چهره‌ها

چهره‌ها

به یاد آر
همین چند روز پیش برد پیت، بازیگر سرشناس سینما در گفت‌وگویی از اراده‌اش برای ترک‌سیگار گفته بود اما در حاشیه این اظهارنظر و در ابراز دلیل این تصمیم او پرده از ابتلا به یک بیماری نادر برداشت. برد پیت گفته‌بود به این دلیل تصمیم به ترک سیگار گرفته که مدتی‌ است که نمی‌تواند چهره‌های اطرافیانش را به‌خاطر بیاورد! حالا مشخص شده او احتمالا مبتلا به بیماری نادر «کوری چهره» یا «ادراک‌پریشی» است؛ بیماری‌ای که به‌لطف ابتلای یک چهره سرشناس می‌تواند در سطح جامعه جهانی معرفی درست‌تری از آن صورت گیرد. تعریف تئوریک و ساده آن این است؛ «نوعی اختلال عصب‌شناختی که مشخصه آن ناتوانی در بازشناسی چهره‌هاست. در موارد بسیار شدید آن ممکن است شخص توانایی بازشناسی چهره خود را نیز نداشته باشد.» بحث درباره این عارضه از اوایل سال‌های 2000 در مقالات دانشگاهی آغاز شد. البته دانشمندان از دهه 1940 می‌دانستند که آسیب مغزی می‌تواند ادراک‌پریشی چهره ایجاد کند اما دهه‌ها طول کشید تا دریابند عده‌ای از افراد با این عارضه به دنیا می‌آیند. افراد مبتلا به این عارضه ممکن است با افراد بسیاری در طول روز دیدار ‌کنند و با وجودی که چهره آنها را تشخیص نمی‌دهند با گشاده‌رویی به صحبت با آنها ادامه می‌دهند، به این امید که در طول مکالمه‌شان به هویت آنها پی ببرند. این عارضه از هر 50 نفر یک نفر را مبتلا می‌کند. علل ایجاد‌کننده این عارضه پیچیده است اما دانشمندان می‌گویند به تشخیص دادن ریشه‌های آن نزدیک‌تر شده‌اند. برای بازشناسی صورت لازم است نواحی متفاوتی از مغز همگام با یکدیگر کار کنند تا تشخیص دقیق چهره انجام گیرد. اگر در این ارتباط بین این نواحی اشکالی وجود داشته باشد، تشخیص چهره دیگران دچار اشکال می‌شود. دانشمندان کشف کرده‌اند که کسب توانایی کامل تشخیص چهره دیگران تا هنگام رسیدن به نوجوانی طول می‌کشد و افرادی که این قابلیت در آنها به‌طور کامل رشد نکرده، ممکن است آگاهی کاملی نسبت به مشکل‌شان نداشته باشند. 

دسته‌گل تازه شازده!
چارلز آرتور، فرزند ملکه انگلیس از عجیب‌ترین شخصیت‌های پادشاهی بریتانیاست؛ عجیب و پرحاشیه. بسیاری از این خشنودند که او با داشتن بیش از 70سال همچنان در حسرت پادشاهی است چراکه باور دارند درصورت سلطنت او ایده‌های تندروانه بسیاری در بریتانیا اجرایی خواهد شد. زندگی شخصی او هم کم حاشیه نداشته و هنوز بعد از گذشت چندین سال از مرگ همسر سابقش یعنی دایانا، نتوانسته از زیر سایه سنگین این اتفاق بیرون بیاید اما حاشیه تازه، دریافت یک چمدان پر از پول از شیوخ عرب به‌نام کمک به خیریه است! همین دیروز، شاهزاده ولز، پس از گزارشی مبنی‌بر این‌که چمدانی حاوی یک‌میلیون یورو پول نقد از یک شیخ قطری دریافت کرد، با پرسش‌هایی مواجه شده است. 
ساندی‌تایمز نوشته است شاهزاده چارلز شخصا این چمدان را از شیخ حمد بن‌جاسم بن‌جابر آل‌ثانی، سیاستمدار قطری دریافت کرده است. این، یکی از سه محموله پول نقد و درمجموع سه‌میلیون یورویی بوده که شاهزاده چارلز شخصا به‌نام کمک به خیریه دریافت کرده است. حالا این روزنامه گزارش داده است شیخ حمد در موقعیت دیگری یک‌میلیون یورو در کیف‌هایی با نشان «فورتنوم و میسون» به شاهزاده تحویل داده و مشخص نیست او با این پول چه کرده است. گفته می‌شود دو نفر از مشاوران خاندان سلطنتی مجبور شدند پول‌ها را که ظاهرا اسکناس‌های ۵۰۰ یورویی بود، به‌صورت دستی بشمارند. به گفته این روزنامه، سپس بانک خصوصی کوتس، پول نقد را از اقامتگاه چارلز در لندن دریافت کرد.  سر آلیستر گراهام، رئیس سابق کمیته استانداردهای زندگی عمومی هم گفته است: «اگر دولت قطر قصد دارد به بنیاد خیریه هدیه‌ای بدهد، راه‌های مناسب‌تری از دادن مبلغ هنگفتی پول نقد هم وجود دارد.»

فاجعه روی صحنه
هرچند جنس بازی در تئاتر و سینما متفاوت است اما این باعث نشده که خوب‌های تئاتر در سینما بدرخشند و البته خوب‌های سینمایی بتوانند روی صحنه تئاتر بازی درخوری اجرا کنند. در گذشته این موضوع مصداق‌های کمی داشت، یعنی هر که در سینما موفق بود عموما در تئاتر هم می‌توانست بدرخشد اما در زمانه کنونی که سینما از وجهه هنری‌اش به سمت صنعت و تکنولوژی رفته این‌که سینماگری بتواند روی صحنه تئاتر خوب باشد کمتر شده است. این قصه سوی دیگری هم دارد، این‌که عموما تئاتری‌ها در سینما موفق بوده‌اند اما آنها که خاستگاه هنری‌شان سینما بوده کمتر توانسته‌اند در تئاتر موفق باشند. نمونه‌های بسیاری در ایران وجود داشته است. 
نمونه‌های کوچ تئاتری‌ها به سینما بسیار بیشتر از آن است که حتی فهرست شود اما کوچ سینماگران به تئاتر کم بوده و البته ناموفق. از میترا حجار و محمدرضا فروتن بگیرید تا مهناز افشار و هانیه توسلی که همه آنها نتوانستند در تئاتر اجرای درخوری داشته باشند. البته کمتر کسی از میان آنها بوده که به این موضوع اعتراف کرده باشد اما نمونه مشهور هالیوودی تازه این قصه نامش امیلیا کلارک است. 
امیلیا کلارک را شاید در نام به ذهن‌مان نیاید اما به چهره از او بازی‌های بسیاری به خاطر داریم، مهم‌ترینش حضور در سریال «بازی تاج‌وتخت» که البته برای او شهرت زیادی هم به همراه داشت. حالا او اولین بازی خود در صحنه تئاتر لندن را در «وست‌اند» با بازی در نقش نینا در نمایش «مرغ‌دریایی» اثر آنتوان چخوف تجربه می‌کند اما خیلی زود به این نتیجه رسیده که آدم تئاتر نیست. او گفته اولین بازی‌اش در تئاتر یک شکست فاجعه‌بار بوده و برای این نمایش آمادگی نداشته است. 

پایان کار آقای سخنگو
تحولات و پرکاری دستگاه دیپلماسی حداقل در یک دهه گذشته ایران باعث شده سخنگوی وزارت خارجه به لحاظ مختصات رسانه‌ای چهره آشنایی برای اهالی رسانه و البته شهروندان باشد. اغراق نیست بگوییم این آشنایی حتی بیشتر از برخی وزرای کابینه دولت هم است. دیروز اما سعید خطیب‌زاده پس از 22 ماه حضور در سمت سخنگوی وزارت خارجه در نشست خود با اهالی رسانه اعلام کرد که آخرین نشست سخنگویی‌اش بوده است و از امروز ناصر کنعانی جای او را در این سمت می‌گیرد. 
سعید خطیب‌زاده، فارغ التحصیل مدرسه علامه حلی تهران و البته سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان است، در رشته علوم‌سیاسی و روابط بین‌الملل از دانشگاه تربیت مدرس تحصیل کرده است و با این‌که 42 سال دارد اما 21 سال سابقه فعالیت دیپلماتیک دارد و پیش از انتخابش به‌عنوان سخنگوی وزارت خارجه معاون پژوهشی و مطالعاتی مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی این وزارتخانه بوده است. او همچنین سابقه فعالیت در سمت‌هایی چون مدیر مجله انگلیسی وزارت خارجه، مدیر مسؤول انتشارات وزارت خارجه، سرپرست دفتر مطالعات، مشاور معاون آموزش و پژوهش وزارت خارجه، دیپلمات در کانادا و آلمان را نیز داشته است. هنوز پست تازه او مشخص نیست و هنوز اعلام نشده او در کدام حوزه به فعالیتش ادامه خواهد داد اما می‌دانیم بخشی از فعالیت‌های خطیب‌زاده در حوزه دیپلماسی عمومی و اندیشکده‌ای بوده و سخنرانی‌های مختلفی را نیز در مجامع بین‌المللی ایراد کرده است، در حوزه مکتوب هم آثاری از او وجود دارد، مهم‌ترینش شاید تالیف کتاب سبز آمریکا، به‌عنوان یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های انتشارات وزارت خارجه باشد.