پیشنهاد روز

پیشنهاد روز

وضعیت سفید     حمید نعمت‌ا...
آثار هنری بسیاری هستند که در گذر زمان رنگ کهنگی می‌گیرند و بازتماشای آنها دیگر لطفی ندارد اما برای سریال وضعیت سفید نه‌ تنها گذر زمان خدشه‌ای در جذابیت و تماشایی بودنش وارد نکرده بلکه همچون فرش کرمان پا خورده و تماشایی‌تر شده است؛ سریالی که بعد از گذشت نزدیک به یک دهه از زمان پخش آن، هنوز گرم و دوست ‌داشتنی است، سریالی که اتفاقا بازتماشای آن نکات نهفته این سریال را پیش چشم دوستدارانش به تماشا می‌گذارد. هم در سینما و هم در ادبیات، آثار کمی هستند که دهه‌ 60 ایران را به‌خوبی و درستی توصیف کنند، اساسا تولیدات فرهنگی کمی از این دهه وجود دارد که به وضعیت اجتماعی ایران بپردازد، تک و توک آثار به‌جا مانده در ادبیات و آثار مهم کمتری در حوزه سینما و تلویزیون در این زمینه به چشم می‌خورد، وضعیت سفید اما یکی از موفق‌ترین آثار در ترسیم شمایل اجتماعی ایران در این دهه است. وضعیت سفید یک منظومه است؛ منظومه به معنای یک جهان منظم و منظوم، به معنای یک جهان شاعرانه که پر از جزئیات شگفت‌انگیز است. منظوم به این معنا که تماشاگر، آداب، فرهنگ، خصوصیات فردی، تاثیرات زمانه و همه چیزهایی که مختص به دهه 60 است را می‌تواند در وضعیت سفید پیدا کند.

توتال      نسرین مکارمی
«آن بالا کسی هست که شیرفلکه زندگی را در دست دارد، گاهی می‌‌‌بخشد، گاهی پس می‌‌دهد، گاهی زندگی می‌‌‌دهد و گاهی می‌‌میراند.» رمان «توتال» نوشته نسرین مکارمی، داستان سفری است در بطن جغرافیا؛ یکی جغرافیایی مکانی و دیگری جغرافیای انسانی که به مرور زندگی مادی و انسانی توأمان می‌‌پردازد. توتال در سه فصل مجزا روایت می‌شود. هر کدام از این فصل‌ها گرچه داستانی مستقلند اما چون حلقه‌های تو در تو و نامرئی به یکدیگر متصلند. فصل اول «حکایت نهنگ و مایع مقدس»، فصل دوم «جهنم را به دوش می‌کشم» و فصل سوم «شهری به نام خنازیر» نام گرفته است. «توتال» رمانی‌ است که با اسطوره‌ها و باورهای باستانی و کهن‌الگوها درهم آمیخته و با استفاده از ارجاعات تاریخی، زخمی را می‌شکافد که ریشه در دل خاک جنوب دارد؛ زخمی سیاه، جوشان و داغ از مایعی مقدس به ‌نام نفت. رمان ترکیبی از اسطوره، تاریخ و مسائل روز است که به نحو قابل قبول و جذابی با یکدیگر ترکیب شده‌اند و البته گونه فانتزی و امکانات این نوع ادبی، کمک زیادی به ایجاد جذابیت و کشش داستانی را فراهم آورده است. جوهر و مضمون هر سه فصل اشاراتی روشن و صریح به موضوع استعمار، نفت، کشورهای پیرامونی و پیامدهای آن دارد و علاوه بر مضمون اصلی در آن با تعداد قابل‌توجهی از مضامین فرعی نیز روبه‌رو می‌شویم که همه ارتباط تاریخی و منطقی با مضمون اصلی دارند. 

صعود آزاد      الیزابت چای
مستند «صعود آزاد» یا «صعود ناامن» یک آدرنالین خالص است؛ 94 دقیقه هیجان ناب. مستند، قصه صخره‌نوردی به نام الکس هالند است. در این مستند شاهد این هستیم که این ورزشکار، در حال آماده‌سازی خود است تا به آرزویی که در تمام زندگی‌اش آن را در سر می‌پروراند، برسد. آرزوی تمام زندگی الکس این است که از سنگ‌های معروف‌ترین صخره‌ دنیا که دیواره‌ مرتفع ال‌کاپیتان است و با ارتفاع ۳۰۰۰ فوت در پارک ملی یوسیمیتی قرار دارد، بالا برود؛ البته با یک نکته مهم و آن این‌که این صعود قرار است بدون طناب و محافظ باشد! در دنیای واقعی، هیچ‌کس هیچ‌وقت نتوانسته بود این کار را انجام دهد. این مساله تا صبح سوم ژوئن سال ۲۰۱۷ درست بود تا زمانی که الکس هالند تبدیل به اولین نفر ـ و البته تا این لحظه، تنها نفری ـ شد که ال‌کاپیتان را بدون هیچ‌گونه‌ وسیله‌ ایمنی بالا رفته است. نیمه ابتدایی اثر را می‌توان همان چیزی دانست که تقریبا در هر بیوگرافی دیگری از افراد زنده نیز می‌توانیم ببینیم، یعنی مصاحبه با سوژه‌ مستند و اطرافیانش. اما نیمه دیگر پر از هیجان و تعلیقی واقعی است. اساسا این مستند سطح هیجان و تعلیق بسیار بالاتری از فیلم‌های هیجان‌انگیز سنتی و قدیمی دارد چرا که دوربین‌ها هر‌ قدم از صعود الکس را ضبط می‌کنند. صعود در واقعیت چیزی حدود چهار ساعت طول می‌کشد که فیلم تنها یک‌هشتم آن را به ما نشان می‌دهد.

درخت گلابی  وحشی     نوری جیلان
یک کارگردان به نام  نوری بیلگه جیلان می‌تواند تمام ذهنیت ما را از تولیدات سینمایی و تصویری کشور ترکیه عوض کند، اگر این محصولات همواره با ابتذال و داستان‌های بی‌سروته شناخته می‌شده جیلان ثابت کرده با همان عوامل می‌تواند شاهکارهایی خلق کند که تا مدت‌ها در ذهن مخاطبش بماند. آخرین ساخته او که از زمان ساختش حالا 3 تا 4 سالی می‌گذرد «درخت گلابی وحشی» نام دارد. فیلم به یک رمان می‌ماند. بیلگه‌جیلان دومین رمان چهارصد صفحه‌ای آکین آکسو، که از اقوامش است و در نوشتن فیلم‌نامه هم مشارکت داشته را برای ساخت فیلم انتخاب کرده. رمانی که در واقع زندگی واقعی آکسو است. درخت گلابی وحشی از همه‌چیز حرف می‌زند، سیاست، دین، مذهب، ادبیات و جامعه. جیلان عاشق تعریف کردن داستان است، عاشق توجه به جزییاتی غریب که فضا می‌سازند. راش‌های اولیه فیلم پنج ساعت بود که در نهایت به سه ساعت کاهش پیدا کرد و این نشان می‌دهد که جیلان سر پرشوری دارد و عاشق گفتن قصیده است. قصیده‌ای که نرم‌نرمک شکل می‌گیرد و مخاطب را درون خودش حل می‌کند. درخت گلابی وحشی بیش از هر چیز داستان سرنوشت انسانی است؛ سرنوشتی شاید از نوع ادبیات اسطوره‌ای. فیلم داستان جوان نویسنده ترکیه‌ای است که در شهر چاناکاله در رشته معلمی فارغ التحصیل شده و حالا می‌خواهد به زادگاهش برگردد و کمی کنار خانواده اش باشد و به آینده شغلی اش فکر کند.