هنر گوش دادن گمشده خانواده‌ها

درنگ

 هنر گوش دادن گمشده خانواده‌ها

 هنر گوش دادن گمشده خانواده‌ها
نقل قول معروفی در حوزه ارتباطات وجود دارد که می‌گوید انسان‌ها بیشتر از این‌که بخواهند دوست داشته شوند، دوست دارند درک شوند. نکته بسیار مهمی است. ما واقعا چقدر می‌توانیم طرف مقابل‌مان را درک کنیم؟ سال‌ها و حتی گاهی دهه‌ها می‌آید و می‌گذرد ولی چه بسا که دو آدم که کنار هم هستند، قادر به درک هم نیستند و زندگی را در حرمان و افسردگی به پایان می‌برند.
حقیقت این است در دنیایی زندگی می‌کنیم که همه در آن، اهل صحبت هستند. به قول پل ژاگو، نویسنده و پژوهشگر فرانسوی، همه دنبال بالیدن هستند و به همین دلیل، فرصتی ندارند تا اندکی صبر کرده و تأمل کنند تا ببینند که دیگری چه دغدغه‌هایی دارد و به چه چیزی فکر می‌کند و.... این خلأ متأسفانه به خانواده‌های ایرانی نیز سرایت کرده است، این‌قدری که اعضای یک خانواده برای پوشش و پیشرفت و تناسب اندام ، تغذیه و... خودشان وقت می‌گذارند، چه بسا برای درک و فهمیدن 
طرف مقابل‌شان وقت نمی‌گذارند.
به نظر می‌رسد امروزه به تنها چیزی که در حوزه خانواده‌های ایرانی 
نیاز داریم، سکوت بیشتر و گوش سپردن افزون‌تر به طرف مقابل است. همان چیزی که باعنوان هنر گوش دادن در جهان ارتباطات و روان‌شناسی مطرح است. هنری که ما را به درک متقابل از طرف مقابل‌مان می‌رساند و نکته‌هایی که باید سال‌ها پیش از طرف‌های مقابل‌مان می‌دانستیم ولی نمی‌دانستی

مهارتی برای زندگی
حقیقت این است گوش دادن هدیه‌ای پنهانی نیست که به ما عرضه شود و درست شبیه یک مهارت است. مهارت را می‌توان کسب کرد،  حتی اگر در آن خوب نباشیم. کم‌کم می‌شود پیش برد و در آن به نهایت خبرگی رسید. رانکین از پژوهشگران بنام ارتباطات، معتقد است 70درصد از زمان بیداری انسان به ارتباطات می‌گذرد: «گوش دادن 45درصد، سخن گفتن 32درصد، خواندن 15درصد و در نهایت نوشتن 11درصد.» در واقع ما گوش می‌دهیم ولی گوش نمی‌سپاریم. به عبارت دقیق‌تر، می‌شنویم ولی توجه نمی‌کنیم. گوش دادن، یعنی اراده می‌کنیم واقعا روح و اصل کلام مقابل‌مان را درک کنیم. ببینیم چه مشکلی دارد و دقیقا به چه مسائل و نکته‌هایی می‌خواهد اشاره کند.
ما گوش نمی‌سپاریم، چراکه موانع یک گوش‌سپاری فعال را درک نکرده‌ایم. موانعی چون مشغله ذهنی، بی‌رغبتی، تمرکز نداشتن، توجه به آینده، پیشداوری‌های غلط، ارزیابی نکردن در حین گوش‌دادن و... . به یاد داشته باشیم شاید در خانواده، کسی یا کسانی هستند که ماه‌ها و سال‌هاست منتظرند تا توسط ما درک شوند و نرسیدن به چنین نقطه‌ای، باعث سرخوردگی‌ آنها و در نتیجه سرد شدن کانون خانواده شده باشد.