چگونه کودکان را با کتاب دوست کنیم؟
نکتههای باریکتر از مو
متأسفانه باید بپذیریم تماشای تلویزیون و استفاده از تلفنهمراه گاهی به یک ابزار برای ساکت کردن بچهها تبدیل شده؛ بدون اینکه والدین فکر کنند با این کار چه آسیبهایی را میتوانند متوجه فرزندانشان کنند. البته تفاوتی هم میان تلویزیون و تلفنهمراه وجود دارد.
تلویزیون و برنامههای مرتبط با کودکان در رسانههایی از این دست، دستکم حد و مرزی داشته و کسانی هستند که آنها را تأیید و مدیریت کنند، چیزی که در فضای مجازی و تلفنهایهمراه که همیشه در اختیار فرزندان است، وجود ندارد. جالب اینکه آموزشهای مجازی و رواج آن در سالهای اخیر نیز، موجب شده تا حتی خانوادههایی که تا پیش از این استفادهای از این ابزارها نداشتند، هر طور شده برای فرزندانشان تبلت، گوشی و... تهیه کنند.
فرزندانی که منفعل میشوند
اما مسأله مهم دیگر اثری است که استفاده از چنین برنامههایی بر ذهن بچهها میگذارد. بسیار شنیدهایم که رسانههایی چون رادیو و کتاب، قوه تخیل و تعقل و... را در افراد تقویت میکند، در حالی که در سینما و تلویزیون و انیمیشن و... شاید شاهد چنین مواردی نباشیم و بچهها را بیشتر مسحور میکنند و دیگر خبری از تعقل و تقویت خلاقیت و تخیل نیست. البته به گفته برخی کارشناسها، این موضوع هم به محتوای برنامههایی که وجود دارد بر میگردد و هم به ماهیت رسانه. طبیعتا این محتواها غالبا محتوایی نیست که فکر کردن و نظر دادن و درک کردن و حل مسأله و... را در فرزندان ما ایجاد کند. این دست برنامهها اصطلاحا یکجانبه و منفعلانه هستند. در نتیجه فرزندان ما هر جایی از این برنامهها را که جالب ببینند مورد توجه قرار داده سپس در زندگیشان اجرا خواهندکرد؛ همان بحث الگوپذیری. نکته مهمتر دیگر آن است که محتوای بخش بزرگی از این برنامهها، حالا به هر دلیلی غیرعلمی است. یعنی محتوای برنامهها شاید متناسب با نیازهای روز و واقعی والدین و فرزندان نبوده و در نتیجه توسط آنها دنبال نباشند. این نکته هم باعث میشود برخلاف بعضیها که بسیار تلویزیون میبینند و تلفنهمراه استفاده میکنند، شاهد گروهی هم باشیم که اصلا به سمت چنین رسانههایی نمیروند و در نتیجه از وجود برنامههایی هم که میتوانند مفید باشند، بیبهره میشوند.
سلام به کتاب
حقیقت این است که کتابخوان کردن فرزندان، میتواند برای حال و آینده آنها به شدت مفید باشد و آثار منفی استفاده افراطی از رسانههای تصویری را هم نداشتهباشد. غالبا از بازیهای میدانی و کتاب خواندن و... به عنوان جایگزینهای مناسبی یاد میشود اما چطور میشود کتاب را در مقابل جاذبه تلفنهمراه و انیمیشن و برنامههای تلویزیونی برای کودکان جا انداخت؟ کارشناسان امور تربیتی اشاره میکنند باید از همان ابتدا کتاب خواندن را برای فرزندانمان جا بیندازیم. آنها اشاره میکنند کتابخوان بودن فرزندان، باعث میشود خلاقیت و هوش بیشتری داشتهباشند و حتی درسهایشان بهتر بشود و نگاه دیگری به مسائل داشتهباشند. پس کتابخوان کردن بچهها همهاش برد است و نکتهای منفی در آن وجود ندارد.
داستان یک گسست بزرگ
در حوزه نیازهای کودک در کشورمان، گسست بزرگی را مشاهده میکنیم که شامل کتاب هم میشود. حالا به این قصه، ماجرای کرونا را هم باید افزود که باعث شده حضور اجتماعی بچهها کمتر شود؛ تا عملا نتوانند از خدمات موسسات کتاب، کتابخانهها و... نهایت استفاده را ببرند. کتاب میتواند یکی از گزینههای جذاب، جالب و مفید برای سرگرم کردن و جهت دادن به زندگی بچهها باشد. گزینهای که در کنار مواردی چون بازیهای میدانی و ارتباطات شفاهی با همسالان و...، اگر جایشان خالی باشد، میتواند به استفاده بچهها از تلفنهمراه و فضای مجازی منجر شود؛ استفادهای که غالبا از کنترل خارج شده و میتواند دردسرهای زیادی در تربیت آنها ایجاد کند.
فرزندانی که منفعل میشوند
اما مسأله مهم دیگر اثری است که استفاده از چنین برنامههایی بر ذهن بچهها میگذارد. بسیار شنیدهایم که رسانههایی چون رادیو و کتاب، قوه تخیل و تعقل و... را در افراد تقویت میکند، در حالی که در سینما و تلویزیون و انیمیشن و... شاید شاهد چنین مواردی نباشیم و بچهها را بیشتر مسحور میکنند و دیگر خبری از تعقل و تقویت خلاقیت و تخیل نیست. البته به گفته برخی کارشناسها، این موضوع هم به محتوای برنامههایی که وجود دارد بر میگردد و هم به ماهیت رسانه. طبیعتا این محتواها غالبا محتوایی نیست که فکر کردن و نظر دادن و درک کردن و حل مسأله و... را در فرزندان ما ایجاد کند. این دست برنامهها اصطلاحا یکجانبه و منفعلانه هستند. در نتیجه فرزندان ما هر جایی از این برنامهها را که جالب ببینند مورد توجه قرار داده سپس در زندگیشان اجرا خواهندکرد؛ همان بحث الگوپذیری. نکته مهمتر دیگر آن است که محتوای بخش بزرگی از این برنامهها، حالا به هر دلیلی غیرعلمی است. یعنی محتوای برنامهها شاید متناسب با نیازهای روز و واقعی والدین و فرزندان نبوده و در نتیجه توسط آنها دنبال نباشند. این نکته هم باعث میشود برخلاف بعضیها که بسیار تلویزیون میبینند و تلفنهمراه استفاده میکنند، شاهد گروهی هم باشیم که اصلا به سمت چنین رسانههایی نمیروند و در نتیجه از وجود برنامههایی هم که میتوانند مفید باشند، بیبهره میشوند.
سلام به کتاب
حقیقت این است که کتابخوان کردن فرزندان، میتواند برای حال و آینده آنها به شدت مفید باشد و آثار منفی استفاده افراطی از رسانههای تصویری را هم نداشتهباشد. غالبا از بازیهای میدانی و کتاب خواندن و... به عنوان جایگزینهای مناسبی یاد میشود اما چطور میشود کتاب را در مقابل جاذبه تلفنهمراه و انیمیشن و برنامههای تلویزیونی برای کودکان جا انداخت؟ کارشناسان امور تربیتی اشاره میکنند باید از همان ابتدا کتاب خواندن را برای فرزندانمان جا بیندازیم. آنها اشاره میکنند کتابخوان بودن فرزندان، باعث میشود خلاقیت و هوش بیشتری داشتهباشند و حتی درسهایشان بهتر بشود و نگاه دیگری به مسائل داشتهباشند. پس کتابخوان کردن بچهها همهاش برد است و نکتهای منفی در آن وجود ندارد.
داستان یک گسست بزرگ
در حوزه نیازهای کودک در کشورمان، گسست بزرگی را مشاهده میکنیم که شامل کتاب هم میشود. حالا به این قصه، ماجرای کرونا را هم باید افزود که باعث شده حضور اجتماعی بچهها کمتر شود؛ تا عملا نتوانند از خدمات موسسات کتاب، کتابخانهها و... نهایت استفاده را ببرند. کتاب میتواند یکی از گزینههای جذاب، جالب و مفید برای سرگرم کردن و جهت دادن به زندگی بچهها باشد. گزینهای که در کنار مواردی چون بازیهای میدانی و ارتباطات شفاهی با همسالان و...، اگر جایشان خالی باشد، میتواند به استفاده بچهها از تلفنهمراه و فضای مجازی منجر شود؛ استفادهای که غالبا از کنترل خارج شده و میتواند دردسرهای زیادی در تربیت آنها ایجاد کند.