سموم بیولوژیکی را بیحساب استفاده نکنید
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری آذربایجانشرقی خرداد سالگذشته اعلام کرد مبارزه با آفت بید دُمقهوهای در مناطق جنگلی درگیر ارسباران و شهرستان اهر ادامه دارد و تا امروز نیز ادارهکل منابعطبیعی استان روشهای مختلفی را برای کنترل دو آفت برگخوار دمقهوهای با نام علمی Euproctis chrysorrhoea و آفت ابریشم باف ناجور با نام علمیLymantria dispar دنبال کرده است. به گفته کارشناسان این ادارهکل مؤثرترین روشی که تاکنون دنبال شده، جمعآوری لانههای زمستانگذران آفت بهصورت فیزیکی بوده اما در اوایل فصل، محلولپاشی ترکیبات میکروبیولوژیکی هم برای اولینبار با استفاده از ترکیبات موسوم به بیتی(نوعی باکتری) در دستورکار قرار گرفت. این در حالی است که برخی از کارشناسان معتقدند محلولBT اثر انتخابی ندارد و همان قدری که بید آفت را میکشد، باقی گونههای شبپرهها را هم میتواند از بین ببرد که این امر میتواند حتی شامل گونههای بومی و اندمیک در منطقه هم باشد. برای بررسی بیشتر این مسأله با علیرضا نادری، پروانهشناس و بومشناس و امیرحسین هرندی، پروانهشناس گفتوگو کردهایم.
نابودی خاموش حشرات و پولکبالان
نادری در ادامه میافزاید: «بعد از این که سمپاشی در منطقهای تمام میشود، آفتها ظاهرا از بین میروند اما جنگل تهی از حشرات مفید نیست و برخلاف تصور عموم، آفات در این شرایط خیلی راحتتر میتوانند رشد کنند و اغلب طغیانی بدتر از بار اول خواهند داشت. این فقط یکی از مشکلات است و اگر میخواهیم که مبارزه اصولی با آفت انجام دهیم باید گونه هدف بهطور کامل از لحاظ علمی و تاکسونومی مشخص باشد در حالی که هنوز اتفاقنظر بر سر نوع گونه آفت وجود ندارد.»
این بومشناس تاکید دارد بهترین نوع مبارزه، ساخت تله فرومونی است و دراینباره میگوید: «البته که ساخت تله فرومونی سخت و هزینهبر خواهد بود اما ارزش جنگلها و اکوسیستمهای ارسباران بیش از این است که بخواهیم با یک عمل نسنجیده کل اکوسیستم را در آن دستخوش تغییر کنیم. تلههای فرومونی فقط جنس نر یا ماده یک گونه را جمعآوری میکند و با سایر گونهها کاری ندارد. در بعضی جاها دفع آفت با تله نوری انجام میشود؛ البته این روش نیز اشتباه است زیرا با وجود این که در شب بیدها را به خود جلب میکند اما فقط بید آفت را جمع نمیکند بلکه دهها و شاید صدها گونه دیگر بید هم جمعآوری میشوند و جمعیت آنها را از بین میبرد.»
نادری در پاسخ به این پرسش که چرا مطالعه و بررسی دقیقتر روی نوع گونه ضرورت دارد، میگوید: «در سالهای اخیر مراتع بالادست ارسباران بهشدت بهواسطه چرای گاوهای محلی و گوسفندها و حتی حضور عشایر تخریب شدهاند؛ در این شرایط بسیاری از حشرات کنترلگر آفات از طبیعت حذف میشود. وقتی یکی از حلقههای اکوسیستم بر اثر ناآگاهی ما و در خاموشی حذف شد، بقیه حلقهها هم از یکدیگر میگسلند. جنگلهای ارسباران اکوسیستم طبیعی همجوار مراتع است و در نتیجه برای مهار هر گونه آفت ابتدا باید دام از مراتع بالادست خارج شود زیرا در برهه کنونی هم مرتع و هم جنگل آسیب دیده است. بهترین روش مبارزه با آفت درحالحاضر مبارزه تلفیقی است. از این روز جمعآوری فیزیکی که منابع طبیعی هم به آن اشاره کرده، روش مناسبی است. اگر در شرایط بحرانی بناست که از تله نوری یا سم بیتی استفاده شود، فقط توصیهها در شرایط خاص است که با افزایش انفجاری جمعیت مواجه باشیم و در این شرایط کار باید بر مبنای کانونکوبی در حد چند صد مترمربع باشد ولی سازمان محیطزیست اصولا هیچگونه سمی حتی سم بیتی را تایید و توصیه نمیکند.»
وی در ادامه به تغییرات آب و هوایی(کوتاه مدت) و اقلیمی(درازمدت) در منطقه اشاره کرده و تصریح میکند: «تغییرات اقلیمی بهوضوح در جریان است و از این پس بامشکلات بیشتری مواجه خواهیم بود و بهترین کار این است که اگر مبارزه نمیکنیم به طبیعت اجازه دهیم کار خود را انجام دهد و ما فقط باید فشار روی طبیعت را کم کنیم. طبیعت درنهایت با گذشت زمان طولانی به وضعیت طبیعی خود باز خواهد گشت. باید اشاره کنم حدود 70یا80 سال پیش اکثر نقاط ارسباران پاکتراشیشده و جنگلهای کنونی همه جنگلهای ثانویه است که متاسفانه بخش اعظم آن نیز شاخهزاد هستند و درخت دانهزاد در ارسباران بسیار کم دیده میشود؛ بنابراین ارسباران یک اکوسیستم شکننده و آسیبپذیر است و اگر بدون مطالعه در آن دست ببریم در طولانیمدت بهطور قطع متضرر خواهیم شد.»
امکان شناسایی اشتباه گونه آفت وجود دارد
به گفته کارشناسان، احتمال شناسایی اشتباه گونه آفت نیز وجود دارد؛ بنابراین شاید درستتر باشد از این پس از این آفت باعنوان گونهای بید یاد شود. امیرحسین هرندی، پروانهشناس و همکار کارشناس در طرح شناسایی فون پارکملی و مناطق حفاظتشده ارسباران به جامجم میگوید: «محلولپاشی حتی از نوع بیتی کار خطرناکی است چون همه منطقه زیستی را متاثر میکند. باسیلوسهای به کار گرفتهشده در این روش روی لوله گوارش تمام حشرات بهخصوص پروانهها و سوسکها اثر خواهد داشت و در شرایطی که کار چندانی روی تنوع زیستی منطقه پالئارکتیک میانی انجام نشده، جای پردازش و تحقیق بیشتر دارد. با وجود این که شخصا به راهکار خاصی در شرایط کنونی نمیتوانم اشاره کنم زیرا شناسایی دقیق گونه انجام نشده بهعنوان کارشناس معتقدم محلولپاشی سم یا باکتری به هر شکل اشتباه است. با همکاران حشرهشناس روسی هم بر سر این مسأله همفکری کردهام اما هنوز روی شناسایی دقیق گونه به اتفاقنظر نرسیدهایم؛ البته به لحاظ قرابتهای ریختشناسی به Lymantria monacha اشاره میشود که دامنه پراکنش آن شامل اروپا، حوزه قفقاز شمالی تا شرق آسیا و شمال افغانستان است و البته برای شناسایی دقیقتر به روش مولکولی برای احرازهویت دقیق اینگونه نیاز داریم.»
هرندی در عین حال به برگزاری جلسهای در اداره محیط زیست تبریز اشاره کرده و میگوید: «برای دفع هر گونه آفت از جمله همین مورد اخیر کار باید به سمت پایگاه دائمی تحقیقات سوق داده شود و این جدا از حفاظت است. در این زمینه هم ارتباطات با کشور روسیه و سایر کشورهای همجوار ضرورت دارد. از آنجا که همه در چنین شرایطی به دنبال یک راهکار مشخص هستند، تاکید میکنم امکان اظهارنظر در برهه کنونی وجود ندارد و لذا با این شرایط اقلیمی و آبوهوایی اگر کاری انجام نشود، خیلی بیشتر به نفع طبیعت خواهد بود تا این که بخواهیم کار اشتباهی مشابه محلولپاشی با باکتری بیتی را پیش ببریم که روی پروانهها و بیدها، زنبورها و لولههای گوارشی سایر حشرات ازجمله حشرات شکارگر و کنترلکننده(پروداتورها) هم بهطور مشخص اثرگذار است؛ البته برخی جسورانه اقداماتی انجام میدهند و وقتی تلاش میکنیم تا روشهای معقولانه را مطرح کنیم، ممکن است این گمان پیش آید که اگر کاری انجام نشود، جنگل ارسباران از دست میرود. از آنجا که یکی از اولویتهای حفاظتی مدنظر ما در پروژه بررسی تنوع زیستی مهرهداران و بیمهرگان ارسباران و دیزمار به سرپرستی دکتر هانیه غفاری، بررسی تاثیر کلونیهای زنبورعسل بر سایر گونههاست و همچنین پایش گونههای بالقوه خطرساز نظیر پروانه کرم جگری(با نام علمی Cossus cossus که به نام کرم نجار معروف است) و پروانه فری(با نام علمی Zeuzera pyrina که به کرم خرّاط معروف است) که هردو از خانواده Cossidae هستند، تاکید میکنم اگر با سمپاشی کنونی ففط آفتهای زیانبار حذف میشدند، شاید مسأله خاصی نبود اما حذف پارازیتها و پروداتورها بهصورت یک قتلعام جمعی، این اکوسیستم شکننده را بهطور کامل دستخوش تغییر خواهد کرد.»
تغییرات اقلیمی
مظنون ردیف اول
امیرحسین هرندی درباره چگونگی واردشدن این گونه بید آفت به اکوسیستم میگوید: «محدوده خسارتزنی اینگونه با توجه به رایزنیهایی که با کارشناسان روسی انجامشده بسیار گسترده است چنانچه جز ایران در اوکراین و اروپای شرقی هم این آفت بسیار خطرسازتر عمل کرده اما تا به اینجای کار اتفاقنظر بر این است که تغییرات اقلیمی مظنون ردیف اول است. بر همین اساس من بهترین راهکار را در شرایط کنونی این میدانم که به اقلیم و طبیعت فرصت لازم را برای بازپروری بدهیم و به موازات آن با تشکیل کارگروه تخصصی بیش از پیش در جهت تکمیل بانک اطلاعاتی گونهها عملکرده و سپس به دور از هرگونه اقدام عجولانه برای رفع این معضل اقدامات لازم بهعمل آید. روش کنترل بیتی در ایران یک روش نوپاست و از زمانی که وارد فاز کارهای تحقیقاتی و سپس عملیاتی شد، قرار بود فقط در مزارع کوچکتر از دو هکتار عملیات مبازره انجام شود و چون مجوز اجرای وسیعتر از دو هکتار ندارد، طبیعی است که در مورد کاربری گسترده آن در جنگلهای ارسباران بهویژه مناطق حفاظتشده و پارکهایملی بسیار نگران باشیم. چهبسا که همین فعالیتها میتواند چالش برانگیز باشد و در یک کلام خطرات این مسأله بسیار زیاد خواهد بود. اینگونه اقدامات شتابزده بهطور قطع چراییاش در آینده در مجامع علمی مورد بررسی قرار خواهد گرفت زیرا توانایی نابودی ادامهدار یک اکوسیستم را در پی خواهد داشت.»