زنگ خطر خشونت در جامعه
انتشار فیلم مردی که سر از تن زن جوان خود جدا کرده بود و با نمایش سر بریده زن خود در سطح شهر جولان میداد را در فضای مجازی دیدیم. نمیدانیم بین مردی که دست به این جنایت زده بود و کسی که از صحنه سرگردانی او فیلم گرفته بود، از قبل توافقی صورت گرفته بود که از این صحنه فیلمبرداری کند و در فضای مجازی منتشر نماید یا اتفاقی صحنه به وسیله فردی صید شده بود و اتفاقات بعدی.
چه اتفاقاتی در جامعه سنتی ما افتاده که با تاسف خشونت چهره عریان خود را نشان میدهد. پمپاژ خشونت در سطح جامعه به باور من خطرناک است و باعث میشود جوانان و کودکان هم در گردش هرروزه خشونت گرفتار شوند و اگر خشونت نهادینه گردد که به باور من شده است، کم کم قبح آن میریزد. بیتعارف نه اینکه بلد نیستیم مانع خشونت شویم بلکه با نمایش خشونت در رسانههای جمعی، خروجی وحشتناکی در آینده خواهیم داشت. چه کسی اجازه داد تصویر فرزند افسری که در شیراز به وسیله اراذل و اوباش شهید شد، از تلویزیون پخش شود و با تاسف فرزند شهید را با قاتل پدرش مواجهه حضوری بدهند. روحیه فرزند شهید تا همیشه آزرده است و حس انتقام او را آزار میدهد. وقتی در شهری مانند تهران روزانه بیش از 160 گوشی موبایل سرقت میشود یا زمانی که با آمار ضرب و جرح و درگیری خیابانی رجوع میکنیم از آمار بالای درگیریها در رنج هستیم. در دهه 50 که دانشجوی رشته حقوق قضای دانشگاه تهران بودم تصمیم گرفتم در اولین تابستانی که به کرمان مراجعت میکنم در دادگاهها بهخصوص دادگاه جنایی شرکت کنم و عملا کار قضایی را از نزدیک ببینم. پروندههای قتلی که در دادگاه جنایی کرمان رسیدگی میشد شامل پروندههای حوزه قضاییه یزد ، بندرعباس و زاهدان بود یعنی منطقه جنوب شرقی به مرکزیت کرمان پرونده های قتل و پروندههای مهم جنایی را رسیدگی میکرد و این هم به علت کمی پروندههایی از این دست بود که نیاز پیدا نمیشد در دیگر مناطق دادگاه جنایی داشته باشند. چند روزی که در کرمان بودم، دادگاه جنایی به علت نداشتن پرونده قتل تعطیل بود. اما امروزه کافی است سری به دادگاههای کیفری استان یا دادسراهای جنایی چه در تهران یا شهرستانها بزنیم و با انباشتی از پروندهها روبهرو میشوید قاتلینی زنجیر به دست و پا را جلوی راهروی هر یک از شعبات به ردیف میبینید. براساس آمارهای موجود در نیمه نخست سال جاری 334 هزار و 97مصدوم نزاع جهت انجام معاینات، بررسی صدمات و تعیین خسارات به مراکز پزشکی قانونی کشور مراجعه کردند که از این تعداد 225 هزار و 421نفر مرد و 108 هزار و 676 نفر زن بودند. آمار 108 هزار و 676 نفر زن در نزاع که منجر به مجروح و مضروب شدن آنان باشد، باید زنگ خطر را به صدا درآورده باشد. معروف است که کسی دست روی زن بلند نمیکند، متاسفم این سنت به فراموشی سپرده شده و یک سوم مصدومین منازعات را برابر آماری که ذکر کردم، زنان تشکیل میدهند. در تعریف ساده نزاع دستهجمعی باید گفت مداخله چند نفری در درگیری و منظور از چند نفر حداقل سه نفر است که در دعوا و درگیری دخالت داشته باشند و مجازات نزاع دستهجمعی هم برابر ماده 615 قانون مجازات اسلامی به شرح زیر است؛ هرگاه عدهای با یکدیگر منازعه نمایند هریک از شرکتکنندگان در نزاع حسب مورد به مجازات زیر محکوم میشوند. در صورتی که نزاع منتعهی به قتل شود به حبس از یک تا سه سال در صورتی که منتهی به نقص عضو شود به حبس از شش ماه تا سه سال در صورتی که منتهی به ضرب و جرح شود به حبس از سه ماه تا یک سال میدانیم مجازاتهای فوق مانع اجرای مجازات قصاص یا دیه نمیشود. یعنی اگر در نزاع دستهجمعی کسی به قتل رسید، مجازات قاتل یا معاون و معاونان او محفوظ، مجازات شرکت در نزاع هم برابر ماده 615 قانون مجازات اسلامی شامل همه شرکتکنندگان میشود. پرسش نهایی این است که چرا جامعه ما بیشتر گرد خشونت میگردد و قبح بسیاری از اعمال خشونتآمیز ریخته شده است. موضوعی که باید فکری به حال جامعه کرد. فرزندان من و شما در همین جامعه زندگی میکنند و از وقایعی که در آن میگذرد، تاثیر میپذیرند و به خشونت گرایش پیدا میکنند. آمار 350 هزار مراجعه به پزشکی قانونی براثر ضرب و جرح در جامعه، آمار بالایی است. آماری که زنگ خطر را به صدا درآورده است. باید صدای آن را شنید.