قهر باش، ولی حرف بزن
«یکی از قوانینی که میتواند در یک خانهسبز حاکم باشد، این است که اعضای خانواده در اختلافات و مشاجرات هیچوقت با هم قهر نکنند و در تمام لحظات ارتباطات کلامی برقرار کنند.» این منولوگ شخصیت رضا با بازی زندهیاد خسرو شکیبایی در قسمت ابتدایی «خانه سبز» است که در واقع مانیفست زندگی اعضای این خانواده را ارائه میکند. دیالوگ معروف «ببین! دلخور باش! عصبانی باش! قهر باش! هر چه میخواهی باشی، باش! اما حق نداری با من حرف نزنی!» در ادامه همین جملات در این سریال، هنوز در بزنگاههای تلخی و قهر در زندگی روزمره عدهای از ما که تماشاگر پروپاقرص این سریال در دهه 70 یا بازپخشهای آن بودیم، کاربرد دارد. در خانه سبز از این دیالوگها که در هر کلام سبزش حس رویش و زندگی را منتقل میکند، کم نیست. حسی که استحکام پیوند میان آدمها را فراتر از هر دلخوری و کینه میداند؛ در آخر معجزه گفتوگو را یادآور میشود و در بیشتر اختلافات و مشاجرهها راهگشا و حلال بدفهمیهاست. همین چند جمله ساده اما عمیق که ممکن است در نگاه اول شعاری هم به نظر برسد چنان در بافت سریال و دنیایی که بیژن بیرنگ برای قصه اهالی خانه سبز ساخته بود، جا میگیرد که به هیچوجه مخاطب این دست آثار، آن را پس نمیزند و صدای متفات و بیان شیوای زندهیاد شکیبایی بر دلش مینشیند. تا جایی که هنوز سکانسهایی با این دیالوگ در فضای مجازی بازنشر میشود.
نوشین مجلسی - گروه رسانه
نوشین مجلسی - گروه رسانه