همدستی مادر و پسر برای کشتن پدر
مادر و پسر در سناریویی هولناک، پدر خانواده را کشته و جسدش را در بیابانهای جنوب تهران رها کردند.
به گزارش خبرنگار جام جم، اوایل خرداد امسال زنی همراه پسرش به پلیس آگاهی تهران آمد و با طرح شکایتی عنوان کرد، شوهر 52سالهاش برای انجام کاری از خانهشان در اسلامشهر بیرون رفته اما دیگر برنگشته و جستوجوهایشان برای یافتن او بینتیجه مانده است. حتی به کلانتری محلهشان رفته و ناپدید شدن او را اطلاع دادند.
با گذشت دو هفته از این شکایت، این خانواده به اداره پلیس آمده و گفتند جسد پدر خانواده در بیابانهای حسنآباد پیدا شدهاست. شواهد نشان میداد او براثر خفگی به قتل رسیده است. در جریان تحقیقات معلوم شد، همسر 48ساله و پسر 22ساله مقتول با او اختلافهایی داشتهاند. با هماهنگی قضایی چند روز پیش آن دو بازداشت شدند. همچنین در ادامه تحقیقات مشخص شد قبل از قتل مرد میانسال پسرش 10میلیون تومان از حساب او برداشت کرده بود که سر این موضوع با هم اختلاف داشتند.
از پسر جوان دوباره تحقیق کردند که این بار به قتل اعتراف کرد و گفت: پدرم به من زیاد پول تو جیبی نمیداد و همین باعث اختلاف ما شده بود. یک روز کارت بانکیاش را برداشته و 10میلیون تومان از آن برداشتم که متوجه موضوع شد و با من دعوا کرد. ازطرفی مادرم هم با او اختلاف داشت، نقشه قتل او را طراحی و اجرا کردیم. بعد جسد را در بیابانهای حسنآباد انداختیم و وانمود کردیم او گم شده است. پدربزرگم دلنگران بود و گریه میکرد. با دیدن او عذاب وجدان گرفتم. به محل رها کردن جسد رفتم و دیدم هنوز آنجاست. بعد به پدربزرگم گفتم ما همه جا را جست وجو کردیم حالا بیا برویم بیابانها را بگردیم شاید پدرم تصادف کرده و آنجا افتاده باشد. آن روز به بهانه یافتن پدرم، راهی بیابانهای حسنآباد شدیم. بعد از چند ساعت جست وجو جسد را در حالی یافتیم که حیوانات بخشی از بدن او را خورده بودند.
با اعترافهای پسر جوان، ماموران از همسر مقتول تحقیق کردند که او توضیح داد: من و پسرم هر دو از شوهرم کینه به دل گرفته بودیم که همین باعث شد نقشه قتل او را طراحی کنیم اما فکر نمیکردم راز قتل فاش و هردو بازداشت شویم. آن شب شوهرم خوابیده بود که من و پسرم بالای سرش رفتیم. او پاهایش را گرفت و من با گذاشتن بالشت روی دهانش او را خفه کردم. در ادامه جسد را در صندوق عقب خودرو انداخته و به بیابانهای حسنآباد برده و انداختیم. بعدهم وانمود کردیم که او گم شده است. بااعتراف مادر و پسرجوان و با توجه به اینکه قتل در اسلامشهر رخ داده بود با دستور بازپرس جنایی، پرونده با نبود صلاحیت رسیدگی به دادسرای اسلامشهر ارسال شد تا متهمان درآنجا مورد تحقیق قرار بگیرند.
با گذشت دو هفته از این شکایت، این خانواده به اداره پلیس آمده و گفتند جسد پدر خانواده در بیابانهای حسنآباد پیدا شدهاست. شواهد نشان میداد او براثر خفگی به قتل رسیده است. در جریان تحقیقات معلوم شد، همسر 48ساله و پسر 22ساله مقتول با او اختلافهایی داشتهاند. با هماهنگی قضایی چند روز پیش آن دو بازداشت شدند. همچنین در ادامه تحقیقات مشخص شد قبل از قتل مرد میانسال پسرش 10میلیون تومان از حساب او برداشت کرده بود که سر این موضوع با هم اختلاف داشتند.
از پسر جوان دوباره تحقیق کردند که این بار به قتل اعتراف کرد و گفت: پدرم به من زیاد پول تو جیبی نمیداد و همین باعث اختلاف ما شده بود. یک روز کارت بانکیاش را برداشته و 10میلیون تومان از آن برداشتم که متوجه موضوع شد و با من دعوا کرد. ازطرفی مادرم هم با او اختلاف داشت، نقشه قتل او را طراحی و اجرا کردیم. بعد جسد را در بیابانهای حسنآباد انداختیم و وانمود کردیم او گم شده است. پدربزرگم دلنگران بود و گریه میکرد. با دیدن او عذاب وجدان گرفتم. به محل رها کردن جسد رفتم و دیدم هنوز آنجاست. بعد به پدربزرگم گفتم ما همه جا را جست وجو کردیم حالا بیا برویم بیابانها را بگردیم شاید پدرم تصادف کرده و آنجا افتاده باشد. آن روز به بهانه یافتن پدرم، راهی بیابانهای حسنآباد شدیم. بعد از چند ساعت جست وجو جسد را در حالی یافتیم که حیوانات بخشی از بدن او را خورده بودند.
با اعترافهای پسر جوان، ماموران از همسر مقتول تحقیق کردند که او توضیح داد: من و پسرم هر دو از شوهرم کینه به دل گرفته بودیم که همین باعث شد نقشه قتل او را طراحی کنیم اما فکر نمیکردم راز قتل فاش و هردو بازداشت شویم. آن شب شوهرم خوابیده بود که من و پسرم بالای سرش رفتیم. او پاهایش را گرفت و من با گذاشتن بالشت روی دهانش او را خفه کردم. در ادامه جسد را در صندوق عقب خودرو انداخته و به بیابانهای حسنآباد برده و انداختیم. بعدهم وانمود کردیم که او گم شده است. بااعتراف مادر و پسرجوان و با توجه به اینکه قتل در اسلامشهر رخ داده بود با دستور بازپرس جنایی، پرونده با نبود صلاحیت رسیدگی به دادسرای اسلامشهر ارسال شد تا متهمان درآنجا مورد تحقیق قرار بگیرند.