دنیای پرفراز و نشیب یک ذهن زیبا

گفت‌وگو با دکتر صابر خسروی درباره خلاقیت و نوآوری

دنیای پرفراز و نشیب یک ذهن زیبا

 این روزها که دنیا براساس اینترنت، درآمد مالی و کسب و کار اینترنتی می‌چرخد نام افرادی مانند بیل گیتس، زاکربرگ، جف بزوس و ایلان ‌ماسک هم زیاد شنیده‌ می‌شود و آدم‌‌‌‌های تیز که به‌اصطلاح استاد گرفتن ماهی از آب گل‌آلود هستند هم از این فضا استفاده کرده و کلاس‌های انگیزشی و کسب ثروت با قدرت نیروی جذب راه‌اندازی می‌کنند و این افراد را می‌چسبانند به پیشانی کلاس‌هایشان که شما مگر چه کم از ایلان‌ ماسک دارید که به اندازه او ثروتمند نباشید! اما در هیچ‌کدام از این دوره‌ها درباره انگیزه و پشتکار حرفی زده نمی‌شود و این که کسب‌درآمد در دنیای اینترنت اصلا ساده نیست و باید هزار فن یاد بگیری و از همه استعداد، خلاقیت و نوآوری مغزت استفاده کنی تا موفق شوی و در این دنیا سیال که هر لحظه به‌روز می‌شود، باقی بمانی. دنیایی که هوش مصنوعی بر تارک آن نشسته و تویی که قرار است از این هوش بهره ببری اول باید همه اصول آن را بلد باشی. امروز در تقویم جهان به‌نام «نوآوری» ثبت شد‌ه‌است، فرآیندی که برای موفقیت در دنیا امروز حرف اول و آخر را می‌زند. با دکتر صابر خسروی مدیر مرکز نوآوری و شتابدهی ویکست هم‌صحبت شدم تا از نوآوری برایمان بگوید.
مشتری، اصل است
خسروی، نوآوری را این‌گونه تعریف می‌کند: مفصل‌بندی یک‌سری چیزی‌هایی که هست با یک‌سری چیزهایی که نیست و فرد آنها را پدید می‌آورد و ایجاد یک ارزش جدید. در این فرآیند مشتری و مخاطب حرف اول را می‌زند. این فرآیند ایجاد شده و ادامه پیدا می‌کند تا مشتری از آن پدیده‌ها استفاده کرده و مشتری‌اش هم بماند. برای نوآوری حتما نباید چیز جدیدی خلق شود، ذهنی که نوآور است و خلاق حتی از چیزهای موجود هم می‌تواند استفاده کرده آنها را کنار هم بگذارد و برای مشتری آنها را کارآمد و به‌روز کند. برای مثال چند سال قبل اعلام شد که مرگ‌ومیر نوزادان در آفریقا زیاد است آن هم به‌دلیل نبود دستگاه آنکوباتور. خیریه‌های جهان دست به کار شدند و برای کشورهای آفریقایی آنکوباتور خریداری کرده و فرستادند اما بعد از مدتی این دستگاه‌ها نیاز به تعمیر پیدا کرده و ارسال آنها به آمریکا هم هزینه‌بر بود و هم زمان زیادی لازم داشت. یک مکانیک آفریقایی دست به کار شد و تعمیر آنکوباتورها را شروع کرد، چگونه؟ او از وسایل خودروی غالب این قاره یعنی تویوتا برای تعمیر آنکوباتور استفاده کرد و دیگر لازم نبود آنها را برای تعمیر به آمریکا فرستاد. این روش نوآورانه است. فقط یک ذهن خلاق و متفکر لازم بوده تا بیندیشد و برای حل مساله راه‌حلی پیدا کند. این نوآوری‌ها در دنیا خواستار زیادی دارد و می‌تواند حامی پیشرفت جامعه باشد.
توجه به نیاز و تقاضا
خسروی در پاسخ به این سؤال که « نوآوری » وابسته به نیاز است؟ می‌گوید: بله تا نیازی نباشد و شناخته نشود، نوآوری هم پدید نمی‌آید. بین نیاز و تقاضا هم ارتباطی محکم برقرار است اما نباید این دو را هم‌معنا بدانیم. اول نیاز شکل می‌گیرد، مثلا آدم‌‌ها برای سریع‌تر رسیدن به مقصد به وسیله‌ای نیاز داشتند که آنها را زودتر برساند به همین دلیل سراغ پرورش و تربیت اسب رفتند. برای آ‌نهایی که دنبال کسب و کار بودند و سود، این نیاز را تبدیل به تقاضا کرده و روی آن کار کردند، اسب‌های تندروتری تربیت کردند، ماشین و هواپیما اختراع شد و الان به سفر با وسایل فکر می‌شود که از اتمسفر زمین خارج شده، ‌دوباره به زمین برگردد و مثلا مسافت ایران تا آمریکا را که 18 ساعت است تبدیل به یک ساعت کند. نیاز انسان زودتر رسیدن به مقصد است و تقاضای او وسایلی که سرعت بیشتری داشته باشند و آدم‌هایی در این برآوردن نیاز موفق‌ترند که تقاضای آدم‌‌ها را متوجه شده و آن را برآورده کنند. این شناخت موقعیت و کار روی آن برگ برنده کسانی است که در همه دوره‌ها می‌‌‌خواسته و می‌خواهند که موفق شوند هم در کسب و کار و هم در کسب درآمد و سود بیشتر. ذهن چنین افرادی مدام در حال رصد شرایط است و مدام به ایده‌های نو می‌اندیشند. این افراد چگونه ذهنی دارند؟ به گفته پروفسور کلینتون کریستنسن، استاد کسب و کار دانشگاه هاروارد، ذهنی که بتواند از ترکیب چیزهای مختلف پدیده‌ای نو ایجاد کند. این ذهن باید شناسایی شده، آموزش ببیند و مدام دانش خود را به‌روز کند. نوآوری و خلاقیت بدون پشتکار و آموزش امکان‌پذیر نیست.


نوآوری اکتسابی است
دنیای امروز، دنیای در دسترس بودن آموزش است. این‌که بگویی من امکان آموزش ندارم پس نمی‌توانم راه‌ها و روش‌های خلاقیت را بیاموزم و اول شاگردی کنم تا بعد استاد شوم به‌نظرم همانقدر که درست است، اشتباه هم هست. در دنیای امروز باید زبان انگلیسی بلد باشی و اگر همت نکرده‌ای که به این زبان تسلط پیدا کنی، مشکل از خودت است. اگر به زبان تسلط داشته باشی در اینترنت منابع رایگان زیادی است که همه‌چیز به تو آموزش می‌دهد. دانشگاه استنفورد همه داشته‌هایش درباره کسب و کارهای اینترنتی و چگونگی فعالیت در آنها را رایگان منتشر می‌‌کند.اگر زبان بلد باشی حتما می‌توانی از آنها استفاده کنی. این‌که بگویی می‌خواهم زود شبیه زاکربرگ و ایلان ماسک شوم هم یک توهم است و راهی برای دور شدن از مقصد. آنها استثناهای بشریت هستند. اما در حد و اندازه خودت می‌توانی پیشرفت کنی و نوآور باشی. انگیزه حرف اول را می‌زند و این‌که بخواهی اتفاق جدیدی برای خودت و جامعه‌ات رقم بزنی. واقع‌بین باشیم، جامعه ما زیاد امیدوار نیست و موانع زیادی برای موفقیت در هر کسب و کاری به‌خصوص در کارهای جدید وجود دارد اما در همین جامعه شرکت‌های موفقی پا گرفته و رشد کرده‌اند؛ مثالش دیجی‌کالا و اسنپ. آموزش و شناسایی هوش و استعداد خیلی مهم است و باید به آن توجه شود. « نسل Z » که نسلی است که مادرزادهای دیجیتال هستند و در دنیای شبکه‌های اجتماعی رشد می‌کنند، قابلیت زیادی دارند که نوآور و خلاق باشند و در دنیای اینترنت برای خودشان کسب و کارهای موفق راه‌اندازی کنند اما به شرط این‌که تحت آموزش درست قرار بگیرند و از همان بچگی این دغدغه در آنها ایجاد شود. خلاقیت اکتسابی است. به هوش نیاز دارد اما اگر یک هوش متوسط هم تحت آموزش درست قرار بگیرد و فرد انگیزه و پشتکار خوبی داشته باشد حتما موفق می‌شود.