کودکان سمج، مادران کلافه

یک مساله و راه‌حل آن: با کودکانی که در مراکز خرید لجبازی می‌کنند چطور باید رفتار کرد؟

کودکان سمج، مادران کلافه

در فروشگاه هستید و مشغول خرید کردن مایحتاج که ناگهان فرزندتان به خوراکی یا اسباب بازی برخورد می‌کند که نیاز نیست در آن روز و از آن فروشگاه تهیه شود. با آن‌که با فرزندتان حرف می‌زنید، اما با اصرار و پافشاری‌اش مواجه می‌شوید. بعد صدای گریه و داد و جیغ و پا کوبیدن فرزندتان سر به فلک می‌کشد و باعث جلب توجه همه به سمت شما می‌شود. برخی با سر تکان دادن شما را ملامت می‌کنند. چالش واقعی همین لحظه است که نه‌می‌خواهید فرزندتان با سماجت و لجبازی به خواسته‌اش برسد و نه می‌خواهید سر و صدا فرزندتان باعث آزار اطرافیان شود. اما بهترین واکنش و عملکرد پدر و مادر در این شرایط چیست؟ برای یافتن پاسخ این سوال با ژاله کیانی، روان‌شناس گفت‌وگو کردیم. به باور او قبل از رسیدن به این شرایط ابتدا باید والدین این سوال را از خودشان بپرسند که انجام ندادن چه کارهایی باعث شده با چنین واکنش‌هایی از سوی فرزندشان مواجه شوند؟

گام نخست، کشف موقعیت دشوار

تعریف قرار گرفتن در موقعیت‌های دشوار، از والدینی به والدین دیگر متفاوت است. این تفاوت بستگی به نوع تربیت، بینش، کنه ذاتی کودک، سن کودک، خواسته و توقعات والدین، شکل و شخصیت والدین، موقعیت زندگی، شرایط اجتماعی، شرایط مالی، اقتصادی خانواده و... دارد.
 این تفاوت‌ها موجب می‌شود مثلا برای والدینی شرایط دشوار زمانی باشد که فرزندشان در یک محیط غریبه مانند مطب دکتر، اتوبوس، مهمانی‌های بزرگ ناسازگاری می‌کند. اما برخی والدین در موقعیت‌های هیجان مثبت مانند فروشگاه، مراکز خرید، شهربازی، پارک، رستوران و... با چنین مشکلی
 مواجه می‌شوند.
برخی فرزندان نیز موقعیت‌هایی مانند موقع خواب، بیداری، نظافت شخصی، انجام تکالیف و بازی با همسالان را تبدیل به موقعیت دشوار می‌کنند یا مثلا بعضی از کودکان به دلیل قرار گرفتن در شرایطی که محرک دردآور دارد مانند رفتن به دکتر، زدن آمپول، دندانپزشکی و... موقعیت‌های دشواری را به وجود می‌آورند. برخی دیگر نیز در زمان‌هایی که والدین‌شان به دلیل مشغله‌های زندگی تحت فشار بوده و مجبور هستند در زمانی کوتاه به کارهای مهمی برسند، آنها را در موقعیت دشوار قرار داده و فشار بیشتری به آنها تحمیل می‌کنند. این فهرست را همین‌طور می‌توان ادامه داد.
بعد از تعریف موقعیت دشوار لازم است برای جلوگیری از چنین اتفاقی برای آن برنامه‌ریزی کرد، زمان گذاشت و با روش‌های متنوع آن را بهبود بخشید. اگر فرزندتان در فروشگاه برای به دست آوردن خواسته‌اش سر و صدا به‌پا کرد برای ساکت کردن او نباید همان لحظه خواسته‌اش برآورده شود، چون دیگر می‌داند با این روش می‌تواند به هر آنچه می‌خواهد برسد.
از طرفی نباید تصمیم گرفت دیگر فرزند را به مرکز خرید نبرد و او را از بودن در چنین محیط‌هایی محروم کرد. باید با تفکر و تامل، صبر و مشورت و با روش‌های مختلف به فرزند آموخت شما به عنوان والدین هر آنچه نیاز اوست، برایش فراهم خواهید کرد بدون آن‌که نیاز باشد او با گریه و زاری و پا کوبیدن به خواسته‌اش
دست پیدا کند.



گام دوم، مدیریت موقعیت دشوار

موقعیت دشوار مادری که وسواس دارد با مادر کارمند یا مادر دارای چند فرزند یا مادر دارای تک فرزند یا مادر سرپرست خانوار متفاوت است. در اینجا مادر هم باید خود و موقعیت‌های دشواری را که در آن قرار می‌گیرد را بشناسد تا بتواند تصمیمی بگیرد که فرزندش کمترین بحران را پشت سر بگذارد. کیانی تاکید دارد در صورت مدیریت چنین موقعیتی دیگر نمی‌توان به آن موقعیت صفت دشوار داد و به‌خوبی می‌توان از آن موقعیت با روش‌هایی که از قبل مشخص شده عبور کرد. اما حالا این روش‌ها می‌تواند چه روش‌هایی باشد؟ یکی از بهترین روش‌ها از نظر ژاله کیانی صحبت کردن درباره این موقعیت‌های دشوار است. این‌که از قبل توضیح داده شود در صورت قرار گرفتن در شرایط دشوار چه رفتاری باید صورت گیرد و چه انتظاراتی از فرزندتان در آن شرایط دارید. انجام این انتظارات و توقعات باید با تمرین و آموزش همراه باشد آن وقت می‌توان امیدوار بود از چنین شرایطی به‌سادگی عبور کنید. عبور از این شرایط با توجه به صحبت‌ها و آموزش‌ها می‌تواند همراه با پاداش باشد. این پاداش را از قبل باید وعده داد. مثلا اگر در فروشگاه هر چیزی که دید نخواهد آن وقت می‌تواند بعد از خرید به پارک برود یا اگر در فروشگاه شلوغ نکند، وقتی به خانه رفتید غذای مورد علاقه‌اش را درست خواهید کرد. اما اگر با وجود صحبت‌ها و آموزش‌ها و یادآوری، فرزند کار خود را کرد آن وقت است که وعده تنبیه باید داده شود که اگر به این کارهایش ادامه دهد او را به پارک نخواهید برد یا غذای مورد علاقه‌اش را درست نخواهید کرد. در این شرایط است که کودک نیز متوجه خواهد شد در صورت رعایت اصول می‌تواند به پاداش‌های خوبی برسد.
یکی از مهم‌ترین نکاتی این است که چند بار به فرزندتان درباره ورود به شرایط دشوار گوشزد شود. یعنی قبل از خروج از خانه و قبل از ورود به آن موقعیت مثلا فروشگاه و خرید کردن به او یادآور شوید حواست باشد اگر فرزند خوبی باشی بعد از خرید به پارک خواهیم رفت و بستنی خواهیم خورد.




گام سوم، صحبت کردن با فرزند

به باور ژاله کیانی اگر با فرزندان به‌درستی صحبت شود و در این زمینه به‌خوبی زمان گذاشته شود و خواسته‌ای که وجود دارد براساس سن و سال و توانایی فرزند باشد قطعا او متوجه خواهد شد و اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی کمتر تکرار می‌شود و به مرور بعد از دیدن نتیجه مثبت از سوی فرزندان، آن بحران از بین خواهد رفت. برخی از این اتفاقات زمانی رخ می‌دهد که والدین برای فرزندان خود زمان کافی نگذاشته، خواسته‌های آنها را نمی‌دانند و به دلیل گذاشتن زمان کم برای فرزندان خود رابطه خوب و درستی هم با آنها ندارند.
اگر آموزش‌های لازم از سوی والدین براساس شخصیت و توانایی‌های فرزند صورت گیرد، فرزند در موقعیت‌های گوناگون با توجه به مهارت‌هایی که از قبل آموخته می‌داند چطور رفتار کند. زمانی که کودک بلد نیست چطور به خواسته‌های بیش از اندازه‌اش غلبه‌کند، والدین نباید انتظار داشته باشند فرزندشان بتواند آن‌طور که آنها می‌خواهند واکنش نشان دهد. در نتیجه لازم است نیازهای کودکان دیده شود و لازم است فرزندان یاد بگیرند چگونه خود را در موقعیت‌های گوناگون قرار دهند و مهارت ورود به آن موقعیت‌ها را به دست آورند. سختگیری‌هایی برخی والدین و انتظاری که از فرزندشان دارند همان انتظاری است که از افراد بزرگسال دارند و این اشتباه است. درست است که کودکان با صحبت کردن متوجه خیلی از موقعیت‌ها می‌شوند، اما نمی‌توان از آنها با توجه به شناختی که از موقعیت پیدا می‌کنند انتظار رفتاری مانند بزرگسالان داشت.