سیل مشکل دانش آموزان سیستان و بلوچستان را که از نبود کلاس درس مناسب و لوازم تحریر رنج میبرند، دوچندان کرد
سیل ،درس و مشق را خط زد
تلاش برای بقا در میانه یک سیلاب ویرانگر واکنشی طبیعی و ذاتی است، اما اثرات سیل محدود به همان شوک ابتدایی نمیشود. تخریب و ویرانی به جا مانده از سیل هم نیازمند حمایت و همراهی است، توجه افکار عمومی معمولا به قسمت اول ماجراست که آن هم شاید طبیعی باشد، اینکه مردمان سیستان و بلوچستان بتوانند از خطر مرگ رهایی یابند و زنده بمانند، اما پس از زنده ماندن، زندگی کردن است؛ چیزی که انگار خیلی زود از حافظه افکار عمومی زدوده میشود. دامهایی که تنها محل ارتزاق جمعی از آن مردمانند تاب سیلاب نداشتند و مردهاند، مزارعی که با وجود همه خشکسالیهای چند سال اخیر، نور امیدی بودند برای زندگی کردن، به گل نشستهاند و مدارسی که دلخوشی دانش آموزان این منطقه بودند تخریب شدهاند. مردمان نجیب این استان حالا نیازمند همراهی هستند که بتوانند دامی چرا ببرند و مزرعهای شخم بزنند و مدرسهای به پا کنند. یکی از همین اثرات مخرب سیل که اتفاقا خیلی هم به چشم نیامده، تخریب محیطهای آموزشی این استان پهناور است. آنطور که مدیر کل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان میگوید:« ۳۲ واحد آموزشی در استان سیستان و بلوچستان غیرقابل استفاده هستند.» پیش از این هم ذهنیت بصری ما از مدارس سیستان و بلوچستان محدود بود به همان کپرهای خشت و گلی و حالا از همان خشت و گل هم خبری نیست.
رخشانی میگوید ما از مناطق سیلزده بازدید و بررسیهای موردی از مدارس را به عمل آوردهایم. در این میان سرویسهای بهداشتی نیز با مشکل آبگرفتگی مواجه شدهاند. البته در برخی مناطق مثل منطقه نیکشهر هنوز ارتباطی برقرار نشده، زیرا جادهها و زیرساختهای آنها خراب شده است و از این رو امکان تردد وجود ندارد. حتی در برخی مناطق با ماشینهای سنگین هم نمیتوان از جادهها عبور کرد.
مشکلات آموزشی در این منطقه محدود به همین محیطهای آموزشی نیست. به عنوان مثال بسیاری از معلمان این مناطق غیربومی هستند و چون جادهها بسته است، امکان تردد وجود ندارد. این تازه وضعیت مناطقی است که چندان سیلاب شدیدی را تجربه نکرده است. رخشانی می افزاید:« در مناطقی که سیل شدید بوده نه تنها کپرهای کلاس درس، بلکه همه کپرها خراب شده است، اما درباره این کپرها آماری نداریم.»
سیل بازماندگان از تحصیل در راه است
در سطحی ملی و با توجه به تخریب گسترده سیل شاید تخریب 32 واحد آموزشی به چشم نیاید، اما سهم این استان از سرانه فضای آموزشی پیش از وقوع سیل هم نشان میدهد توزیع فضای سرانه آموزشی عادلانه نبوده و آمارها نشان میدهد سرانه فضای آموزشی استان نسبت به دیگر استانها در رده بسیار پایینی قرار دارد. به گواه آمارهای رسمی ارائه شده متوسط سرانه فضای آموزشی کشور 5.2 متر و در استان 3.5 متر مربع است، در حالی که در نقاطی از این استان، سرانه فضای آموزشی کمتر از یک متر و حدود 52 سانتی متر است! در واقع استان سیستان و بلوچستان در سرانه آموزشی کشور، استان سی ام است و کمترین سرانه آموزشی را دارد. در این میان سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس هم عملکرد ضعیفی در این استان داشته است تا جایی که حتی خیران نیز از مدرسه سازی در استان رویگردان شدهاند و تمایلی برای نوسازی ندارند، چرا که با مدیریت ضعیف روبه رو هستند.
رامین ریگی ، یکی از معلمان نیکوکار سیستان و بلوچستان است و اشاره درستی به این موضوع دارد. او به جام جم میگوید: اغلب مراکز آموزشی تخریب شده جزو مدارس کپری بودهاند هر چند این چیزی از محرومیت مردمان این منطقه کم نمیکند. ریگی معتقد است سیل و توجه عمومی پیرو این حادثه تلخ میتواند واسطهای باشد تا توجه بسیاری به فضاهای آموزشی این منطقه جلب شود. او میافزاید: «در همین ماههای اخیر و به واسطه اتفاقهایی همچون گرانی قیمت سوخت بسیاری از دانش آموزان این مناطق از تحصیل بازماندهاند چرا که هنوز هم بسیاری از این دانشآموزان به وسیله وانت به مدرسه میرفتند و با سه برابر شدن یکباره قیمت سوخت، از عهده هزینه این جا به جایی برنمی آیند.»
این معلم نیکوکار میگوید در منطقه بلوچستان این موارد بسیار دیده شده است و همچنان دانش آموزان این مناطق با چنین چالشهایی رو به رو هستند. حالا هم که سیل آوار شده است روی مشکلات دیگر، به نظر میرسد تعداد دانش آموزان بازمانده از تحصیل این منطقه افزایش هم خواهند داشت. این در حالی است که اگر نگاهی به قبولیهای دانشگاه در سالهای گذشته کنیم در مییابیم بسیار از راه یافتگان به دانشگاههای برتر متعلق به این مناطق هستند.
مدارس تخریب شدند، کانکسها در راهند
آمارهای تازهتری هم از میزان خسارت سیل به فضای آموزشی سیستان و بلوچستان منتشر شده است. تازهترینش را همین دیروز مهرا... رخشانی مهر، رئیس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس کشور اعلام کرده است. او گفته: «طبق گفته ارزیابان بیش از هزار مدرسه در سیل استان سیستان و بلوچستان دچار آبگرفتگی شدهاند، ولی میزان خسارات وارده هنوز مشخص نیست.» او اعلام کرده این مدارس آسیبهای جدی دیدهاند و نیازمند تعمیرات اساسی هستند. آنطور که از حرفهای رخشانی مهر میتوان متوجه شد آبگرفتگی به تمام بخشهای مدارس سرایت کرده و تمام تجهیزات آنها داخل آب رفته و تقریبا قابل استفاده نیست. موتورخانهها و وسایل دیگر که در مجاورت آب آسیب میبینند هم به تعمیرات اساسی نیاز دارند.
رخشانیمهر با بیان این که با کمک خیران و کمکهای مردمی و منابع داخلی، به تجهیز و تأمین مدارس مناطق سیلزده در آینده اقدام میشود، اعلام کرده است: تجربه سیل مناطق خوزستان، لرستان و گلستان به ما نشان داد در حال حاضر موضوع وضعیت مدارس در اولویت امدادرسانی نیست. اولویت با این است که مردم خانههای خود را ترک کنند و برای دوره کوتاهمدت در محل اسکان موقت ساکن شوند. ما نیز در همین محلهای اسکان، شرایط تحصیل دانش آموزان را فراهم خواهیم کرد. این دغدغه ماست و برای آن به دنبال تهیه کانکسهای مورد نیاز برای برپایی کلاس درس و ارسال آنها به منطقه هستیم. البته این تجهیزات تهیه شده و آماده بارگیری است، اما پیش از آن باید مشخص شود مردم در کدام مناطق مستقر میشوند.
آوار مدارس فرسوده روی سر آموزش و پرورش
رئیس مرکز برنامهریزی، نیروی انسانی و فناوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش امسال تعداد دقیق مدارس و کلاسهای درس کشور را 559 هزار و 243 کلاس درس در کل کشور عنوان کرده بود. اما یک جستوجوی معمولی از میزان فرسودگی مدارس در ایران نشان از آن دارد که حالا یکی از چالشهای مهم آموزشی و پرورش همین موضوع است. در میانه اخبار همین امسال میتوان آمار جالب توجهی به صورت تیتروار از این وضعیت به دست آورد، این که 35 درصد مدارس کرمان ایمن نیستند، 60 درصد مدارس بروجرد فرسوده است، 1800 فضای آموزشی در فارس تخریبی است و 23 هزار کلاس درس فرسوده در تهران وجود دارد. نه که رد این چالش را بتوان تنها در خبرها دید که بارها و بارها وزرای آموزش و پرورش از لزوم توجه به این چالش حرف زدهاند. با توجه به کاهش هر ساله بودجه آموزش و پرورش گره این کار هم احتمالا تنها به دست کرم باز میشود. چرا که همین چند ماه پیش باز هم محسن حاجیمیرزایی، وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده بود: «در مجموع حدود ۳۰ درصد مدارس ایران نیازمند توجه ویژه برای مقاوم سازی و بازسازی هستند به طوری که از این تعداد 12 درصد مدارس تخریبی و ۱۸درصد مدارس نیازمند مقاومسازی و بازسازی هستند. این بار بزرگ جز با کمک همه مردم برداشته نمی شود.»
سلفی با درد مردم
تلخ است كه هنوز در میانه یك حادثه تلخ طبیعی و گرفتاری تعداد بسیاری از هموطنانمان، باز هم در ارتباط با سوءاستفاده افرادی حرف بزنیم كه در این وادی با پایمال كردن عزت نفس مردمان گرفتار برای خودشان در فضای مجازی طلب محبوبیت میكنند.
سیل سیستان و بلوچستان هم در این حوزه از سیل لرستان و شمال ایران و زلزله غرب كم نداشت. هنوز هم در فضاهای مجازی میتوان تصاویر و عكسهایی دید كه بی توجه به روح بزرگ مردمان این ناحیه با تنگدستی آنها سلفی یادگاری میگیرند. هنوز میشود با یك رصد معمولی در اینستاگرام تصاویری دید كه برخی از این شاخهای مجازی جنون توجه و دیده شدنشان را در ویترینی از گرفتاری مردم قاب میكنند تا بتوانند به طرفداران ناآگاه خود در این فضا اضافه كنند.
نمایش كودكان پابرهنه و صدقه دادن آنها با یك شكلات اشرافی تنها به از بین رفتن عزت نفس آنها و خانوادههایشان منجر میشود و بس.
جنون این افراد آن هم در میانه سوگواری و گرفتاری مردم ایران نه تنها دلگرمی مردمان این سرزمین است بلكه همچون زخمی تازه از بی سامانی فضای مجازی حكایت دارد. البته كه حتما باید به كاهش اعتماد عمومی به دستگاهها و نهادهای دولتی هم اشاره كرد. وقتی نهادهای اینچنین نتوانستند در جلب اعتماد عمومی در این بحرانها موفق عمل كنند شاخهای مجازی از این فاصله اعتماد مردم و نهادها سوءاستفاده میكنند تا جیبشان را با شوآف كمك و همدردی پرپولتر كردهباشند.
درس و مشق سیلزده
چند سالی میشود كه محمدحسین بركوك و همگروهیهایش، برای آموزش به دانشآموزان مدارس استان سیستان و بلوچستان، به این استان پهناور میروند. همین باعث شده است كه از شرایط مدارس این استان، بهخوبی خبر داشته باشد. او درباره شرایط قبل از وقوع سیل به ما میگوید: «این استان همیشه با كمبود فضای آموزشی، معلم و وسایل آموزشی روبهرو بوده است.» به خاطر همه این كمبودها هم بوده است كه او و گروهش، احساس وظیفه كردهاند و این استان به یكی از مقاصد اصلی آنها برای برگزاری اردوی جهادی، آموزشی تبدیل شده است. در زمان سیل اما، دوباره محمدحسین، به این استان سر زد و چیزی كه دید، خیلی بدتر از قبل بود. سیل سیستان و بلوچستان به شكلهای مختلف، آموزش كودكان این استان را هدف قرار داده است. بركوك توضیح میدهد كه سیل و آبگرفتگی اول از همه، لوازمالتحریر دانشآموزان را با خود برده است. بسیاری از كتابها و دفترهای دانشآموزان، در اثر سیل قابل استفاده نیستند.
دانشآموز هم بدون كتاب و دفتر، كیف مدرسه و لوازمالتحریر نمیتواند درس بخواند. نكته دیگر اما، خراب شدن، امكانات مدارس است، نیمكتها و تخته كلاسها، در سیل خراب شده است و دیوار بسیاری از كلاسها هم در آبگرفتگی عظیم، نمكشیده و احتمال فرو ریختن این بناها بالاست. اینها اما تمام داستان خراب شدن مدارس در استان سیستان و بلوچستان نیست. بركوك میگوید: «همه اهالی، وسایل خانه و زندگیشان را از سیل و گل پاك كردهاند اما كسی نیست كه حجم بالای گل و لایی را كه در حیاط مدارس وجود دارد، تمیز كند.» مدارس در روزهایی كه سیل در خانهها، راهها و روستاها در جریان بود، تعطیل بودند و تقریبا همه آنها را فراموش كردهاند. تنها برخی متولیان مدارس، معلمان و مدیران پای كار هستند.
پاكسازی حجم بالای گل و لایی كه در مدارس جمع شده، كار خیلی سختی است و نیاز به نیرو و تجهیزات دارد. اینها اما تنها مشكلاتی نیستند كه در مدارس سیستان و بلوچستان وجود دارد. عمده خسارتهایی كه سیل در بخشهای دشتیاری، زرآباد، بنت و فنوج ایجاد كرده تخریب راهها بوده است و همین نكته هم باعث میشود تا معلمهای غیربومی كه در روستا زندگی نمیكردند، حالا با مشكلات رفتوآمدی مواجه شوند.
مسالهای كه مسؤول گروه جهادی السابقون، به آن اشاره میكند اتفاقاً یك نكته مهم است و آن این كه به خاطر خطر سیل كه همیشه در این مناطق وجود دارد مردم بومی خانههایشان را در مناطق مرتفع میسازند، اما به نظر میرسد هنگام ساختوساز مدارس به این نكته توجه نشده و همین باعث شده است خسارت مراكز آموزشی بیشتر شود و استانی كه پیش از این هم با كمبود كلاس درس و معلم مواجه بود این روزها با مشكلات بیشتری دست و پنجه
نرم كند.
-
قهرمانیهای جدید در راه است
-
راهکاری برای «بَلد» شدن
-
سیل ،درس و مشق را خط زد
-
ماجرای كفش قرمز « كردیا»
-
خدعه عربی علیه میزبانی ایران
-
راز اوج گرفتن شبکه فرهیختگان
-
دست خدا بر سر ماست
-
عناصر گفتمان حاج قاسم
-
باج دادن اروپا به ترامپ از حساب ایران
-
مدال افتخار نادر
-
واشنگتن اندکاندک تلفات عینالاسد را میپذیرد