اعدامم کنید، باکی ندارم!

اعدامم کنید، باکی ندارم!

میلاد 30ساله، مجرد و اولین فرزند خانواده چهاره‌نفرشان است. حالا که به آخر خط رسیده فقط اشک می‌ریزد و می‌گوید اشتباه کردم.

 چه‌کاره‌ای؟
آرایشگری می‌کنم. چند سال است در کنارش، کار خلاف هم می‌کنم. 
 سابقه‌داری؟
 بله. بارها به اتهام کیف‌قاپی، گوشی‌قاپی و سرقت لوازم داخل خودرو زندانی شدم. سه چهار سالی را در زندان می‌ماندم و آزاد می‌شدم. دو سال قبل آزاد شدم و مدتی آرایشگری کردم اما دوباره سرقت‌ها را شروع نمودم. این اواخر هم تصمیم گرفتم به شیوه خفه‌کنی سرقت کنم. 
 با همدستت چطور آشنا شدی؟
او بچه‌محله‌مان بود. بیشتر او را در پارک می‌دیدم و با وعده پولدارشدن با خودم همراهش کردم. 
 از شیوه سرقت‌هایت بگو.
 می‌ترسیدم در دزدی‌هایم از چاقو استفاده کنم و مالباخته به قتل برسد. گفتم با شیوه خفه‌کنی بیهوش شده و مقاومت نمی‌کنند. با موتور در خیابان‌های شمالی و غربی تهران پرسه می‌زدیم و با شناسایی طعمه او را تعقیب می‌کردیم تا در محلی خلوت نقشه را اجرا کنیم. به محل مورد نظر که می‌رسیدیم، پیاده شده و پشت سرشان می‌رفتم و دستم را به دور گردن‌شان می‌انداختم که بیهوش می‌شدند. این کار 60 ثانیه طول می‌کشید. در یکی از سرقت‌ها مالباخته یکدفعه افتاد و ترسیدم فوت کرده باشد اما چند لحظه بعد چشمانش را باز کرد و با خیال راحت فرار کردم.
 شیوه خفه‌کنی را چطور یاد گرفتی؟
در یک فیلم دیدم و با دوستم چند بار تمرین کردیم تا خطا نکنیم.
 فیلم صحنه سرقت خودت را دیدی؟
دو هفته بعد از سرقت‌ها یکی از دوستانم را دیدم که او فیلم را در اینستاگرام به من نشان داد. از کلاه سفید ورزشی‌ام مرا شناخت اما منکر این سرقت شدم. 
 از قربانیان چه اموالی را سرقت کردی؟
کارت‌های بانکی‌شان رمز نداشت. به همین دلیل آنها را دور انداختم. سه گوشی اپل داخل کیف‌شان بود که هرگوشی را به مردی مقابل پاساژ علاء‌الدین شش‌میلیون تومان فروختم. بخشی از پول‌ها را به همدستم دادم و با بقیه آن برای خودم موتوری خریدم. 
 چطور بازداشت شدی؟
23شهریور امسال مقابل مغازه دوستم در تهرانپارس و به اتهام سرقت ضبط ماشین بازداشت شدم و ماموران از روی آلبوم مجرمان فهمیدند سابقه‌دار هستم. شک کردند همان سارق کیف‌قاپ باشم که شاکیان مرا دیدند و از روی چشم و ابرو‌یم
 شناسایی‌ام کردند. 
 چه حکمی در انتظارت است؟
 اعدامم کنید، باکی ندارم! با این سرقت‌هایم با جان مردم بازی کردم. فقط دلم برای اعضای خانواده می‌سوزد که سعی کردند درست زندگی کنم و خلاف نکنم که نشد.