چهرهها
سند آشکار جنایت
آنها که صهیونیستها را میشناسند نیازی به راستیآزمایی و ادله برای جنایتهایشان ندارند؛ درست اتفاقی که پس از قتل شیرین ابوعاقله، خبرنگار فلسطینی افتاد، اینکه برای مردمان آزاده جهان این موضوع عیانتر از این بود که بخواهد تکذیب شود اما صهیونیستها زیر بار این اتفاق نمیرفتند. حالا با سند و مدرک مشخص شده است که صهیونیستها بهعمد این خبرنگار الجزیره را به شهادت رساندهاند.
سخنگوی ارتش صهیونیستی میگوید، آنها گلوله شلیک شده به روزنامهنگار فلسطینی را آزمایش و بررسی میکنند تا روشن شود که آیا از اسلحه سربازان صهیونیست شلیک شده یا خیر. او همچنین گفته است که یک ناظر آمریکایی در روند بررسی و انجام آزمایشهای دقیق روی گلوله حضور خواهد داشت. حالا وزیر دادگستری تشکیلات خودگردان فلسطین میگوید، آمریکا گلولهای را که با آن شیرین ابوعاقله، خبرنگار شبکه الجزیره ترور شد، به تشکیلات خودگردان پس داد و بررسیها روی آن انجام و مشخص شد که هیچ تغییری از نظر فنی روی آن صورت نگرفته و به همان شکلی که بوده، بازگردانده شده است. پیش از این تشکیلات خودگردان فلسطین با درخواست رسمی آمریکا موافقت کرده و گلولهای را که ابوعاقله با آن کشته شد، برای انجام تحقیقات جنایی روی آن به آمریکا تحویل داد. تشکیلات خودگردان فلسطین از مسؤولان آمریکایی تضمینهایی گرفت که گلوله را به اسرائیل تحویل ندهند و همچنین تشکیلات خودش هرگز گلوله را به طرف اسرائیلی تحویل نخواهد داد.
در ستایش حرمت واژهها
مدیریت جهادی، مرد عمل، کنار مردم، اینها ترکیبهای کلامی آشنایی هستند. آنقدر آشنا که حداقل طی یک دهه گذشته از زبان مسؤولان نمیافتاد، آنجا که در رقابتهای انتتخاباتیشان حس همذاتپنداری و مردمداری داشتند. مدتها بود این واژهها به دلیل تناقض رفتاری برخی از مسؤولان پیشین از معنا تهی شدهبود، آنقدر که داشت ماهیت معنایی خود را در این سالها از دست میداد. مصداقهای این گزاره آنقدر است که تنها اشارهای گذرا به آن، سیاههای میسازد که از حوصله این یادداشت خارج است. مصداق پرتکرارش حداقل در رفتار و مدیریت بحران استاندار سابق خوزستان در به راه افتادن سیلاب در این استان طی چند سال گذشته است، هنوز تصاویر قدم زدن و تسبیحگردانی او با همراهانش در کوچههای اهواز دست به دست میشود و هنوز هم آن عکسها شمایلی از تناقض رفتار در مواجهه با مردم آسیبدیده است. با این اوصاف اما دلخوشی شیرین شهروندان آن هم در میانه یک حادثه طبیعی همچون زلزله در هرمزگان تصویری استاندار هرمزگان سوار بر موتور است که در پی ساماندهی به وضعیت موجود است. خوشنودی از اتفاقی که این عکس گواهی میدهد یک طرف ماجراست و دلخوشی عظیمتر مربوط به بازگشت معنا به واژههای گذشته است. حالا میدانیم وقتی از مدیریت جهادی حرف میزنیم درست منظورمان از رفتار مهدی دوستی، استاندار هرمزگان است. وقتی از مردمی بودن میگوییم، یعنی همین عکس که او ترک موتور حبیب بهادری، معاون بازرسی استانداری نشسته و مشغول رسیدگی به درد مردم زلزلهزده است. وقتی از مرد عمل حرف میزنیم یعنی همین که به دستور سریع مهدی دوستی هفت تیم اجرایی از نقاط مختلف هرمزگان فراخوان شده و در حال حاضر در حال تعمیر سیستم آبرسانی به صورت کلی و جزئی هستند و چادرهای کمپها جلوی در خانهها برپا شدهاند. اندوهزدهایم به واسطه اتفاق زلزله اما خوشحالیم که حرمت واژهها هنوز از بین نرفته است.
صدای پای کرونا
پس از چند ماه، دوباره آمار ابتلاها سه رقمی شده است و تعداد قربانیان کرونا هم آنطور که از آمار روزانه وزارت بهداشت برمیآید، شیب صعودی گرفته است. قصه موج جدید کرونا حداقل اگر با سنجه آماری بخواهد تحلیل شود، دور از ذهن نیست. آژیر خطر بازگشت کرونا پیش از ایران هم برای بسیاری از کشورهای دیگر به صدا درآمده بود، فرانسه سطح محدودیتهایش را افزایش داده و روند صعودی میزان ابتلاها در بریتانیا هم رو به فزونی است. این قصه در چین اما شمایلی هولناکتر داشته است؛ چرا که حالا خبر آمده 1.7میلیون نفر در استان آنهویی چین به دلیل افزایش موارد جدید ابتلا به کرونا، قرنطینه شدهاند. دلیل این تصمیم تشخیص ابتلای 300 شهروند چینی است. البته آنچه در ایران موضوع را نگرانکننده کرده نه شیب صعودی موارد ابتلا و بالارفتن تعداد شهرهای زرد در نقشه کرونایی ستاد ملی مقابله با کروناست که آسانگیری شهروندان در مقابل این ویروس است. آمارهای هفتگی وزارت بهداشت نشان میدهد طی چند ماه گذشته سطح رعایت پروتکلهای بهداشتی به شکل معناداری رو به کاهش است و حالا کمتر کسی است که در فضاهای عمومی از ماسک استفاده کند. در کنار آن، از تجمعات سینما و تئاتر بگیرید تا سالنهای کنسرت و رستورانها بدون توجه به رعایت پروتکلها به ادامه فعایتشان مشغولند. البته خبر بدتر از همه اینها این است که بدانیم هنوز در ایران و با وجود گستره بالای واکسیناسیون عمومی 14میلیون شهروند حتی یک دز واکسن هم نزدهاند.
خنگهای پولدار!
عمر موجودات کوتوله زرد رنگ آن هم با عینک خلبانی که توان حرف زدن ندارند به هشت سال پیش بازگردد؛ موجوداتی که یک خنگی عجیب ذاتی داشتند. همین خصیصه اما توانست آنها را از هنرپیشگی نقش دوم انیمیشنهای مشهور، به جوان اول سینمای این روزها تبدیل کند. «مینیونها» با زبان مینیونی حرف میزنند و مختصات ثابتی دارند که تکرار میشود. به عنوان مثال این موجودات تنها یک هدف در زندگی دارند؛ اینکه به دنبال خدمتکردن به نفرتانگیزترین فردی باشند که میتوانند پیدا کنند. یا اینکه آنها علاقه شدیدی به میوه دارند. این موجودات عاشق سیب و موز هستند و البته موز را بیشتر دوست دارند. و بالاخره اینکه آنها همه اربابهایشان را به شکل کاملا تصادفی کشتهاند؛ از دایناسورها بگیرید تا دراکولا. اینکه بتوانید یک شخصیت خلقشده کارتونی را با دور از ذهنترین رفتاری که میتوان سراغ داشت روی پرده سینما به تصویر بکشید و از همه این مختصات اثری سرگرمکننده بسازید، هم جالب توجه است. چیزی که حالا فروش یک هفتهای تازهترین سری از این مجموعه نشان داده این خنگهای حواسپرت، حسابی پول به جیب اربابان اصلی خود یعنی تهیهکنندههای سینما روانه کردهاند. سری تازه فیلم، در گیشه آتشبازی به راه انداخته و تنها در آخر هفته ۱۰۸میلیون دلار فروش داشته است. از همین حالا بسیاری معتقدند این فیلم رکورد اکران تابستانی هالیوود را خواهد شکست.
آنها که صهیونیستها را میشناسند نیازی به راستیآزمایی و ادله برای جنایتهایشان ندارند؛ درست اتفاقی که پس از قتل شیرین ابوعاقله، خبرنگار فلسطینی افتاد، اینکه برای مردمان آزاده جهان این موضوع عیانتر از این بود که بخواهد تکذیب شود اما صهیونیستها زیر بار این اتفاق نمیرفتند. حالا با سند و مدرک مشخص شده است که صهیونیستها بهعمد این خبرنگار الجزیره را به شهادت رساندهاند.
سخنگوی ارتش صهیونیستی میگوید، آنها گلوله شلیک شده به روزنامهنگار فلسطینی را آزمایش و بررسی میکنند تا روشن شود که آیا از اسلحه سربازان صهیونیست شلیک شده یا خیر. او همچنین گفته است که یک ناظر آمریکایی در روند بررسی و انجام آزمایشهای دقیق روی گلوله حضور خواهد داشت. حالا وزیر دادگستری تشکیلات خودگردان فلسطین میگوید، آمریکا گلولهای را که با آن شیرین ابوعاقله، خبرنگار شبکه الجزیره ترور شد، به تشکیلات خودگردان پس داد و بررسیها روی آن انجام و مشخص شد که هیچ تغییری از نظر فنی روی آن صورت نگرفته و به همان شکلی که بوده، بازگردانده شده است. پیش از این تشکیلات خودگردان فلسطین با درخواست رسمی آمریکا موافقت کرده و گلولهای را که ابوعاقله با آن کشته شد، برای انجام تحقیقات جنایی روی آن به آمریکا تحویل داد. تشکیلات خودگردان فلسطین از مسؤولان آمریکایی تضمینهایی گرفت که گلوله را به اسرائیل تحویل ندهند و همچنین تشکیلات خودش هرگز گلوله را به طرف اسرائیلی تحویل نخواهد داد.
در ستایش حرمت واژهها
مدیریت جهادی، مرد عمل، کنار مردم، اینها ترکیبهای کلامی آشنایی هستند. آنقدر آشنا که حداقل طی یک دهه گذشته از زبان مسؤولان نمیافتاد، آنجا که در رقابتهای انتتخاباتیشان حس همذاتپنداری و مردمداری داشتند. مدتها بود این واژهها به دلیل تناقض رفتاری برخی از مسؤولان پیشین از معنا تهی شدهبود، آنقدر که داشت ماهیت معنایی خود را در این سالها از دست میداد. مصداقهای این گزاره آنقدر است که تنها اشارهای گذرا به آن، سیاههای میسازد که از حوصله این یادداشت خارج است. مصداق پرتکرارش حداقل در رفتار و مدیریت بحران استاندار سابق خوزستان در به راه افتادن سیلاب در این استان طی چند سال گذشته است، هنوز تصاویر قدم زدن و تسبیحگردانی او با همراهانش در کوچههای اهواز دست به دست میشود و هنوز هم آن عکسها شمایلی از تناقض رفتار در مواجهه با مردم آسیبدیده است. با این اوصاف اما دلخوشی شیرین شهروندان آن هم در میانه یک حادثه طبیعی همچون زلزله در هرمزگان تصویری استاندار هرمزگان سوار بر موتور است که در پی ساماندهی به وضعیت موجود است. خوشنودی از اتفاقی که این عکس گواهی میدهد یک طرف ماجراست و دلخوشی عظیمتر مربوط به بازگشت معنا به واژههای گذشته است. حالا میدانیم وقتی از مدیریت جهادی حرف میزنیم درست منظورمان از رفتار مهدی دوستی، استاندار هرمزگان است. وقتی از مردمی بودن میگوییم، یعنی همین عکس که او ترک موتور حبیب بهادری، معاون بازرسی استانداری نشسته و مشغول رسیدگی به درد مردم زلزلهزده است. وقتی از مرد عمل حرف میزنیم یعنی همین که به دستور سریع مهدی دوستی هفت تیم اجرایی از نقاط مختلف هرمزگان فراخوان شده و در حال حاضر در حال تعمیر سیستم آبرسانی به صورت کلی و جزئی هستند و چادرهای کمپها جلوی در خانهها برپا شدهاند. اندوهزدهایم به واسطه اتفاق زلزله اما خوشحالیم که حرمت واژهها هنوز از بین نرفته است.
صدای پای کرونا
پس از چند ماه، دوباره آمار ابتلاها سه رقمی شده است و تعداد قربانیان کرونا هم آنطور که از آمار روزانه وزارت بهداشت برمیآید، شیب صعودی گرفته است. قصه موج جدید کرونا حداقل اگر با سنجه آماری بخواهد تحلیل شود، دور از ذهن نیست. آژیر خطر بازگشت کرونا پیش از ایران هم برای بسیاری از کشورهای دیگر به صدا درآمده بود، فرانسه سطح محدودیتهایش را افزایش داده و روند صعودی میزان ابتلاها در بریتانیا هم رو به فزونی است. این قصه در چین اما شمایلی هولناکتر داشته است؛ چرا که حالا خبر آمده 1.7میلیون نفر در استان آنهویی چین به دلیل افزایش موارد جدید ابتلا به کرونا، قرنطینه شدهاند. دلیل این تصمیم تشخیص ابتلای 300 شهروند چینی است. البته آنچه در ایران موضوع را نگرانکننده کرده نه شیب صعودی موارد ابتلا و بالارفتن تعداد شهرهای زرد در نقشه کرونایی ستاد ملی مقابله با کروناست که آسانگیری شهروندان در مقابل این ویروس است. آمارهای هفتگی وزارت بهداشت نشان میدهد طی چند ماه گذشته سطح رعایت پروتکلهای بهداشتی به شکل معناداری رو به کاهش است و حالا کمتر کسی است که در فضاهای عمومی از ماسک استفاده کند. در کنار آن، از تجمعات سینما و تئاتر بگیرید تا سالنهای کنسرت و رستورانها بدون توجه به رعایت پروتکلها به ادامه فعایتشان مشغولند. البته خبر بدتر از همه اینها این است که بدانیم هنوز در ایران و با وجود گستره بالای واکسیناسیون عمومی 14میلیون شهروند حتی یک دز واکسن هم نزدهاند.
خنگهای پولدار!
عمر موجودات کوتوله زرد رنگ آن هم با عینک خلبانی که توان حرف زدن ندارند به هشت سال پیش بازگردد؛ موجوداتی که یک خنگی عجیب ذاتی داشتند. همین خصیصه اما توانست آنها را از هنرپیشگی نقش دوم انیمیشنهای مشهور، به جوان اول سینمای این روزها تبدیل کند. «مینیونها» با زبان مینیونی حرف میزنند و مختصات ثابتی دارند که تکرار میشود. به عنوان مثال این موجودات تنها یک هدف در زندگی دارند؛ اینکه به دنبال خدمتکردن به نفرتانگیزترین فردی باشند که میتوانند پیدا کنند. یا اینکه آنها علاقه شدیدی به میوه دارند. این موجودات عاشق سیب و موز هستند و البته موز را بیشتر دوست دارند. و بالاخره اینکه آنها همه اربابهایشان را به شکل کاملا تصادفی کشتهاند؛ از دایناسورها بگیرید تا دراکولا. اینکه بتوانید یک شخصیت خلقشده کارتونی را با دور از ذهنترین رفتاری که میتوان سراغ داشت روی پرده سینما به تصویر بکشید و از همه این مختصات اثری سرگرمکننده بسازید، هم جالب توجه است. چیزی که حالا فروش یک هفتهای تازهترین سری از این مجموعه نشان داده این خنگهای حواسپرت، حسابی پول به جیب اربابان اصلی خود یعنی تهیهکنندههای سینما روانه کردهاند. سری تازه فیلم، در گیشه آتشبازی به راه انداخته و تنها در آخر هفته ۱۰۸میلیون دلار فروش داشته است. از همین حالا بسیاری معتقدند این فیلم رکورد اکران تابستانی هالیوود را خواهد شکست.
تیتر خبرها