کمبود امکانات و بیبرنامگی از یکسو و ناآگاهی و تعرض به آثار تاریخی توسط برخی مسافران از سوی دیگر، اتفاقات تلخی را در سفرهای نوروزی رقم زد
این بار هم آماده نبودیم
اگر به آمار و ارقام باشد که حال و روز گردشگری در نوروز امسال ستودنی و رضایتبخش است؛ آماری که میگوید: ۵۲ میلیون و ۷۷۱هزار و ۷۴۸ تردد جادهای بین استانها از ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ تا ۱۳ فروردین ۱۴۰۱ ثبت شده که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۴۱درصد رشد داشته؛ همان آماری که میگوید میانگین تردد روزانه بیناستانی هم دومیلیون و ۲۰۰هزار وسیله نقلیه بوده و ۲۸ اسفند ۱۴۰۰ بیشترین تردد جادهای در کشور ثبت شده است. آماری که از رشد چشمگیر ورود گردشگر به استانهای خوزستان، بوشهر، اصفهان، خراسانرضوی و هرمزگان در نوروز امسال خبر میدهد؛ نوروزی که از آن بهعنوان «سونامی سفر» یاد میشود. نوروزی همراه با جشن و سرور و شادی، برگزاری نوروزگاهها و مسافرانی که گوشهگوشه ایران را در نوروز به تماشا نشستند، آنقدر که چندین بار پلیسراه ، مسیر جاده هراز و چالوس را بست یا مسؤولان از هموطنان خواستند تا راهی مناطق جنوب کشور نشوند که ظرفیت تکمیل است. اما این فقط یک روی سکه سفرهای نوروزی و روی خوش آن است. روی دیگر این سکه، همانی است که کمتر در رسانهها به آن پرداخته شد و ما آنها را از زبان مسافران و مردم و فعالان گردشگری در گوشهگوشه کشورمان شنیدیم؛ اخبار و اتفاقاتی تلخ از برخورد نادرست با آثار تاریخی، از نبود و کمبود امکانات و بیبرنامگیهایی که سفر را برای هموطنان در برخی نقاط کشور سخت و رنجآور کرد.
ازجمله ازدحام بیش از اندازه گردشگران، اتفاقات عجیبوغریبی رخداد که سوزاندن تکدرخت ساحل روستای دَرَک، سرآغاز این ماجراها بود. پس از آن عکسها و فیلمهای تلخی از نقاط مختلف کشور منتشر شد. مثلا تصاویری از برگزاری همایش اسبدوانی در حریم تپه نوشیجان همدان؛ تپهای سهطبقه که آثار دوره مادها، هخامنشیان و اشکانیان را در بر گرفته است.
برگزاری جشنواره در حریم تپه با استقبال گردشگران مواجه شد، درحالیکه روی دامنه تپه حضور وانت و خودرو کاملا مشهود است و گویی برای کسی از مردم و مسؤولان اهمیت ندارد که این تپه، تاریخی و باستانی است و ارزش و اهمیت زیادی دارد.
در گوشهای دیگر از کشورمان گردشگران از یخچال قدیمی قلعه جلالی کاشان یا از دیوارههای گنبد ثبتجهانیشده سلطانیه برای عکاسی بالا میروند یا لباسشان را روی مجسمه میدان مشاهیر قشم پهن میکنند یا نردبان را برای اجرای نمایش به ستون خانه تاریخی طباطباییهای کاشان تکیه میدهند یا اصرار دارند از میلههای حافظیه شیراز برای رسیدن به مراسم تحویلسال بالا بروند. گروهی هم هنگام تخمگذاری لاکپشتهای پوزهعقابی قشم روی آنها نور میاندازند یا از مجسمه کنار دروازهقرآن شیراز بالا میروند یا همچون فاتحان خود را به آرامگاه یکی از پادشاهان هخامنشی فارس میرسانند یا در طبقات عالیقاپو
راه میروند.
بساط صبحانه و ناهار
در محوطههای باستانی!
سعید فتوحی، فعال میراث فرهنگی و گردشگری که از تپه ازبکی استان البرز بازدید کرده، به ما میگوید: هیچ ورودیای بابت بازدید از این تپه باستانی اخذ نمیشد. خیل جمعیت روانه تپه شده و فقط یک راهنما در محل مستقر بود. گردشگران هم اصلا به صحبتهای راهنما گوش نمیدادند و بهراحتی روی سازههای مرمتشده راه میرفتند. حتی برخی خانوادهها اطراف تپه، سفره صبحانه پهن کرده بودند. نظارتی هم روی تپههای اقماری نبود چون جمعیت را نمیشد کنترل کرد. در ورامین اطراف مسجدجامع یا برج علاالدوله را مرتب کرده بودند اما اطراف چشمهعلی شهرری همه بساط کباب راه انداخته بودند و جایی برای هدایت گردشگران نبود.
فتوحی با تاکید میگوید: همه میدانستند امسال پس از کرونا سیل جمعیت راهی بناهای طبیعی و تاریخی میشود اما تدبیر آنچنانی برای این جمعیت اندیشیده نشده بود. از افزایش ناگهانی قیمت اقامتگاهها و مراکز سرویسدهی غذا تا کمبود نیروی راهنما و گردشگرانی که نمیدانستند آداب برخورد با یک اثر چیست. این درحالی است که دو سال کرونا فرصت طلایی بود که میشد در آن ایام روی کمبودها، نواقص و خلأها متمرکز شد و آنها را برطرف کرد و با اختلاف اندکی پیشبینی کرد برای رفع نیازهای گردشگران چه اقداماتی باید انجام داد.
اطلاعرسانی ضعیف
در استان تهران
فتوحی به نورپردازی میدان آزادی در پایتخت هم اشاره کرده و میگوید: تهران بهعنوان پایتخت بسیار ضعیف عمل کرد. نوروز ثبت جهانی شده و ایران باید محوریت خود را در این قضیه نشان دهد. ابتدا که شایعه کردند میدان آزادی اصلا نورپردازی نشده و گلایهها به سمت قیاس نورپردازی آن با جشن سال نوی چین رفت اما بعد مشخص شد جشن نور برگزار شده، ولی اینقدر اطلاعرسانی ضعیف بوده که عملا کسی از آن باخبر نشده است. گویا شهرداری دو سه هفته آخر سال به فکر نوروز افتاده، چراکه نه بنرها و تبلیغات خوبی در سطح شهر بود، نه اطلاعرسانی درستی درباره برنامهها شده بود و نه تعداد اتوبوسها و وسایلنقلیه عمومی درخور و شان گردشگران بود. از سویی ستاد گردشگری عملا هیچ نشانی از 64 مکانی که برای بازدید عموم رایگان اعلام شده بود، به هموطنان اعلام نکرد. این فعال گردشگری میافزاید: شهرستانهای اطراف تهران و پایتختنشینان هیچکدام از ظرفیتهای گردشگری یکدیگر مطلع نبودند و این بزرگترین ضعف میراث فرهنگی و شهرداری و استانداری تهران بود.
انباشت زباله و نبود امکانات
یکی از راهنمایان گردشگری که سفری به چابهار داشته هم از ایستهای بازرسی زیاد و سرویسهای بهداشتی گلایه دارد. مهناز کارخانه به حجم زیاد مسافران در منطقه و رسیدگی نکردن به آنها اشاره میکند و میگوید: انباشت زبالههای مردم بهویژه در سواحل، نبود آبشرب و سوپرمارکتهایی که بتوان از آنها خرید کرد و همچنین وجود بازارهای محلی که متاسفانه امکانات و داشتههای زیادی نداشت از دیگر مشکلات منطقه گردشگری چابهار بود.
تخریب و قطع و بریدن شاخههای انجیر معابد و نوشتن یادگاری روی تنه آن، انباشت زباله اطراف کوهمریخی، کثیفی شهر و ورودی آن، این فعال گردشگری را به حدی ناراحت کرده که با حسرت میگوید: کاش آموزشهای حداقلی به گردشگران داده شود تا طبیعت را مانند خانه خود و عزیزانشان بدانند و بیرحمانه با طبیعت برخورد نکنند.
ضعیف عمل کردند
یکی از کارشناسان حوزه گردشگری که راهی سفر به گلستان شده هم به ما اینگونه میگوید: واقعا این یک پرسش مهم است که اگر ستاد تسهیلات سفرهای نوروزی نباشد مردم به سفر نمیروند؟ این ستاد باید دو ماه پیش از عید کمبودها را رصد و اشکالات را مرتفع کند، نه این که یک هفته پیش از نوروز تشکیل جلسه بدهد. من در سفر به استان گلستان نهتنها اعضای ستاد تسهیلات را ندیدم بلکه در همین گنبد کابوس یک مایع دستشویی پیدا نمیشد، وقتی گلایه کردم و شرایط کرونا را گوشزد کردم، گفتند قرار بوده شهرداری
مایع دستشویی بیاورد که چنین نکرده است.
یکی از گردشگران و ایرانگردهایی که در ایام نوروز به جاهای مختلف کشورمان سفر کرده مهمترین معضل را در مسیرهای جنوب کشور، نبود و کمبود و کثیفی سرویسهای بهداشتی عنوان میکند.
بی برنامه، بیامکانات
عماد شیرویس، یکی از فعالان گردشگری بوشهر هم از خیل گردشگران و بیبرنامگی در نوروز کلافه شده و میگوید: شهرداری برای احداث مکان چادرزنی میخواست با بلدوزر گورستان تاریخی «شُغاب» را تخریب کند. اصلا جمعیت به حدی بود که گویی شهر را فتح کردهاند. چند کمپ پاسخگوی این جمعیت نبود و نیست، حتی اطراف شورای شهر و زیر ساختمان آن هم چادر زده بودند. چند سرویس بهداشتی پرتابل و حمام نصب کرده بودند اما مگر این امکانات محدود پاسخگوی انبوه مسافران امسال بود. استانداری، شهرداری و میراث فرهنگی باید پیشبینی این جمعیت را میکردند. خوشبختانه جنوب مانند شمال یکباره قیمتها تغییر نمیکند اما اینجا حتی بومیان به درمانگاه یا یک بخش کوچک از ساحل هم دسترسی نداشتند. حتی نبود پارکینگ نهفقط در بوشهر بلکه در بیشتر شهرها به معضل تبدیل شده بود.
نمره خوب اصفهانیها
سمیه قنبری از روزنامه نگاران با سابقه اصفهان هم از شلوغی بیش از حد اصفهان بهویژه با گشودن آب رودخانه زایندهرود سخن میگوید و این که تا 15 اسفند هنوز قرار بوده استانداران برای نوروز تصمیم بگیرند و هنوز مشخص نبوده ستاد سفر تشکیل خواهد شد یا نه. وی درعین حال یادآور میشود امسال با مشارکت میراث و شهرداری درِ برخی از بناهای تاریخی که همیشه بسته بود، گشوده و با استقبال مسافران مواجه شد. از سوی دیگر تقریبا برای همه بناها راهنما گذاشته بودند. خوشبختانه از شش ماه گذشته سرویسهای بهداشتی خوبی در سطح شهر اصفهان تعبیه شده که امروز در ایام پیک سفر به داد مسافران رسید.
بدون خلاقیت
کرمی، راهنمای گردشگری استان کرمانشاه با اشاره به فرصتسوزی زمان کرونا و بازنگری نکردن پروتکلهای گردشگری و افزایش فشار روی گردشگران میگوید: به عنوان مثال شاهد افزایش قیمت بلیت پرواز بدون افزودن هیچ گونه خدمات و گاهی حتی کاهش این خدمات، افزایش قیمت اتوبوس و کلا حمل و نقل و حتی محل اقامت بدون هیچ خدمات خاصی و همچنان پیش گرفتن همان رویه سنتی و استفاده نکردن از فناوری بودیم که عملا نتیجه چنین رویهای را در اکسپوی دبی دیدیم که پیامدش این بود ایران رتبهای به دست نیاورد.
وی ادامه میدهد: این عملکرد بیتفاوت مدیران دو قشر را متضرر میکند، یکی گردشگران و مسافران و دیگری، اصحاب و فعالان حوزه گردشگری. بعید میدانم به غیر از قشر هتلداران و دارندگان اقامتگاههای بومگردی سایر اقشار صنوف گردشگری همانند راهنمایان و آژانسداران بهرهای برده باشند. همچنان راهنمایان گردشگری بیکارند و آژانسها به ندرت متقاضی دارند، چون قیمت سفر چنان افزایش یافته که خانوادهها از سفر گردشگری به سفرهای عامیانه چند دهه پیش نزول پیدا کردهاند. یعنی حتی درجا نزدیم و پس رفت کردهایم. حجم بالای سفر چندان خوشایند نیست و اتفاقا آسیبزاست. باید در شهرها، روستاها و طبیعت مکانیابی درست و زمانیابی صحیح و برنامهریزی برای سفر انجام بگیرد اما سفرهای انبوه، هیجانی و مقطعی عملا چنین فرصتی را میگیرد. کرمی یادآور میشود: تبلیغات ضعیف هم مزید بر علت است و نمیتوانیم هجوم گردشگران را به سواحل جنوبی یا شمالی و مرکز متوقف کنیم. ما عملا در شرق و غرب کشور با حجم زیاد گردشگر مواجه نیستیم، در صورتی که فصل بهار به همه جای ایران میتوان سفر کرد.
خاموشی شهر شب
مجتبی گهستونی، فعال میراث فرهنگی و گردشگری هم با اشاره به برگزاری خوب نوروزگاه در شهرهای خوزستان میگوید: اقامتگاهها، هتلها و سایر مراکز اقامتی نیاز به آموزش و بازرسی دارند و کمبودهایی در این زمینه وجود دارد. خاموشی نوروزی در برخی مناطق بهویژه در اهواز نارضایتیهای زیادی به همراه داشت، آن هم در اهواز که به شهر شب مشهور است و به شهر خاموشیها تبدیل شده بود که نشان میداد یک ناهماهنگی بین دستگاهی وجود داشت. انفعال شهرداریها هم مشهود بود و در خیلی از مناطق ضعیف عمل کردند. در همه تابلوهای معابر یا دسترسی به اماکن خاص یا عمومی، ضعفهایی دیده میشد. در برخی جاها کمبود راهنما مشهود بود. در برخی جاها راههای دسترسی به یک اثر تاریخی بسته شده بود یا در حال مرمت جاده بودند. راهنمایان گردشگری هم به دلیل پرداختنشدن بهموقع حقوق در سالهای گذشته رغبت چندانی برای ماندن در مراکز تاریخی در ایام نوروز و کمک به گردشگران نداشتند.
لغو همه برنامههای نوروزی
بهنام افتخاریان از فعالان گردشگری همدان کمبود امکانات در هتلها را یادآور میشود و مشکلات همدان را در سه محور بررسی میکند و میگوید: به نظرم بخش گردشگری یک ریکاوری میخواست. سه سال سکون و سکوت نیاز به آموزش و یادآوری داشت. هتلها و مراکز اقامتی آمادگی لازم را نداشتند. کسبه شهر و سوغات فروشها باز نبودند و شهرداری هم همراه نبود. نه از بنرهای خوشامدگویی خبری بود، نه از المانهای شهری و سفرههای هفتسین. شهرداری از خدماتدهی، خودش را کنار کشیده بود. 50عنوان برنامه تدارک دیده شده بود اما همه آنها را لغو کرده بودند.