قتل مرد رمال برای باطل كردن طلسم بدبختی

قتل مرد رمال برای باطل كردن طلسم بدبختی

«پسرعمویم مرا طلسم كرده و باعث بدبختی‌ام شده بود. باید او را می‌كشتم تا طلسم باطل شود. بعد از قتل او، قصد كشتن همسر و دخترش را داشتم كه ناكام ماندم.»

به گزارش خبرنگار جام‌جم، ساعت 18 یكشنبه چهارم اردیبهشت امسال ساكنان مجتمعی در محله مسعودیه تهران، صدای كمك‌خواهی شنیده و وقتی با گرفتن رد صدا به طبقه دوم رفتند، زن همسایه و دختر ناشنوایش را دیدند كه درخواست كمك می‌کردند. جسد مرد صاحبخانه روی زمین افتاده و مرد دیگری در یكی از اتاق‌های خانه زندانی شده بود.

دقایقی بعد با حضور تیم جنایی در محل قتل، تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد. در بررسی‌های اولیه مشخص شد مرد 70 ساله با هفت‌ضربه چاقو به قتل رسیده است. قاتل كه در یكی از اتاق‌های خانه زندانی شده بود، توانست از پنجره فرار كند كه بعد از 20 دقیقه تعقیب و گریز در حالی كه چاقویی در دست داشت، شناسایی و دستگیر شد. 

ماموران در ابتدا از همسر مقتول تحقیق كردند كه گفت: «قاتل، پسرعموی شوهرم است، از شهرستان آمده و مهمان‌مان بود. بعد از دعوا با شوهرم او را كشت، بعد هم قصد كشتن من و دخترم را داشت كه  ناكام ماند.»
​​​​​​​
دیروز- دوشنبه - متهم به قتل به شعبه دهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد. او در تحقیقات به بازپرس گفت: «تریاك و متادون مصرف می‌كنم. پسرعمویم نسخه‌های رمالی می‌نویسد. او مخفیانه و از روی حسادت، 10 سال قبل برایم نسخه رمالی نوشت و بدبختم كرد. در زمان سربازی، عاشق دخترخاله‌ام بودم كه او نگذاشت با وی ازدواج كنم. قصد داشت دختر ناشنوایش را به عقدم در آورد كه قبول نكردم. بعد از آن پشت‌سرم بدگویی می‌كرد و موضوع اعتیادم را به كارفرماهایم می‌گفت که باعث می‌شد اخراج شوم. سه ماه قبل در روستا موقع كشاورزی در جوی آب، نسخه مشكوكی یافتم. آن را نزد مرد رمالی در شهر دیگری بردم كه گفت این نسخه رمالی است، پیش از این هم از این نسخه‌ها برایم نوشته شده و باید طلسم آنها را باطل كنم. پس از صحبت مرد رمال متوجه شدم نسخه و طلسم، كار پسرعموی رمالم است. عصر یكشنبه چهارم اردیبهشت امسال، به خانه پسرعمویم در مسعودیه تهران رفتم. برایم غذا و چای آوردند ترسیدم مرا طلسم كنند و نخوردم. موضوع را به او گفتم كه قسم خورد كاری با من نكرده و بدبختی‌های این 10 سال كار او نیست، بعد از دعوا او را كشتم تا طلسم باطل شود. همسر و دخترش همدستانش بودند، خواستم آنها را بكشم كه فرار كردند. همسایه‌ها سر رسیدند و در اتاق گرفتار شدم. سریع از پنجره فرار كردم اما چند دقیقه بعد دستگیر شدم.» محمدتقی شعبانی، بازپرس دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جام‌جم گفت: «باتوجه به اعتراف‌های متهم به قتل او در بازداشت به سر می‌برد.»