بهتماشای انقلاب
سینمای دهه60 بسیار جالب است هرچند اگر حالا نگاهی به آن بیندازید، رنگی از کهنگی در پرداخت آن دیده میشود اما این فیلمها در زمانه هیجانی آن دهه جایگاه بسیار محکمی میان سینمادوستان داشتند، البته در میان آثار ساخته شده درباره انقلاب ایران آثاری هم دیده میشود که هنوز به لحاظ محتوایی تازگی دارد و چارچوب ساختاری مستحکمی به لحاظ سینمایی دارد.
هرچند با آغاز جنگ تحمیلی این سینما جایش را به سینمای دفاعمقدس داد و دیگر پس از گذشت چند سال از انقلاب اسلامی آثار کمتری با تم انقلاب روی پرده سینما رفت. نکته جالب توجه در این میان این بود که روایت اغلب این آثار با یک کلیشه ثابتی همراه میشد اما در پرداخت قصه، خلاقیتهای بسیاری به چشم میخورد و همین باعث شده بود این گونه سینمایی تا سالها هواداران خود را داشته باشد. جریانهای سیاسی هم در اقبال به این نوع سینما بیتاثیر نبود، اتفاقات بسیار در سالهای ابتدایی دهه60 خیلی زود به سناریوهای جذابی تبدیل میشد و بعد از آن هم بر پرده سینماها میرفت و سینماهای شهر را شلوغ میکرد. اتفاقی که حالا پس از گذشت چهار دهه از آن روزها به نوعی آرزوی سینماداران شهر است، اینکه فیلمی در چند سئانس روی پرده برود و در تمام این سئانسها، تماشاگران را پای فیلمها بنشاند.
خاک و خون | کامران قدکچیان | 1362
«خاکوخون» فیلمی بود که از گرد هم آمدن عوامل نام آشنای سینمای پیش از انقلاب حاصل شد. عواملی که برخی از آنها چون محمدرضا میرلوحی و خود کامران قدکچیان برآمده از سینمای موج نو و برخی چون منوچهر مصیری و روبیک منصوری از حرفهایهای سینمای بدنه بودند. ماجرای فیلم البته آشنا بود و قبل و بعد از آن بارها به شیوههای مختلف تکرار شد. اربابی به روستاییان ستم کرده و یک روستایی علیه او قیام میکند و روستاییان دیگر در این راه با او همراه میشوند. قدکچیان هم کارگردان باتجربهای بود که همان زمان 10 فیلم ــ از جمله فیلم تحسین شده «جمعه» ــ را در کارنامه خود داشت.هرچند انگار گذر زمان سبب شد تا دو فیلم نخست قدکچیان بعد از انقلاب ــ این فیلم و فیلم دیگرش «تا آخرین نفس»ــ به دست فراموشی سپرده شوند.
ریشه در خون | سیروس الوند | 1363
سیروس الوند باتجربه و خوش سابقه هم سراغ سوژهای میآید که بهنوعی با جریان انقلاب پیوند میخورد. این بار داستان نه در بزنگاه انقلاب که در زمان تصویب حق قضاوت کنسولی آمریکاییان در ایران رخ میدهد، یعنی در زمان شروع حرکت جدی سیاسی فعالان انقلابی. فیلم را البته باید بهنوعی در ژانر اکشن دستهبندی کرد. الوند میدانست اگر این قصه را بخواهد به شکل روتین فیلمهای مشابه پیش ببرد، جذابیتی نخواهد داشت. به همین دلیل با استفاده از یک گروه بازیگری حرفهای ،خبره، محبوب و با بازنویسی فیلمنامه اولیه و تغییر عمده، آن را به یک اثر قابل اعتنا تبدیل کرد. ریشه در خون،یک فیلم سینمایی پرهیجان
و خوش ریتم است. فیلم بهنوعی الگوی سینمای موج نو را در پیش میگیرد و به همان اسلوب، قهرمان سازی و حادثهپردازی کرده است.
تشریفات | مهدی فخیمزاده | 1364
«تشریفات»، فیلم محبوب سینماروهای سال 65 بود و بسیار خوب فروخت. فخیمزاده در این فیلم داستانش را بسیار روان، جذاب و با ریتم و روالی تند بیان میکند. ماجرای جوانی، مشهور به رضای حسن مطرب که برای دزدی وارد خانهای میشود. در خانه مجاور روحانیای به نام توحید با موعظههای خود گروهی از اهالی محل را به ضد نظام سلطنتی میشوراند. ماموران ساواک برای دستگیری توحید به محله میریزند و جای توحید، حسن مطرب را دستگیر میکنند.حسن مطرب به دلیل شباهتش با توحید نقش خود را بهخوبی ایفا میکند. مصاحبهای تلویزیونی هم انجام میدهد و به تمکن مالی میرسد ولی در ادامه از کرده خود پشیمان میشود. این داستان در فیلم فخیمزاده، گرم و پرحس و حال و شیرین روایت میشود و فیلمساز هم فضای خوبی برای اثرش میسازد .
تیرباران | علی اصغر شادروان| 1366
«تیرباران» با تمام ضعف و قوتهایش از این منظر دارای اهمیت است که از نخستین فیلمهای حوزه مبارزات انقلابی است که قهرمانش شخصیتی حقیقی بوده و نامش در تاریخ ثبت شده است. همه میدانیم در آن سالها، پرداختن به زندگی این شخصیتها تا چه اندازه بهمثابه راه رفتن بر لبه تیغ بود. فیلمی براساس زندگی شهید محمد اندرزگو که شرح مهارتش در تعقیب و گریز و تغییر چهره، زبانزد تمام نیروهای انقلابی بود. همین خصیصه باعث شد تیرباران برای مخاطب عام هم جذابیتهایی داشته باشد. فیلم پر است از صحنههای تعقیب و گریز و تیراندازی. ضمن این که ترفندهای خود اندرزگو برای فرار از دست ماموران ساواک در نوع خود جالب و جذاب است. نقش اصلی را بازیگر جوان آن سالهای فیلمهای حوزه هنری ــ یعنی مجید مجیدی ــ ایفا میکند.
خاک و خون | کامران قدکچیان | 1362
«خاکوخون» فیلمی بود که از گرد هم آمدن عوامل نام آشنای سینمای پیش از انقلاب حاصل شد. عواملی که برخی از آنها چون محمدرضا میرلوحی و خود کامران قدکچیان برآمده از سینمای موج نو و برخی چون منوچهر مصیری و روبیک منصوری از حرفهایهای سینمای بدنه بودند. ماجرای فیلم البته آشنا بود و قبل و بعد از آن بارها به شیوههای مختلف تکرار شد. اربابی به روستاییان ستم کرده و یک روستایی علیه او قیام میکند و روستاییان دیگر در این راه با او همراه میشوند. قدکچیان هم کارگردان باتجربهای بود که همان زمان 10 فیلم ــ از جمله فیلم تحسین شده «جمعه» ــ را در کارنامه خود داشت.هرچند انگار گذر زمان سبب شد تا دو فیلم نخست قدکچیان بعد از انقلاب ــ این فیلم و فیلم دیگرش «تا آخرین نفس»ــ به دست فراموشی سپرده شوند.
ریشه در خون | سیروس الوند | 1363
سیروس الوند باتجربه و خوش سابقه هم سراغ سوژهای میآید که بهنوعی با جریان انقلاب پیوند میخورد. این بار داستان نه در بزنگاه انقلاب که در زمان تصویب حق قضاوت کنسولی آمریکاییان در ایران رخ میدهد، یعنی در زمان شروع حرکت جدی سیاسی فعالان انقلابی. فیلم را البته باید بهنوعی در ژانر اکشن دستهبندی کرد. الوند میدانست اگر این قصه را بخواهد به شکل روتین فیلمهای مشابه پیش ببرد، جذابیتی نخواهد داشت. به همین دلیل با استفاده از یک گروه بازیگری حرفهای ،خبره، محبوب و با بازنویسی فیلمنامه اولیه و تغییر عمده، آن را به یک اثر قابل اعتنا تبدیل کرد. ریشه در خون،یک فیلم سینمایی پرهیجان
و خوش ریتم است. فیلم بهنوعی الگوی سینمای موج نو را در پیش میگیرد و به همان اسلوب، قهرمان سازی و حادثهپردازی کرده است.
تشریفات | مهدی فخیمزاده | 1364
«تشریفات»، فیلم محبوب سینماروهای سال 65 بود و بسیار خوب فروخت. فخیمزاده در این فیلم داستانش را بسیار روان، جذاب و با ریتم و روالی تند بیان میکند. ماجرای جوانی، مشهور به رضای حسن مطرب که برای دزدی وارد خانهای میشود. در خانه مجاور روحانیای به نام توحید با موعظههای خود گروهی از اهالی محل را به ضد نظام سلطنتی میشوراند. ماموران ساواک برای دستگیری توحید به محله میریزند و جای توحید، حسن مطرب را دستگیر میکنند.حسن مطرب به دلیل شباهتش با توحید نقش خود را بهخوبی ایفا میکند. مصاحبهای تلویزیونی هم انجام میدهد و به تمکن مالی میرسد ولی در ادامه از کرده خود پشیمان میشود. این داستان در فیلم فخیمزاده، گرم و پرحس و حال و شیرین روایت میشود و فیلمساز هم فضای خوبی برای اثرش میسازد .
تیرباران | علی اصغر شادروان| 1366
«تیرباران» با تمام ضعف و قوتهایش از این منظر دارای اهمیت است که از نخستین فیلمهای حوزه مبارزات انقلابی است که قهرمانش شخصیتی حقیقی بوده و نامش در تاریخ ثبت شده است. همه میدانیم در آن سالها، پرداختن به زندگی این شخصیتها تا چه اندازه بهمثابه راه رفتن بر لبه تیغ بود. فیلمی براساس زندگی شهید محمد اندرزگو که شرح مهارتش در تعقیب و گریز و تغییر چهره، زبانزد تمام نیروهای انقلابی بود. همین خصیصه باعث شد تیرباران برای مخاطب عام هم جذابیتهایی داشته باشد. فیلم پر است از صحنههای تعقیب و گریز و تیراندازی. ضمن این که ترفندهای خود اندرزگو برای فرار از دست ماموران ساواک در نوع خود جالب و جذاب است. نقش اصلی را بازیگر جوان آن سالهای فیلمهای حوزه هنری ــ یعنی مجید مجیدی ــ ایفا میکند.