تئاتر در قاب سینما

نگاهی به مهم‌ترین‌ فیلم‌هایی که از نمایشنامه‌ها اقتباس شده‌اند

تئاتر در قاب سینما

ادبیات همواره بستر مناسب و مهیایی برای سینما بوده است. کم نبوده‌اند آثار سینمایی موفقی که برگرفته از رمان‌ها و داستان‌های منتشرشده ساخته شده‌اند. هنوز هم این رویه ادامه دارد و سینماگران علاقه وافری به رمان‌های چاپ‌شده نشان می‌دهند. در ایران هم کم نبوده‌اند سینماگرانی که آثار ادبی را به تصویر کشیده‌اند و روایت خودشان را از جهان روایت‌شده نویسنده‌ها داشته‌اند اما به شکل قابل‌توجه و عجیبی این اقتباس‌ها از نمایشنامه‌های مطرح کمتر بوده است! هرچند حوزه نمایش و تئاتر تنیدگی ویژه‌‌ای با سینما داشته اما سینماگران کمتر سراغ نمایشنامه‌های موفق رفته‌اند تا آن را بر پرده سینما به تصویر بکشند. برخی معتقدند اصلی‌ترین دلیل آن این است که این نمایشنامه‌ها اجرایی صحنه‌ای داشته‌اند و جایی برای تخیل کارگردانان آثار سینمایی باقی نگذاشته‌اند اما هرچند تعداد اقتباس از نمایشنامه‌ها و رمان‌ها قابل مقایسه نیست اما در میان همین معدود اقتباس‌های سینمایی از نمایشنامه‌ها هم آثار ماندگار بسیاری به چشم می‌خورد که به چند نمونه از آنها اشاره می‌کنیم.

گلن‌گری گلن‌راس
تابه‌حال فیلم‌های زیادی با اقتباس از نمایشنامه‌های برجسته ساخته شده‌اند اما فیلم «گلن‌گری گلن‌راس» از این رو اهمیت ویژه‌ای دارد که دیوید ممت، نمایشنامه‌نویس مشهور و نویسنده نمایشنامه گلن‌گری گلن‌راس، خود اهل سینماست و علاقه زیادی به نمایشنامه‎‎اش دارد. عنوان فیلم برگرفته از اسم دو مکان واقعی به نام‌های گلن‌گری و گلن‌راس است که در فیلم هم از آنها نام برده می‌شود. فیلم نقد عمیق و شدیدی بر نظام رفاهی دولت‌های جمهوریخواه آمریکا در دهه 80 است. در فیلم، فروشنده‌ها تحت فشار روانی ناامنی شغلی زندگی می‌کنند. 

سریر خون 
«سریر خون» از جاودانه‌های آکیرا کوروساوا و البته اقتباسی ناب از نمایشنامه «مکبث» شکسپیر است. کوروساوا این اقتباس را با حال‌وهوای فرهنگ ژاپنی ترکیب کرده و حاصل کار فیلمی است که هر تماشاگری را میخکوب می‌کند. 
بسیاری معتقدند هنوز هم سریر خون سینمایی‌ترین اقتباس از نمایشنامه‌های شکسپیر است. کوروساوا در مکبث، موضوعی را می‌بیند و سعی می‌کند این موضوع را بسط دهد و امروزی کند: وضعیت کلی قرون‌وسطی در اسکاتلند و در ژاپن قرون‌وسطی؛ توازی این دو با هم و شباهت‌شان. این چیزی است که کوروساوا در جست‌وجوی آن است و البته که به آن می‌رسد. مسعود فراستی می‌گوید: «سریر خون فیلمی است که بعضی جاها انگار که از اول خلق شده است و تحت‌تاثیر شکسپیر نیست. به شکسپیر باج نداده است.» 

کشتار
«کشتار» اقتباسی است از نمایشنامه «خدای کشتار» نوشته یاسمینا رضا، نمایشنامه‌ای که سال 2008 منتشر شد. ماجرای فیلم درباره والدین دو کودکی است که در مدرسه با هم درگیر شده‌اند و آنها برای صحبت در رابطه با شرایط فرزندان‌شان دور هم جمع می‌شوند اما مسأله بالا می‌گیرد و درگیری کودکان به درگیری والدین می‌انجامد. فیلم را می‌توان در ژانر کمدی سیاه دسته‌بندی کرد که رومن پولانسکی آن را کارگردانی کرده است. تصمیم پولانسکی برای تبدیل این نمایشنامه بسیار پرمحتوا به یک فیلم سینمایی، ریسکی بود که کمتر کارگردانی می‌توانست آن را قبول کند، چراکه امروزه به‌جز مخاطبان خاص‌پسند سینما، کمتر کسی را می‌توانید پیدا کنید که از فیلمی با محیط بسته و خفقان‌آور مانند کشتار استقبال کند!  

چه کسی از ویرجینیا وولف می‌ترسد؟
«چه کسی از ویرجینیا وولف می‌ترسد» یکی از بهترین فیلم‌های نمایشی تاریخ سینماست. این فیلم که براساس نمایشنامه‌ای از ادوارد آلبی ساخته شده است، رفتارهای پیچیده‌ای از یک زن‌وشوهر میانسال را به تصویر می‌کشد که گویا هرگز نمی‌توانند یکدیگر را عاشقانه دوست داشته باشند! بسیاری از منتقدان شخصیت‌های این داستان را پیچیده‌ترین شخصیت‌های تاریخ سینما معرفی کرده‌اند که از جهاتی این لقب برازنده فیلم نیز هست. نکته‌ای که چه کسی از ویرجینیا وولف می‌ترسد را از دیگر فیلم‌های تاریخ سینما متمایز می‌کند، دقت در دیالوگ‌نویسی و توجه به نحوه ادای آن است که به استادی تمام توسط ریچارد برتون و الیزابت تیلور ادا شده است.