وقتی متهم  شاکی می‌شود

چرا تیتر و عکس یک سازندگی یک فاجعه خنده‌دار است؟

وقتی متهم شاکی می‌شود

 بگذارید تعارفات مرسوم را بگذاریم کنار. بگذارید از مقدمه‌چینی‌های معمول بگذریم که حداقل در این مورد نیازی به هیچ تعارف و مقدمه‌چینی نیست. فکر کنید کسی که شهره به فساد اخلاقی است در رثای اخلاق خطابه سر دهد و از رواج اخلاق‌گریزی در جامعه گلایه کند. واکنش ما به این قصه چیست؟ «می‌خندیم!» نه از سر سرخوشی که از وقاحت تنیده به این گلایه‌ها. جماعت هنرمند تئاتری ترکیب معناداری برای بخشی از هنرشان به کار می‌برند که قابل تعمیم به حوزه‌های دیگر هم هست. آنها معتقدند وقتی یک تراژدی از حد بگذرد به کمدی شبیه‌تر است. به این معنا که دیگر به تراژدی پیش‌رویمان گریه نمی‌کنیم بلکه می‌خندیم؛ تئاتری‌ها بر این جریان نام «فاجعه‌نامه‌مضحک» گذاشته‌اند. ترکیبی پارادوکسیکال اما بامعنا. قصه تیتر و عکس یک روزنامه سازندگی دیروز درست قصه همین فاجعه‌نامه‌مضحک است.

این‌که از حجم غم آوارشده در متروپل بتوانید روایت ماجرا را به نفع بازی و پروژه سیاسی خودتان تغییر دهید. این‌که در این راه از انتشار اندوهناک تصاویر کشته‌های این غم هم دریغ نکنید و بر آوار این غم فریاد بزنید: «اسم رمز همه فسادها متروپل است». این‌که پیشینه آشکارتان پر از مسائل خاص باشد اما در فرصت به‌دست‌آمده از سمت مقصر ماجرا به سوی مطالبه‌گر کوچ کنید. این‌که با عوام‌فریبی ناب روایت احتمالی غالب را به دست بگیرید آن‌هم نه به قصد آگاهی‌رسانی که تنها به دلیل زدودن همه تخلفات انجام‌گرفته از سوی دوستان خودتان، نامش همدردی نیست؛ یک تراژدی خنده‌دار است و باید به آن خندید.
 به این خندید که در طول همه هشت سالی که دولت مقبول‌تان بر سر کار بوده هیچ تیتری با فونت 80 از حجم گسترده فسادهای آن روی جلدتان نرفته است. این‌که حالا تریبون جریانی دارد از فساد می‌گوید که دولت مطلوبش رکورددار اختلاس در کشور است. این ادعای رئیس کمیسیون اصل نود مجلس وقت است و اتهامی رسانه‌ای نیست. وقتی دولت در حجم این فسادها غوطه‌ور بود تیتر و عکس یک روزنامه‌تان این بود: «سگ فحش نیست!»
 تئاتر فاجعه‌نامه‌مضحک حالا روی صحنه است و البته که بازیگران قابل‌تاملی دارد. کارگردانان کارکشته‌ای دارد که سلاطین عوام‌فریبی‌اند و وقتی فساد اخلاقی عضو برجسته‌شان رو می‌شود برای بازی افکار عمومی حتی دست به تحریف مفاهیم می‌زنند؛ قاتل ظالم و مقتول مظلوم می‌شود قاتل مظلوم و مقتول ظالم! از چنین صحنه‌گردانانی بعید هم نیست حالا که غم متروپل، خشم شده از بی‌شمار تخلفات صورت‌گرفته، چه بهتر که با چرخشی رنگ‌ولعاب‌دار پیشینه فساد گذشته و جنایت امروز را رنگ کنند! بله، اسم رمز همه فسادها متروپل است اما باید دید چه کسی دارد از رواج فساد گلایه می‌کند، چه کسی دارد در رابطه با این جریان خطابه سر می‌دهد؟!