گفت‌و‌گو با مهدی طالعی‌نیا

گفت‌و‌گو با مهدی طالعی‌نیا

نقاشی قهوه‌خانه‌ای، نوعی نگارگری ایرانی است که فرهنگ و زندگی عامه مردم را به تصویر می‌کشد و به‌وضوح گویای آمال، علایق و اعتقادات مذهبی و ملی طبقات پایین و متوسط جامعه است. خاستگاه هنر نقاشی قهوه‌خانه‌ای، سنت کهن قصه‌خوانی، مرثیه‌سرایی و تعزیه‌خوانی است و گفته می‌شود قدمت این نوع نگارگری که عمدتا روایتگر رزم، بزم و مذهب ایرانی است و از ظرفیت بالایی برای بازتاب دنیای معاصر هم برخوردار است، به دوران حکومت صفوی بر‌می‌گردد. با مهدی طالعی‌نیا نقاش 48 ساله ایرانی که از حدود 24 سال پیش به‌طور جدی فعالیتش را در مکتب قهوه‌خانه‌ای آغاز کرده و امروز به نام احیاگر هنر پرده‌کشی و ابداع‌گر پرده‌های شاهنامه‌ای هم شناخته می‌شود، هم‌کلام شدیم که مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

نام شما با این عناوین پیوند خورده: نقاش قهوه‌خانه‌ای و احیاگر هنر پرده‌کشی پرده‌های نقالی. برای شروع بحث از چیستی نقاشی قهوه‌خانه‌ای و تفاوت آن با دیگر انواع نگار‌گری ایرانی برای‌مان بگویید.
 تفاوت عمده نقاشی قهوه‌خانه‌ای با انواع دیگر نگارگری ایرانی از‌جمله ایلخانی، مغول، هرات، تیموری، صفویه، زند و افشار، قاجار و ... این است نگارگری‌های مذکور، اصول زیبایی‌شناسی خاص خودشان را دارند و هنرمند موظف است براساس آن اصول کار کند اما نقاش قهوه‌خانه‌ای صرفا اصول اصلی نگارگری از قبیل رنگ تخت، پرسپکتیو تخت، رنگ شفاف و قلم‌گیری را در‌نظر می‌گیرد و بقیه را از ذهنش کمک می‌گیرد که کمک گرفتن از ذهن تفاوت فاحشی بین نقاشی قهوه‌خانه‌ای با دیگر انواع نگارگری ایجاد می‌کند. دیگر نگارگری‌ها از لحاظ فرمی، اصول کلاسه‌شده دارند اما نقاشی قهوه‌خانه‌ای در تناسبات و چهره‌پردازی به قول معروف دلی است. تفاوت بعدی این است که نگارگری‌ها عموما اشرافی و درباری هستند چون نظام حاکم، حمایت‌شان می‌کند و درباریان و اشراف آن را برای کتابت و دکوراسیون کاخ‌ها سفارش می‌دهند و در حوزه هنرهای سنتی بررسی می‌شود اما نقاشی قهوه‌خانه‌ای، مردمی است یعنی در حوزه هنر عامه می‌گنجد. هنرهای سنتی، با چیره‌دستی همراه است و باید با بهترین کیفیت کار شود اما نقاشی قهوه‌خانه‌ای توام با خام‌دستی است.
 چه شد که به عرصه نقاشی قهوه‌خانه‌ای و پرده‌کشی و احیای آن ورود کردید؟
 من فارغ‌التحصیل دانشگاه هنر هستم و مدت‌ها هنر مدرن خوانده‌ام. پیش از آن، گرایش‌های کلاسیک باروک داشتم و تابلوهای بسیار خوبی هم در این سبک دارم. البته قبل از دانشگاه یعنی سال‌های 73 و 74 با مرحوم استاد حسن اسماعیل‌زاده، نقاش چیره‌دست مکتب قهوه‌خانه‌ای رفیق بودم اما از سال 77 کارم را در نقاشی قهوه‌خانه‌ای شروع کردم. در دانشگاه پروژه‌ای به نام نشانه‌شناسی یا سمیولوژی داشتم که ترجیح دادم نشانه‌شناسی ایرانی را پیگیری کنم. بعد دیدم این نشانه‌ها یا سمیون‌ها، پایه‌ای بسیار قوی در نقاشی قهوه‌خانه‌ای دارند. نشانه، عنصری است که در اثر هنری، توی ذوق می‌زند و به اصطلاح نقاش‌ها جا نمی‌افتد. شما این را در هنرهای کلاسیک نمی‌بینید چون هنرهای کلاسیک به قدری استادانه کار شده‌اند که تمام فرم‌ها، آیکون‌ها و نشانه‌ها در آن جا می‌افتند و هنرمند با چیره‌دستی اینها را به خورد اثر می‌دهد تا اصطلاحا توی ذوق نزند. از آن‌جایی که نقاشی قهوه‌خانه‌ای، هنر عامه است، هنرمند به دلیل خام‌دستی، نمی‌تواند این عناصر را در اثر جا بیندازد و توی ذوق زدن و جا نیفتادن فرم در فضای کار، موجب ورود به حوزه نشانه‌شناسی می‌شود. به همین دلیل من وارد حوزه نقاشی قهوه‌خانه‌ای و بعد هم وارد پرده‌کشی شدم.
 کمی‌ هم در خصوص مهم‌ترین  پروژه‌هایی که در این سال‌ها داشته‌اید به‌خصوص ابداع اولین نمونه شاهنامه‌ای در هنر پرده‌کشی، توضیح دهید.
اولین کارم، دیوار‌نگاری در بافت سنتی یزد بود و اولین پروژه جدی‌ام را با شهرداری و سازمان میراث فرهنگی وقت در سال 80 اجرا کردم. پروپوزال پروژه‌ای تحت عنوان احیای هنر پرده‌کشی را به میراث فرهنگی، فرهنگستان هنر، فرمانداری تهران و وزارت ارشاد ارائه دادم. مهم‌ترین اثرم هم پرده‌های درویشی شاهنامه‌ای و علوی است. نقاشی قهوه‌خانه‌ای دو محصول دارد؛ یکی نقاشی در قالب تابلو است و دیگری پرده‌های درویشی یا نقالی. تابلوها کوچک‌ترند و تعداد قصه‌هایشان کمتر است اما پرده‌ها بزرگ‌تر هستند و در ابعاد دو تا پنج متر با تعداد قصه‌های بسیار زیاد. پرده‌کشی یک هنر 205 ساله در شاخه درویشی است که حدود 30 سال است که منسوخ شده. مهم‌ترین کار من احیای این هنر مرده است. هنر پرده‌کشی در عمر 205 ساله‌اش همیشه مذهبی و عاشورایی بوده است، به ‌این صورت که در وسط پرده‌ها، قمر منیر بنی‌هاشم‌(ع)، در کنار آن حضرت سید‌الشهدا‌(ع)، حضرت علی‌اکبر (ع)، در قسمت پایین پرده مار غاشیه یا قصه‌های دیگر آورده می‌شود اما من اولین نمونه شاهنامه‌ای را با رستم، رخش و ارژنگ ابداع و بر‌اساس تئوری تطبیق اسطوره، اولین پرده درویشی شاهنامه‌ای را درست کردم. بعد اولین پرده دوریشی پیش شاهنامه‌ای را از بخش اساطیری شاهنامه ایجاد کردم. قیام کاوه آهنگر، سرنگونی و به زندان افتادن ضحاک، بر تخت نشستن فریدون تا پادشاهی منوچهر و بعد پرده درویشی علوی را درست کردم که اینها تابلوهای نقاشی‌شان موجود بود اما پرده‌های درویشی و نقالی نداشتند. 
هنرمندان فعال در مکتب قهوه‌خانه‌ای
متاسفانه نقاشی قهوه‌خانه‌ای در طول 90 سال گذشته، انجمنی نداشته است چون از زمان بنیانگذاری این سبک توسط حسین قوللر‌آغاسی ساماندهی نشده بود. انجمن را ما خودمان تاسیس و از طریق وزارت کشور و وزارت ارشاد ثبت کردیم. با هر یک از نقاشان که صحبت می‌کردیم، می‌گفت من آخرین نفر در این سبک هستم چون به‌قدری ارتباطات ضعیف بود که نمی‌دانست نقاشان دیگری هم وجود دارند. ما تک‌تک این افراد را از سراسر ایران پیدا کردیم و امروز انجمن شکل گرفته است. در حال حاضر حدود 13 نقاش آماتور و استادکار در این انجمن عضو هستند و نقاشان نوظهور هم در حال پیوستن به انجمن هستند.  

فرزانه غلامی - روزنامه‌نگار