از قرار معلوم و براساس اطلاعات ارائه‌شده در شرح فیلم، این دختر که نامش فاطمه است، 23 سال پیش توسط یک تیم فروش‌ کودک در بیمارستان و با جعل پرونده فوت به یک خانواده دامغانی فروخته شد. پس از 23 سال و در زمان ازدواج، خانواده دوم دختر جوان، از یک حقیقت عجیب پرده برداشته و به او گفتند تو را 23 سال پیش خریدیم و دختر واقعی ما نیستی. دختر جوان که با شنیدن این حرف شوکه شده بود، شروع به جست‌وجو  برای پیدا کردن خانواده اصلی خود کرد و سرانجام پس از مدت‌ها جست‌وجو و از طریق ثبت‌احوال خانواده اصلی خود را پیدا کرد. 
در این فیلم، دختر جوان که به‌شدت ملتهب و مضطرب است، همراه همسر خود در مکانی که به نظر می‌آید ثبت‌احوال باشد، منتظر اولین دیدار با خانواده اصلی خود است. دقایقی بعد و درحالی‌که مسؤولان اداره و همسر او سعی می‌کنند دختر جوان را آرام کنند، یکی از افراد حاضر در اتاق به دختر جوان می‌گوید اتفاق خوبی در حال رخ‌دادن است و آرامش خود را حفظ کند. زن میانسال دیگری از گوشه اتاق با لحن مهربانی به او پیداشدن پدر و مادر اصلی‌اش را تبریک می‌گوید. ثانیه‌ها برای دختر جوان به‌سختی می‌گذرد. پس از مدت کوتاهی، مرد میانسالی که به نظر می‌رسد پدر او باشد، شیرینی به دست وارد اتاق می‌شود. پس از گذاشتن جعبه شیرینی روی میز به سمت دختر جوان می‌رود و او را در آغوش می‌گیرد و دقایقی در آغوش هم گریه می‌کنند.
کمی جلوتر از آن دو، یک زن میانسال و دختر جوان دیگری که گویا مادر و خواهرش هستند هم از دیدن عضو جدید خانواده اشک می‌ریزند. پس از پدر، دختر جوان درحالی‌که به‌شدت اشک می‌ریزد و هق‌هق می‌کند، زن میانسال را که گویا مادرش است، در آغوش می‌گیرد. بقیه اطرافیان او هم کمی دورتر از آنها در حال اشک‌ریختن هستند. 
برای دانستن چند و چون این ماجرا با مسؤولان چند ثبت‌احوال صحبت کردیم که برخی از آنها از این ماجرا اظهار بی‌اطلاعی کردند اما مسؤول یکی از ادارات در شهر تهران که از این ماجرا مطلع بود به خبرنگار جام‌جم گفت: خانواده دختر جوان چندان تمایلی به صحبت درباره این موضوع ندارند و مسؤولان اداره نیز به جهت حفظ امانتداری حاضر به افشای اطلاعات بیشتر در خصوص این ماجرا نیستند.

​​​​​​​