
هانیزاده: ترفندهای رسانهای سلطهگران علیه ایران محکوم به شکست است
بعد از پیروزیهای پیاپی محور مقاومت در عرصههای مختلف، جریان رسانهای غرب به همراهی عوامل تبلیغاتی عبری و عربی تلاش گستردهای را برای به انحراف کشاندن افکارعمومی در عرصه منطقهای و بینالمللی آغاز کردند. هدف از اجرای این پروژه، ایجاد شکاف و جدایی میان ملتهای مرتبط با محور مقاومت بود. حسن هانیزاده، کارشناس و تحلیلگر مسائل جهان عرب در گفتوگو با جامجم با اشاره به کامیابیهای محور مقاومت و همچنین ناکامیهای جریان منحرف داخلی و خارجی تاکید کرد پروژههای رسانهای جریان سلطه در منطقه با توجه به وحدت و هماهنگی موجود میان ملتها و دولتهای مرتبط با جبهه مقاومت همانند عملیاتهای نظامی آنها به شکست منتهی خواهد شد.
هدف جریان رسانهای عبری، عربی و غربی از راهاندازی پروژه تخریب علیه محور رسانهای چیست؟
از سالهای گذشته و بعد از شکست مفتضحانه ارتش رژیمصهیونیستی در جنگ 33روزه لبنان در سال 2006 میلادی یک راهبرد جدید از سوی محور عبری، عربی و غربی در منطقه کلید خورد. براساس این راهبرد باید تلاش میشد ایران به عنوان راس محور مقاومت به عنوان کشوری فلج و غیرفعال در اذهان عمومی ترسیم شود. در واقع دو مقوله در استراتژی جبهه عبری، عربی و غربی در دستور کار قرار گرفت. نخست در بعد نظامی قصد داشتند دولت سوریه را که در جایگاه مهم ژئوپلیتیکی محور مقاومت قرار دارد از درون دچار فروپاشی کنند. پس از 11سال همچنان دولت سوریه در برابر تهاجمات نظامی ارتش رژیمصهیونیستی و همپیمانان این رژیم مثل آمریکا و سران مرتجع عرب مقاومت کرد و این یک شکست برای جبهه عبری، عربی و غربی تلقی میشود اما در فاز رسانهای طبیعتا عربستان و برخی رژیمهای منطقه با برخورداری از رسانههای گسترده دیداری، شنیداری و مکتوب تلاش میکنند محور مقاومت را ناکارآمد تلقی کنند. همچنین عربستان با داشتن 100شبکه ماهوارهای و گردش مالی سالانه 10میلیارد دلار در حوزه رسانه با کمک رژیم و لابی صهیونیستی علیه محور مقاومت در یمن، سوریه، عراق و ایران تلاش میکند. اما به هر حال بعد از مدتها ملتهای منطقه دریافتند ایران خدمات زیادی برای تقابل با جریانهای تروریستی در منطقه انجام داده و توانسته امنیت پایداری را در منطقه ایجاد کند. این در حالی است که جبهه عبری، عربی و غربی هدفشان ایجاد ناامنی و ایجاد شکاف در محور مقاومت و کشورهای اسلامی است.
به نظر میرسد جریان رسانهای سلطه تلاش میکند تا حد امکان جلوی روابط اقتصادی ایران با برخی کشورهای همسو در منطقه را بگیرد. تحلیل شما چیست؟
یکی از بارزترین مساله تهاجم رسانهای در حوزه اقتصاد این است که ارتباط ایران با محور مقاومت مثل عراق در حوزه روابط تجاری را قطع کنند. ازآنجا که حجم تعاملات اقتصادی میان ایران و عراق در طول سالهای اخیر به رقم 10میلیارد دلار بالغ شده طبیعتا برای جبهه عبری، عربی و غربی قابلقبول نیست و به همین دلیل سعی میکنند بهنوعی یک جریان علیه ایران، اقتصاد و تولیدات کشورمان ایجاد کنند. اما با این حال ایران با داشتن سازوکارهای خاص خود توانسته این جریانسازیها را تا حدود زیادی خنثی کند. به همین دلیل در شرایط فعلی، ارتباط اقتصادی میان ایران با عراق و سوریه و دیگر کشورهای محور مقاومت منسجم و قابلقبول است اما درعینحال نیازمند یک امنیت پایدار در منطقه است تا ایران به نقطهگذاری مطلوب اقتصادی برای تقویت روابط و تعاملات تجاری و اقتصادی با کشورهای محور مقاومت برسد.
یکی از اهداف جریان رسانهای مخالفت محور مقاومت به چالش کشیدن بحث مستشاری ایران در سوریه است. بهویژه اینکه رسانهای مرتبط با جریان سلطه همواره با ارائه گزارشها و نشستهایی با حضور کارشناسان قصد دارند اینگونه وانمود کنند که این حضور مستشاری به نفع ملت ایران و کشورهای منطقه نیست. نظر شما چیست؟
از آنجا که جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد ثبات و امنیت پایدار در کشورهای ضدرژیمصهیونیستی مثل سوریه اهمیت بالایی قائل است لذا با آغاز بحران سوریه در 2011 و وجود 160هزار عنصر تروریستی از داعش گرفته تا جبهه النصره و جیشالاسلام که درمجموع شامل130 گروهک تروریستی فعال در سوریه بهصورت هماهنگ عمل میکنند، جمهوری اسلامی ایران با توجه به اهمیت راهبردی سوریه در محور مقاومت باید به کمک دولت این کشور میشتافت. از اینرو ایران با هماهنگی و دعوت دولت آقای بشار اسد به این منطقه ورود پیدا کرد و توانست در طول 10سال گذشته بیش از 95درصد از خاک سوریه را از لوث وجود گروهکهای تروریستی پاکسازی کند. هرچند جریان رسانهای غربی بهگونهای القا میکند که ایران در سوریه دخالت نظامی میکند اما درعینحال آمریکا 2000 تفنگدار دریایی را در شرق فرات در سوریه در منطقه دیرالزور و الحسکه مستقر کرده و در این مناطق گروهکهای تروریستی را آموزش میدهد. به همین دلیل جمهوری اسلامی ایران به موازات حضور نظامی غیرمشروع آمریکا و تجاوزات مکرر رژیمصهیونیستی و بقایای گروهکهای تروریستی همچنان برای ایجاد امنیت پایدار در سوریه و پاکسازی کامل این کشور از وجود گروهکهای تروریستی تلاش میکند.
حضور مستشاری ایران در سوریه صرفا محدود به بعد نظامی نیست، بلکه در حوزه عمرانی و بشردوستانه و فعالیتهای اجتماعی هم تلاشهای گستردهای در این زمینه صورت گرفته. آیا این تلاشها در جهت خنثیسازی ترفندهای جریان سلطه مؤثر است؟
طبیعی است حضور ایران در سوریه به مفهوم حضور کاملا نظامی نیست بلکه با توجه به اینکه زیرساختهای اقتصادی و مؤسسات مدنی سوریه آسیب جدی دیده لذا جمهوری اسلامی ایران با داشتن تجربه در بازسازی شهرها، حضوری فعال در کمک به دولت سوریه و انتقال تجارب بازسازی شهرها داشته است. به همین واسطه، دولت سوریه هم توانسته شهرهای تخریبشده خود مثل حلب، درعا و استانهای شمال این کشور را بازسازی کند. به هر صورت، درگذشته هم سوریه در طول جنگ تحمیلی هشتساله رژیم بعث علیه ایران کمکهای زیادی را انجام داده و طبیعی است ایران پاسخ مناسبی به این کمکها داده است.
چرا همزمان با سالگرد انقلاب اسلامی، جنگ رسانهای جریان سلطه علیه جمهوری اسلامی ایران تشدید شده است. نمونه اخیر آن انتشار یک فایل صوتی بود که دستگاههای تبلیغاتی با هدف تخریب سپاه درباره آن هیاهوهای فراوانی کردند.
طبعا یکسری جریانسازیهایی از سوی جبهه عبری، عربی و غربی صورت میگیرد تا از هر روزنهای برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند. از اینرو این جریانسازیها در مواقع و مناسبتهای ملی و اسلامی تشدید میشود. اگرچه مخالفان محور مقاومت از همه ابزارهای خود برای تخریب جریان مقابله با سلطه استفاده میکنند اما ملتهای محور مقاومت بهخوبی از اهداف انسانی ایران آگاهی دارند و تحتتاثیر این جریان قرار نمیگیرند.
هدف جریان رسانهای عبری، عربی و غربی از راهاندازی پروژه تخریب علیه محور رسانهای چیست؟
از سالهای گذشته و بعد از شکست مفتضحانه ارتش رژیمصهیونیستی در جنگ 33روزه لبنان در سال 2006 میلادی یک راهبرد جدید از سوی محور عبری، عربی و غربی در منطقه کلید خورد. براساس این راهبرد باید تلاش میشد ایران به عنوان راس محور مقاومت به عنوان کشوری فلج و غیرفعال در اذهان عمومی ترسیم شود. در واقع دو مقوله در استراتژی جبهه عبری، عربی و غربی در دستور کار قرار گرفت. نخست در بعد نظامی قصد داشتند دولت سوریه را که در جایگاه مهم ژئوپلیتیکی محور مقاومت قرار دارد از درون دچار فروپاشی کنند. پس از 11سال همچنان دولت سوریه در برابر تهاجمات نظامی ارتش رژیمصهیونیستی و همپیمانان این رژیم مثل آمریکا و سران مرتجع عرب مقاومت کرد و این یک شکست برای جبهه عبری، عربی و غربی تلقی میشود اما در فاز رسانهای طبیعتا عربستان و برخی رژیمهای منطقه با برخورداری از رسانههای گسترده دیداری، شنیداری و مکتوب تلاش میکنند محور مقاومت را ناکارآمد تلقی کنند. همچنین عربستان با داشتن 100شبکه ماهوارهای و گردش مالی سالانه 10میلیارد دلار در حوزه رسانه با کمک رژیم و لابی صهیونیستی علیه محور مقاومت در یمن، سوریه، عراق و ایران تلاش میکند. اما به هر حال بعد از مدتها ملتهای منطقه دریافتند ایران خدمات زیادی برای تقابل با جریانهای تروریستی در منطقه انجام داده و توانسته امنیت پایداری را در منطقه ایجاد کند. این در حالی است که جبهه عبری، عربی و غربی هدفشان ایجاد ناامنی و ایجاد شکاف در محور مقاومت و کشورهای اسلامی است.
به نظر میرسد جریان رسانهای سلطه تلاش میکند تا حد امکان جلوی روابط اقتصادی ایران با برخی کشورهای همسو در منطقه را بگیرد. تحلیل شما چیست؟
یکی از بارزترین مساله تهاجم رسانهای در حوزه اقتصاد این است که ارتباط ایران با محور مقاومت مثل عراق در حوزه روابط تجاری را قطع کنند. ازآنجا که حجم تعاملات اقتصادی میان ایران و عراق در طول سالهای اخیر به رقم 10میلیارد دلار بالغ شده طبیعتا برای جبهه عبری، عربی و غربی قابلقبول نیست و به همین دلیل سعی میکنند بهنوعی یک جریان علیه ایران، اقتصاد و تولیدات کشورمان ایجاد کنند. اما با این حال ایران با داشتن سازوکارهای خاص خود توانسته این جریانسازیها را تا حدود زیادی خنثی کند. به همین دلیل در شرایط فعلی، ارتباط اقتصادی میان ایران با عراق و سوریه و دیگر کشورهای محور مقاومت منسجم و قابلقبول است اما درعینحال نیازمند یک امنیت پایدار در منطقه است تا ایران به نقطهگذاری مطلوب اقتصادی برای تقویت روابط و تعاملات تجاری و اقتصادی با کشورهای محور مقاومت برسد.
یکی از اهداف جریان رسانهای مخالفت محور مقاومت به چالش کشیدن بحث مستشاری ایران در سوریه است. بهویژه اینکه رسانهای مرتبط با جریان سلطه همواره با ارائه گزارشها و نشستهایی با حضور کارشناسان قصد دارند اینگونه وانمود کنند که این حضور مستشاری به نفع ملت ایران و کشورهای منطقه نیست. نظر شما چیست؟
از آنجا که جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد ثبات و امنیت پایدار در کشورهای ضدرژیمصهیونیستی مثل سوریه اهمیت بالایی قائل است لذا با آغاز بحران سوریه در 2011 و وجود 160هزار عنصر تروریستی از داعش گرفته تا جبهه النصره و جیشالاسلام که درمجموع شامل130 گروهک تروریستی فعال در سوریه بهصورت هماهنگ عمل میکنند، جمهوری اسلامی ایران با توجه به اهمیت راهبردی سوریه در محور مقاومت باید به کمک دولت این کشور میشتافت. از اینرو ایران با هماهنگی و دعوت دولت آقای بشار اسد به این منطقه ورود پیدا کرد و توانست در طول 10سال گذشته بیش از 95درصد از خاک سوریه را از لوث وجود گروهکهای تروریستی پاکسازی کند. هرچند جریان رسانهای غربی بهگونهای القا میکند که ایران در سوریه دخالت نظامی میکند اما درعینحال آمریکا 2000 تفنگدار دریایی را در شرق فرات در سوریه در منطقه دیرالزور و الحسکه مستقر کرده و در این مناطق گروهکهای تروریستی را آموزش میدهد. به همین دلیل جمهوری اسلامی ایران به موازات حضور نظامی غیرمشروع آمریکا و تجاوزات مکرر رژیمصهیونیستی و بقایای گروهکهای تروریستی همچنان برای ایجاد امنیت پایدار در سوریه و پاکسازی کامل این کشور از وجود گروهکهای تروریستی تلاش میکند.
حضور مستشاری ایران در سوریه صرفا محدود به بعد نظامی نیست، بلکه در حوزه عمرانی و بشردوستانه و فعالیتهای اجتماعی هم تلاشهای گستردهای در این زمینه صورت گرفته. آیا این تلاشها در جهت خنثیسازی ترفندهای جریان سلطه مؤثر است؟
طبیعی است حضور ایران در سوریه به مفهوم حضور کاملا نظامی نیست بلکه با توجه به اینکه زیرساختهای اقتصادی و مؤسسات مدنی سوریه آسیب جدی دیده لذا جمهوری اسلامی ایران با داشتن تجربه در بازسازی شهرها، حضوری فعال در کمک به دولت سوریه و انتقال تجارب بازسازی شهرها داشته است. به همین واسطه، دولت سوریه هم توانسته شهرهای تخریبشده خود مثل حلب، درعا و استانهای شمال این کشور را بازسازی کند. به هر صورت، درگذشته هم سوریه در طول جنگ تحمیلی هشتساله رژیم بعث علیه ایران کمکهای زیادی را انجام داده و طبیعی است ایران پاسخ مناسبی به این کمکها داده است.
چرا همزمان با سالگرد انقلاب اسلامی، جنگ رسانهای جریان سلطه علیه جمهوری اسلامی ایران تشدید شده است. نمونه اخیر آن انتشار یک فایل صوتی بود که دستگاههای تبلیغاتی با هدف تخریب سپاه درباره آن هیاهوهای فراوانی کردند.
طبعا یکسری جریانسازیهایی از سوی جبهه عبری، عربی و غربی صورت میگیرد تا از هر روزنهای برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند. از اینرو این جریانسازیها در مواقع و مناسبتهای ملی و اسلامی تشدید میشود. اگرچه مخالفان محور مقاومت از همه ابزارهای خود برای تخریب جریان مقابله با سلطه استفاده میکنند اما ملتهای محور مقاومت بهخوبی از اهداف انسانی ایران آگاهی دارند و تحتتاثیر این جریان قرار نمیگیرند.