این صدا، صدای گیلان است
زندهیاد فریدون پوررضا چنان از سوز دل میخواند «عجب... ایمشب، بساطِ غم جور اَبوُ... (امشب؛ بساطِ غم، چه عجیب جور شده است) که حتی اگر گیلکی هم ندانید باز ریشه قلبتان میسوزد و این گونه میشود که نمیتوان انکار کرد صدای این خواننده نامدار گیلکی و صاحبنظر در زمینه موسیقی فولکلور بر تیتراژ سریال «پس از باران» از جمله عوامل به یادماندنی شدن این اثر تلویزیونی بوده است.
«پس از باران» به نویسندگی و کارگردانی سعید سلطانی که سال 79 در 37 قسمت از شبکه سه روی آنتن رفت و در زمان خود جزو پربینندهترین سریالهای تلویزیونی بود، با کشته شدن دکتر صادق مهرپرور و همسرش ستاره سالاری در یک تصادف رانندگی هنگام عزیمت به گیلان آغاز میشود. حادثهای که موجب میشود فرزندانشان؛ مرضیه و مسعود به مرگ آنها مشکوک شوند و برای بررسی بیشتر به گیلان سفر کنند. در این سفر ندیمه مادربزرگ پرده از راز خانوادگیشان برمیدارد. در روایت او از رویدادهای قدیم، به داستان اربابی اشاره میشود که با اصرار مدام همسر اولش تصمیم به تجدید فراش میگیرد تا صاحب فرزندی شود. او با رعیتزادهای ازدواج میکند و در این میان مادر و برادر همسر اولش مشقتهای بسیار برای همسر دوم ایجاد میکنند. در نهایت فرزندی که به دنیا میآید دختر است و مادر این دختر، همسر دوم ارباب با کشته شدن شوهر آواره و از خانه اربابی بیرون میشود.
این داستان پر آب چشم با حضور بازیگران متعددی روایت میشد که از جمله آنها میتوان به محمودپاک نیت (ارباب عزت سالاری)، کتایون ریاحی (خانم بس- همسر اول ارباب)، مرجان محتشم (شهربانو - خانوم کوچیک؛ همسر دوم ارباب)و... اشاره کرد.
در کنار این همه، سعید انصاری، آهنگسازی با کارنامهای پربار در عرصه ساخت موسیقی سریال با الهام از موسیقی غنی و دارای پشتوانه گیلان با شعری از محمدعلی مظفری و با بهرهگیری از صدای زندهیاد فریدون پوررضا، موسیقی متن این سریال به طور عام و موسیقی تیتراژ آن را به طور خاص، به اثری منحصر به فرد تبدیل کرد. انصاری با بهرهگیری از قابلیتهای شگفتانگیز موسیقی نواحی ایران به شیوهای قابل توجه فضایی در ذهن شنیداری مخاطب ایجاد کرد که بیننده را همتراز با کلیت داستان پیچیده سریال غرق در ماجرا میکرد. ملودی حزن انگیز و اثربخشی که با دقت و هوشیاری ساخته شدهبود و نه آشی شور بود و نه بینمک با آوا و نوای هنرمندانه فریدون پوررضا که صدایش به خودی خود معرف گیلان است، موجب جاودانگی تصویر «پر شدن دوباره دل آسمان» (دو واره؛ آسمانِ دیـــل پور اَبوُ... مصرع آغازین تیتراژ پایانی) در ذهن مخاطبان آن سالهای تلویزیون شد.
نرگس کیانی - گروه رسانه
این داستان پر آب چشم با حضور بازیگران متعددی روایت میشد که از جمله آنها میتوان به محمودپاک نیت (ارباب عزت سالاری)، کتایون ریاحی (خانم بس- همسر اول ارباب)، مرجان محتشم (شهربانو - خانوم کوچیک؛ همسر دوم ارباب)و... اشاره کرد.
در کنار این همه، سعید انصاری، آهنگسازی با کارنامهای پربار در عرصه ساخت موسیقی سریال با الهام از موسیقی غنی و دارای پشتوانه گیلان با شعری از محمدعلی مظفری و با بهرهگیری از صدای زندهیاد فریدون پوررضا، موسیقی متن این سریال به طور عام و موسیقی تیتراژ آن را به طور خاص، به اثری منحصر به فرد تبدیل کرد. انصاری با بهرهگیری از قابلیتهای شگفتانگیز موسیقی نواحی ایران به شیوهای قابل توجه فضایی در ذهن شنیداری مخاطب ایجاد کرد که بیننده را همتراز با کلیت داستان پیچیده سریال غرق در ماجرا میکرد. ملودی حزن انگیز و اثربخشی که با دقت و هوشیاری ساخته شدهبود و نه آشی شور بود و نه بینمک با آوا و نوای هنرمندانه فریدون پوررضا که صدایش به خودی خود معرف گیلان است، موجب جاودانگی تصویر «پر شدن دوباره دل آسمان» (دو واره؛ آسمانِ دیـــل پور اَبوُ... مصرع آغازین تیتراژ پایانی) در ذهن مخاطبان آن سالهای تلویزیون شد.
نرگس کیانی - گروه رسانه