
بازنمایی رسانهای ارتباط راهبردی ایران و محور مقاومت
روایت فتح و جنگ در قلب جهان
«در این جهادی که وجود دارد، در این جنگ بیامانی که وجود دارد بین اسلام و کفر، بین حق و باطل، بین روایت دروغ و حقیقت -این جنگی است بین اینها- ما در کجای این جبهه قرار داریم و حضور داریم؟» این بخشی از مهمترین سخنان رهبر انقلاب است، این روزها که رهبری بهمثابه «انسان رسانه» جنبش جدیدی در باب جهاد تبیین راه انداختهاند این موضوع در فضای رسانه و نخبگانیتر مباحث جدی و موثری راه انداخته است؛ یکی از ساحتهای مهمی که بهواسطه این مطالبه رهبری برای جهاد تبیین که اتفاقا آن را یک فریضه قطعی و فوری دانستهاند، موضوع جبهه مقاومت است؛ جبههای که حداقل در دهه اخیر، پیروزیهای چشمگیر بیشماری داشته و موازنه قدرت را به نفع غرب آسیا در هلال مقاومت تغییر داده است. ما در این اتمسفر و فضای رسانهای تلاش داریم به نحوه بازنمایی رسانهای ارتباط راهبردی ایران و محور مقاومت در رسانههای معاند بپردازیم و ببینیم چطور در پروژهای که برای محور مقاومت در حال اجرایی شدن است، بعد رسانه فقط یکی از اضلاع این فرآیند است و هدف اصلی آن برای شکاف بین ملتهای محور مقاومت چه مصادیقی دارد؟ قبل از آن بهتر است تصویری از جایگاه فعلی خود داشته باشیم.
چه مسألهای دال مرکزی جبهه مقاومت است؟ قطعا موضوع فلسطین. همانکه رهبر انقلاب همیشه گفتهاند: «دنیای اسلام یکسره در برابر قضیه فلسطین، مسؤول و دارای تکلیف دینی است. عقل سیاسی و تجربههای حکمرانی هم این حکم شرعی را تأیید و بر آن تأکید میکند. دولتهای مسلمان باید در پشتیبانی از ملت فلسطین صادقانه وارد میدان شوند.» تابستان همین امسال بود که آمریکا بیش از ۳۰ وبسایت ازجمله شبکههای معروف بینالمللی العالم، پرس.تی.وی و الکوثر ایران، لؤلؤه معارضه بحرین، المسیره یمن، النباء معارضه عربستان سعودی، فلسطینالیوم فلسطین و الصراط لبنان را در دامنه com. و net. مسدود کرد؛ حتی برخی وبسایتهای مسدود شده مانند کربلا، النعیم، الکوثر و... غیرسیاسی و دینی بودند. این یعنی در یک جنگ همهجانبه هستیم که هر صدا و نشانه و حرکتی در رسانههای مقاومت باید مسدود شود؛ این برای آنها قدم اول است. اما شاید سؤال اصلیتر این باشد چرا جنگ رسانهای؟ پاسخ روشن است، چون این جنگ آرام و تدریجی است؛ بر تغییر باورها و اعتقادات هدفگذاری میکند و پکیج کاملی از انسان مطلوب خود میسازد که در لحظات حساس بهعنوان سرباز دشمن عمل کند و تصویر شکستخورده و ناامید از حریف ارائه میکند و میتواند با نمادسازی و تصویرسازی، حتی شکستها را پیروزی القاء کند. بنابراین قدم اول برای حضور در چنین میدان جنگی، شناخت میدان نبرد، آرایش جنگی دشمن و تکنیکهای آن است.
سلاح مرگبار شایعه
محور عربی، عبری و غربی با هماهنگی شبکههای ضدانقلاب یک طراحی رسانهای برای فشار بر محور مقاومت و ایجاد دودستگی بین ملتهای محور مقاومت ایجاد کردهاند اما با توجه به نتیجه ندادن فشار حداکثری در ابعاد نظامی علیه جریان مقاومت، در حال حاضر مهمترین سناریو برای دشمن سناریوی رسانهای است که هدف اصلی و چشمانداز نهایی آن ایجاد اختلاف بین مردم ایران و سایر کشورهای محور مقاومت است. برای اینکه مصداقیتر و جزئیتر درباره این سناریوی پیچیده و چندلایه صحبت کرده باشیم بهتر است به مرور و بازخوانی مثالهای این نزاع رسانهای بپردازیم که همه ما کم و بیش آنها را دیده و شنیدهایم. مثلا همین انتشار تصاویر و اسناد دروغ درباره نامه حزبا... بهواسطه دختر شهید سلیمانی و ادعای تشویق وی برای ازدواج زنان ایرانی با رزمندگان مقاومت یا موضوع دیگری همچون منع واردات خودرو از ایران بهواسطه دولت سوریه یا وارد کردن خدشه به چهرههای شاخص محور مقاومت و خانوادههای آنها، کماهمیت نشان دادن موضوع فلسطین و بزرگنمایی کمکهای مالی ضداسرائیلی ایران یا برجسته کردن عادیسازی روند سازش بین کشورهای عربی مرتجع با رژیم صهیونیستی بهطوریکه وانمود کنند تمام جهان عرب با مسأله اشغال فلسطین کنار آمدهاند و فقط این جمهوری اسلامی است که برای افزایش قدرت منطقهای خود روی این موضوع پافشاری میکند. این مثالها و فکتهای رسانهای در اطراف ما کم نبوده و در واقع روزی نیست که پیجهای اینستاگرامی و شبکههای تلویزیونی این جریان سوژههایی از این دست را برای مخاطب ایرانی خود برجستهسازی نکنند. بنابراین بهتر است در ادامه این گزارش کمی دستهبندیشده به بررسی سناریوهای رسانهای آنها یعنی غرب، عربهای مرتجع و عبریزبانان ساکن سرزمینهای اشغالی علیه محور مقاومت بپردازیم.
سناریوهای رسانهای
۱. به چالش کشیدن حضور مستشاری ایران در سوریه: تحولات سال ۲۰۱۱ در کشورهای شمالغرب آسیا و آفریقا باعث شد دیکتاتورهای مختلفی در کشورهای عربی سرنگون شوند اما این تحولات در برخی کشورها بوی فتنه و توطئهای پررنگتر از تحولات بیداری اسلامی داشت که سوریه یکی از این کشورها بود. با توجه به نقش و جایگاهی که سوریه در محور مقاومت داشت، جمهوری اسلامی با شناخت درست از طراحی دشمن برای زدن خط مقدماتی این جبهه از همان ابتدا تحولات در این کشور را از سایر کشورهای عربی تفکیک کرد و با حضور مستشاران خود وارد نبرد مستقیم و مستشاری علیه تروریستهای چندملیتی داعش شد که همه ما با شهدای مدافع حرم که توسط ایران در سوریه به شهادت رسیدند، آشنا هستیم. از آنجایی که حضور گروههای مختلف مقاومت برای مبارزه با تروریستها کار آسانی نبود و نیاز به یک اتاق فکر مشترک داشت، با درخواست و استقبال سوریها، ایران این مسؤولیت را عهدهدار شد اما از همان زمان از هجمه رسانههای عربی ازجمله شبکه العربیه در امان نماند و آنها با انتشار اخبار دروغ علیه جمهوری اسلامی و مستشاران ایرانی سعی داشتند ایران را به دخالت در امور این کشور و همچنین اختلاف با نظامیان روسیه متهم کنند. شاید بتوان آخرین دست و پا زدنهای شبکههای معاند در ماجرای سوریه را مربوط به شکست حصر دیرالزور و عملیات پاکسازی البوکمال در سوریه دانست که آخرین پایگاه نظامی داعش در این کشور بود و این باعث شد همه رسانههای مخالف جریان مقاومت با ایجاد یک فضای رسانهای کاذب به انتشار فکتهای دروغ بپردازند و حضور مستشاری ایران در سوریه را در ذهنیت مردم ایران سیاه کنند.
۲. تشکیک در روابط اقتصادی کشورهای محور مقاومت و ایران: با وجود اینکه جمهوری اسلامی در بین کشورهای محور مقاومت تنها در عراق روابط تجاری بسیار بالایی دارد اما استقرار دولت سیزدهم سبب شد روابط تجاری ایران با همسایگانش بهویژه کشورهای حوزه مقاومت در اولویت قرار بگیرد. ازسوی دیگر حالا چند ماهی است که سوریه هم با گذار از جنگ با تروریسم بهدنبال شکوفایی اقتصادی خود است اما در این فضا ایالات متحده فاز تحریمهای بسیار سنگین را علیه دولت سوریه موسوم به تحریمهای سزار آغاز کرده که این موضوع باعث کاهش ارزش پول ملی در این کشور شد. به همین دلیل دولت سوریه برای کاهش فشار اقتصادی ممنوعیت واردات برخی کالاها مثل فولاد و ماشین و قطعات آن را ممنوع کرده است اما از آنجا که کار رسانهها گاهی وارونهنمایی است، رسانههای ضدمقاومت با انتشار اخبار کذب اعلام کردند که دولت سوریه واردات خودرو از ایران را ممنوع اعلام کرده و این موضوع تیتر یک بسیاری از رسانههای داخلی خودمان هم شد اما بررسی اصل ماجرا نشان میداد که سوریه از حدود دو سال پیش تصمیم گرفته بود که برای مدیریت ارزی، واردات برخی کالاها را از تمام کشورها منع کند و این فقط شامل ایران نیست و حتی چین را هم دربر میگیرد. حتی دولت سوریه خواستار آن شد که شرکتهای تجاری و کشورهایی که تمایل به همکاری دارند در این کشور سرمایهگذاری کنند و از اینرو یکی از کشورهایی که در سوریه سرمایهگذاری صنعتی و اقتصادی داشته ایران است.
۳. انتشار اسناد و نامههای جعلی برای تخریب روابط ملتها: حوزه تجربی مشترک مردمی در کشورهای محور مقاومت همیشه یکی از نقاطقوت آنها بوده و شاید اوج آن هم درهمتنیدگی روابط این ملتها در مراسم اربعین حسینی است؛ اتفاقی که باعث نزدیکی و همسویی فرهنگی و سبک زندگی این کشورها شده، البته این همه رابطه عمیق فرهنگی نیست؛ حضور مدافعان حرم از کشورهای مختلف از جمله زینبیون، علویون و فاطمیون برای دفاع از حریم اهل بیت، روابط مردمی را در قلب این کشورها گرم کرد. طبیعی است که در چنین فضایی داغ شدن اخبار فیک، تکنیک رسانههای ضدمقاومت باشد بهویژه موضوعاتی که در ایران روی آن حساسیت بسیار زیادی وجود دارد؛ مثلا در همین زمینه انتشار اخباری از تشویق به ازدواج و صیغه کردن دختران و زنان لبنانی و ایرانی با مجاهدین جبهه مقاومت در شبکههای اجتماعی داغ شد که منشأ این اخبار غیرواقعی هم شبکه العربیه متعلق به عربستان سعودی بود. اگر خاطرتان باشد بعد از این تصویرسازی سیاه، این جریان که به دشمنی عمیق با حزبا... لبنان و ایران معروف است با افشای سندی مبنی بر کمک مالی توسط دختر شهید حاجقاسم سلیمانی به لبنان مدعی شدند زینب دختر حاجقاسم مبلغ دو میلیون دلار برای کمک به ازدواج دختران لبنان اختصاص داده است که این موضوع برای سیاه کردن ذهنیت ایرانیان نسبت به جبهه مقاومت و خانواده حاجقاسم بود؛ موضوعی که البته تکذیب شد اما مشابه این اتفاق در سالهای گذشته هم درباره زوار عراقی و ایرانی تکرار شده بود و شبکههای سعودی و ضدانقلاب سعی داشتند با انتشار این اخبار یک دودستگی عمیقی را بین ملتها ایجاد کنند.
تغییر ژئوپلیتیک به نفع مقاومت
ژئوپلیتیک محور مقاومت اکنون دیگر جبهه بسیار وسیعی را دربر میگیرد که امتداد آن سرزمین فلسطین تا منطقه شامات و در غرب عراق و در جنوب خاورمیانه یمن را شکل میدهد؛ محوری که تاکنون توانسته با وجود همه التهابات، جنگها و ناآرامیها خود را تثبیت کند و محور سهضلعی شیطان را بارها به شکست بکشانند اما این موضوع باعث نمیشود که جریان ضدمقاومت به گوشه رینگ برود و فقط تماشاچی باشد. لذا کانون طراحیهای اصلی عملیات رسانهای شبکههای اجتماعی هستند که سعی دارند ذهنیت مردم را با انگارههای غلط دچار تشکیک کرده و تغییر دهند. نکتهای که رهبر انقلاب هم بر آن تاکید دارند و معتقدند: «دشمن درصدد آن است که ما از نقاط قوت خودمان صرفنظر کنیم، از عناصر اقتدار ملی خودمان دست برداریم تا راحتتر بتواند بر کشور ما، بر ملت ما، بر سرنوشت ما و آینده ما مسلط بشود. نقاط قوت جمهوری اسلامی را در تبلیغات و در برخوردها بهعنوان نقاط چالشآفرین معرفی میکنند برای اینکه ملت ایران را نسبت به آنها دلسرد کنند.»