی را برای پیشگیری و مقابله با آن در طراحیهای راهبردی، دفاعی و امنیت تدارک دیدهاند. دشمن نیز به تجربه دریافته است که ایران با عراق و سوریه و لیبی بسیار متفاوت است و این سناریو رؤیایی تعبیرناپذیر است. اما مردم عزیز بهویژه جوانان غیور کشورمان، لازم است که در تحلیل شعارها و اتفاقات به عقبه رسانهها و جریانهایی که همواره تلاش دارند از اعتراضات مردم سوءاستفاده کنند و حرکتهای مسالمتآمیز را به سمت درگیری نظامی ببرند، دقت کنند و بدون تامل و تحلیل با این جریانها همراه نشوند.
هوشیار باشیم، دشمن حسود هر روز در حال برنامهریزی است و برنامههای خود را بهروزرسانی میکند و در تور پهنشده دشمن و شعارهای فریبدهنده وطنپرستانه، تروریستهای بیوطن گرفتار نشویم. شعار هر ایرانی با هر قوم و نژاد و مرام و مسلکی این بوده و هست و خواهد بود: چو ایران نباشد تن من مباد.
علی حسن حیدری - تحلیلگر سیاسی
-
راجر واترز؛ آوازهخوان انجمن گرگها
-
دانشگاه، بیدار دربرابر خیالهای دشمنان
-
فرانسه؛ مهد دموکراسی یا خانه شیطان؟
-
جریانشناسی آشوب و اغتشاش
-
علی انسانی: شعرهای موید با سرودههای امروزی قابلقیاس نیست
-
یک دیوانه در کاخسفید
-
آثار کارگردان بهایی در کانون پرورشفکری کودکانونوجوانان!
-
التماسهای «من و تو» جواب نداد
-
هاراگیری در فینال
-
«مالیات» شوخیبزرگ برای پیشگیری از ویلاسازی
-
جدیدترین خبرها را در جامجمآنلاین بخوانید