درمانتدریجیاماموثر با فیزیوتراپی
درمان فیزیوتراپی در جلسات متعدد و با گذشت زمان، در بافتهای آسیبدیده تغییرات فیزیولوژیک و بیومکانیک ایجاد کرده و ضمن کاهش درد و التهاب، ترمیم بافت و برگشت حرکت و عملکرد موضع آسیب دیده را سبب میشود. طی زمان درمان فیزیوتراپی، بهبود تدریجی خواهدبود و بیمار با رعایت نکاتی که به روند درمان آسیب میزند، جلسه به جلسه وضعیت خود را به فیزیوتراپیست گزارش میدهد.
گزارش دقیق علائم، میزان بهبودیافتن، کاهش درد، افزایش دامنه حرکتی مفصل و افزایش توانایی بیمار در انجام فعالیتهای شغلی و تفریحی روزمره، معیار مناسبی برای انتخاب روشهای درمانی مؤثرتر در جلسات آتی خواهدبود. توانایی بیماران در شرح دقیق وضعیت علائم بسیار متفاوت است و از آنجا که امکان دارد با وجود درد و ناتوانی باقیمانده، نتوانند میزان بهبودیافتگی را درک و گزارش کنند، لازم است به چند نکته برای تشخیص و اعلام تغییرات در مقدار درد و ناتوانی توجه کنند.
در ابتدا مهم است آیا شدت درد کاهش یافته است یا خیر؟ یعنی اگر تاکنون نمره دردی که تحمل میکرده 10 بوده، اکنون این نمره کمتر شده و اگر کمتر است نمرهاش چند است؟ نکته دوم، وسعت درد است. بیمار باید به ما بگوید بعد از انجام جلسات فیزیوتراپی، مساحت ناحیه درمان کوچکتر شدهاست یا خیر؟ برای مثال اگر بیماری از کمر تا انتهای اندام تحتانی احساس درد داشته، آیا این درد در ناحیه کمر متمرکز شدهاست؟ شدت کم وسعت درد هم یکی از نشانههای پیشرفت درمان است.
نکته سوم، فرکانس درد است. اینکه آیا تعداد دفعاتی که در طول روز درد سراغ بیمار میآمده کمتر شدهاست؟ نکته چهارم، مدت زمان احساس درد در هر مورد است. مثلا اگر هر بار که درد سراغ بیمار میآمد یک ساعت طول میکشید، آیا این زمان کاهش یافتهاست؟ وقتی بیمار به ما میگوید هنگام بروز درد، دیگر زیاد طول نمیکشد و بعد از مدت زمان کوتاهی قطع میشود، متوجه میشویم درمان ما مؤثر بودهاست. علاوه بر رفتارهای درد بیمار، توانایی او در انجام کارهای روزانه مانند پوشیدن و درآوردن لباس، حمامکردن، شانهکردن موها، پوشیدن و درآوردن کفشها و ... هم نشانههایی از میزان بهبود وی در طول درمان است. مثلا اینکه تاکنون هنگام پوشیدن کفش توانایی خمشدن را نداشته و این کار با درد همراه بودهاست و حالا میتواند آن را بهراحتی انجام دهد، درمانگر را از درستی روش درمان مطمئن میکند و همان روش را در جلسات بعد ادامه میدهد.
گزارش دقیق علائم، میزان بهبودیافتن، کاهش درد، افزایش دامنه حرکتی مفصل و افزایش توانایی بیمار در انجام فعالیتهای شغلی و تفریحی روزمره، معیار مناسبی برای انتخاب روشهای درمانی مؤثرتر در جلسات آتی خواهدبود. توانایی بیماران در شرح دقیق وضعیت علائم بسیار متفاوت است و از آنجا که امکان دارد با وجود درد و ناتوانی باقیمانده، نتوانند میزان بهبودیافتگی را درک و گزارش کنند، لازم است به چند نکته برای تشخیص و اعلام تغییرات در مقدار درد و ناتوانی توجه کنند.
در ابتدا مهم است آیا شدت درد کاهش یافته است یا خیر؟ یعنی اگر تاکنون نمره دردی که تحمل میکرده 10 بوده، اکنون این نمره کمتر شده و اگر کمتر است نمرهاش چند است؟ نکته دوم، وسعت درد است. بیمار باید به ما بگوید بعد از انجام جلسات فیزیوتراپی، مساحت ناحیه درمان کوچکتر شدهاست یا خیر؟ برای مثال اگر بیماری از کمر تا انتهای اندام تحتانی احساس درد داشته، آیا این درد در ناحیه کمر متمرکز شدهاست؟ شدت کم وسعت درد هم یکی از نشانههای پیشرفت درمان است.
نکته سوم، فرکانس درد است. اینکه آیا تعداد دفعاتی که در طول روز درد سراغ بیمار میآمده کمتر شدهاست؟ نکته چهارم، مدت زمان احساس درد در هر مورد است. مثلا اگر هر بار که درد سراغ بیمار میآمد یک ساعت طول میکشید، آیا این زمان کاهش یافتهاست؟ وقتی بیمار به ما میگوید هنگام بروز درد، دیگر زیاد طول نمیکشد و بعد از مدت زمان کوتاهی قطع میشود، متوجه میشویم درمان ما مؤثر بودهاست. علاوه بر رفتارهای درد بیمار، توانایی او در انجام کارهای روزانه مانند پوشیدن و درآوردن لباس، حمامکردن، شانهکردن موها، پوشیدن و درآوردن کفشها و ... هم نشانههایی از میزان بهبود وی در طول درمان است. مثلا اینکه تاکنون هنگام پوشیدن کفش توانایی خمشدن را نداشته و این کار با درد همراه بودهاست و حالا میتواند آن را بهراحتی انجام دهد، درمانگر را از درستی روش درمان مطمئن میکند و همان روش را در جلسات بعد ادامه میدهد.