
گفتوگو با هادی نعمتالهی، تهیهکننده برنامه اقیانوس آرام
سوار بر موج تجربه
چند سالی میشود که برنامه ای با محوریت انتقال تجربه افراد موفق و به نام، از شبکه دو سیما پخش میشود. اقیانوسی که سعی دارد دریای پرتلاطم و مواج نوجوان ها را نسبت به مسیر بزرگسالی و اهداف شان آرام کند و حالا نشسته ایم پای انتقال تجربه ساخت برنامه از زبان تهیه کنندهاش.
اقیانوس آرام زندگی شما چهچیزی است؟
اگر مفهوم اقیانوس آرام یک تصویر داشته باشد اقیانوس آرام من نوجوانهایی هستند که از لابهلای قصههای آدمها در حال جستوجو برای پیدا کردن مسیر پیشروی خودشان هستند.
اقیانوس ناآرام زندگی شما کجا بوده است و چگونه از آن گذر کردید؟
اقیانوس ناآرام زندگی من دوران نوجوانی بوده است، دورهای که مثل همه نوجوانها سوالات و ابهامات و درگیریهای ذهنی زیادی داشتم، در آن زمان معلمان ــ مدرسه مطهری ــ واقعا از جانشان میگذشتند که کاری برای ما انجام دهند. اگر من در آن مدرسه نبودم و این آدمها را از نزدیک نمیدیدم الان دغدغههای متفاوتی داشتم. واقعیت این که اقیانوس آرام، ادای دینی به این آدمها بود که من هم به اندازه خودم این قدمها را برای نسلی دیگر بردارم. آن روزها مهمترین کلیدواژه برای ما توکل بود.
جای چه مهمانی در اقیانوس آرام خالی است که الان در این کره خاکی نیست؟
واقعیت این است که جای خیلی از آدمهایی که امروز در کره خاکی نیستند در این برنامه خالی است اما خاطرم است وقتی فصل اول اقیانوس آرام را شروع کردیم نامهای خطاب به حاجقاسم سلیمانی آماده کردم و همیشه تصویری از آمدن ایشان داشتم، به بچهها چه هدیهای بدهند یا بچهها را کجا ببرند، به نظرم اتفاق بسیار درخشانی میشد و هنوز در رویاهایم این اتفاق را تصور میکنم و از تخیل این اتفاق لذت میبرم.
اگر خود شما مهمان اقیانوس آرام بودید چه حرفها و تجربهای برای نوجوانها داشتید؟
اگر الان مهمان برنامه بشوم قصه اقیانوس آرام را تعریف میکنم از نقطهای که ایده آن شکل گرفت، اتفاقاتی که در مسیر اقیانوس آرام برای من افتاد، برکتی که از این تلاش در زندگی من آمد و تاریخ شفاهیای که برای من بسیار مهم و ارزشمند است.
بر چه اساس و معیارهایی مهمان برنامه انتخاب میشد و چند درصد مهمانها با هدفی که شما در انتقال تجربه به نوجوانها داشتید همخوانی داشت؟
در مورد انتخاب مهمان بعضی وقتها ارتباط گرفتن با نوجوانها تعیینکننده این انتخاب بود. در اقیانوس آرام ما همیشه از موضوعات به مهمانها رسیدیم در واقع به دغدغهها و مشکلات این نسل فکر کردیم و متناسب با آن از مهمانها دعوت کردهایم. ما تاکیدی بر چهره بودن مهمانها نداشتیم.
چرا سراغ کار با نوجوانها رفتهاید؟
اقیانوس آرام و کار برای این بچهها واقعا روزی من شده، حس میکردم سر و کله زدن با نوجوانها سخت است و برای من نیست، اما الان دوست دارم بیشتر از تهیهکنندگی و کارگردانی، عنوانی که کنار اسم من قرار میگیرد یک معلم باشد و سعی میکنم در کلاس اقیانوس آرام معلمی صبور با نیت سالم و صادقانه و حضورم خالصانه باشد. میتوانم ادعا کنم که دغدغه من و تیم اقیانوس آرام اول از همه تربیتی بوده است و بعد از آن برنامهسازی!
تا حالا نوجوانها هم روی شما تاثیری داشتهاند؟
فضای اقیانوس آرام بسیار برای من یادگیرنده است و خیلی وقتها مشتاقتر از بچهها زندگی مهمانها را دنبال میکنم و زندگی کردن کنار بچهها من را به دوران نوجوانی خودم میبرد. برای من که حتی در آستانه 40 سالگیام این امید با کنار بچهها بودن پررنگتر میشود.
در زمان برنامه چه خاطره یا موقعیتهای عجیبی با نوجوانها و شرایط ضبط داشتید؟
شگفتانگیزترین تصویری که مثل یک خاطره پیش روی من است، بزرگشدن و قد کشیدن این بچههاست، اینکه نوجوان بودند و الان وارد دانشگاه شدند، رشد کردند و مدل حرفزدنشان، دغدغههایشان عوض شده است و جذابترین خاطره همین ارتباطی است که با بچهها حفظ کردهام و جویای رشد و بزرگ شدن و موفقیتهایشان هستم.
قصد ساختن فصلهای دیگر اقیانوس رو دارید یا خیر؟
اگر خداوند من را لایق این روزی بداند حتما ادامه میدهم، ولی اگر کسی لایقتر و پرشورتر از من باشد حتما در آن نقطهای هستم که کمک کنم یا کسی را هل بدهم که از اساس این مسیر را پیش ببرد ولی معتقدم برای این تجربه خیلی باید خودم را سرپا و سرحال نگه دارم که انگیزه قدم گذاشتن در این مسیر را داشته باشم که بخش زیادی از آن فردی و بخشی از آن هم حرفهای است و در حال تمرین برای این انگیزهام امیدوارم که خداوند هم در تقدیر ما قرار داده باشد که باز هم بتوانیم با این بچهها کار کنیم و دور هم جمع بشویم و قصه بشنویم و لذت ببریم از قد کشیدنشان.
عطیه آزادیطلب
اگر مفهوم اقیانوس آرام یک تصویر داشته باشد اقیانوس آرام من نوجوانهایی هستند که از لابهلای قصههای آدمها در حال جستوجو برای پیدا کردن مسیر پیشروی خودشان هستند.
اقیانوس ناآرام زندگی شما کجا بوده است و چگونه از آن گذر کردید؟
اقیانوس ناآرام زندگی من دوران نوجوانی بوده است، دورهای که مثل همه نوجوانها سوالات و ابهامات و درگیریهای ذهنی زیادی داشتم، در آن زمان معلمان ــ مدرسه مطهری ــ واقعا از جانشان میگذشتند که کاری برای ما انجام دهند. اگر من در آن مدرسه نبودم و این آدمها را از نزدیک نمیدیدم الان دغدغههای متفاوتی داشتم. واقعیت این که اقیانوس آرام، ادای دینی به این آدمها بود که من هم به اندازه خودم این قدمها را برای نسلی دیگر بردارم. آن روزها مهمترین کلیدواژه برای ما توکل بود.
جای چه مهمانی در اقیانوس آرام خالی است که الان در این کره خاکی نیست؟
واقعیت این است که جای خیلی از آدمهایی که امروز در کره خاکی نیستند در این برنامه خالی است اما خاطرم است وقتی فصل اول اقیانوس آرام را شروع کردیم نامهای خطاب به حاجقاسم سلیمانی آماده کردم و همیشه تصویری از آمدن ایشان داشتم، به بچهها چه هدیهای بدهند یا بچهها را کجا ببرند، به نظرم اتفاق بسیار درخشانی میشد و هنوز در رویاهایم این اتفاق را تصور میکنم و از تخیل این اتفاق لذت میبرم.
اگر خود شما مهمان اقیانوس آرام بودید چه حرفها و تجربهای برای نوجوانها داشتید؟
اگر الان مهمان برنامه بشوم قصه اقیانوس آرام را تعریف میکنم از نقطهای که ایده آن شکل گرفت، اتفاقاتی که در مسیر اقیانوس آرام برای من افتاد، برکتی که از این تلاش در زندگی من آمد و تاریخ شفاهیای که برای من بسیار مهم و ارزشمند است.
بر چه اساس و معیارهایی مهمان برنامه انتخاب میشد و چند درصد مهمانها با هدفی که شما در انتقال تجربه به نوجوانها داشتید همخوانی داشت؟
در مورد انتخاب مهمان بعضی وقتها ارتباط گرفتن با نوجوانها تعیینکننده این انتخاب بود. در اقیانوس آرام ما همیشه از موضوعات به مهمانها رسیدیم در واقع به دغدغهها و مشکلات این نسل فکر کردیم و متناسب با آن از مهمانها دعوت کردهایم. ما تاکیدی بر چهره بودن مهمانها نداشتیم.
چرا سراغ کار با نوجوانها رفتهاید؟
اقیانوس آرام و کار برای این بچهها واقعا روزی من شده، حس میکردم سر و کله زدن با نوجوانها سخت است و برای من نیست، اما الان دوست دارم بیشتر از تهیهکنندگی و کارگردانی، عنوانی که کنار اسم من قرار میگیرد یک معلم باشد و سعی میکنم در کلاس اقیانوس آرام معلمی صبور با نیت سالم و صادقانه و حضورم خالصانه باشد. میتوانم ادعا کنم که دغدغه من و تیم اقیانوس آرام اول از همه تربیتی بوده است و بعد از آن برنامهسازی!
تا حالا نوجوانها هم روی شما تاثیری داشتهاند؟
فضای اقیانوس آرام بسیار برای من یادگیرنده است و خیلی وقتها مشتاقتر از بچهها زندگی مهمانها را دنبال میکنم و زندگی کردن کنار بچهها من را به دوران نوجوانی خودم میبرد. برای من که حتی در آستانه 40 سالگیام این امید با کنار بچهها بودن پررنگتر میشود.
در زمان برنامه چه خاطره یا موقعیتهای عجیبی با نوجوانها و شرایط ضبط داشتید؟
شگفتانگیزترین تصویری که مثل یک خاطره پیش روی من است، بزرگشدن و قد کشیدن این بچههاست، اینکه نوجوان بودند و الان وارد دانشگاه شدند، رشد کردند و مدل حرفزدنشان، دغدغههایشان عوض شده است و جذابترین خاطره همین ارتباطی است که با بچهها حفظ کردهام و جویای رشد و بزرگ شدن و موفقیتهایشان هستم.
قصد ساختن فصلهای دیگر اقیانوس رو دارید یا خیر؟
اگر خداوند من را لایق این روزی بداند حتما ادامه میدهم، ولی اگر کسی لایقتر و پرشورتر از من باشد حتما در آن نقطهای هستم که کمک کنم یا کسی را هل بدهم که از اساس این مسیر را پیش ببرد ولی معتقدم برای این تجربه خیلی باید خودم را سرپا و سرحال نگه دارم که انگیزه قدم گذاشتن در این مسیر را داشته باشم که بخش زیادی از آن فردی و بخشی از آن هم حرفهای است و در حال تمرین برای این انگیزهام امیدوارم که خداوند هم در تقدیر ما قرار داده باشد که باز هم بتوانیم با این بچهها کار کنیم و دور هم جمع بشویم و قصه بشنویم و لذت ببریم از قد کشیدنشان.
عطیه آزادیطلب
تیتر خبرها