ترانه‌ای که «کار و اندیشه» را جاودانه کرد

ترانه‌ای که «کار و اندیشه» را جاودانه کرد

«من کارم/ من کارم/ بازو و نیرو دارم/ هر چیزی رو می‌سازم/ از تنبلی بیزارم/ اسم من، اندیشه/ به کار می‌گم، همیشه/ بی‌کار و بی‌اندیشه چیزی درست نمی‌شه...»  اگر هنگام خواندن این ابیات خواه‌ناخواه، ریتم و ملودی شناخته شده‌شان نیز در ذهن‌تان پخش می‌شود؛  بی‌شک از تماشاگران شاهکار دهه‌60 ابوالفضل رازانی، کارگردان، تهیه‌کننده، نویسنده، طراح لی‌اوت، تصویربردار و تدوینگر انیمیشن «کار و اندیشه» بوده‌اید.

مجموعه‌ای که رازانی در موردش چنین گفته بود: «من سال‌63 طرح این مجموعه را به تلویزیون دادم و آنها هم پذیرفتند و ما هم با تمام توان در زیر بمباران، کار  را  در   استودیو آغاز کردیم. یادم است بعضی وقت‌ها که هواپیماهای عراقی می‌آمدند، فرار می‌کردیم ولی باز دوباره سر صحنه برمی‌گشتیم. زمانی که این اثر ساخته شد به دلیل برخورداری از زبانی ساده و روان، مورد پسند عموم مردم قرار گرفت و دلیل این مسأله، سادگی موجود در بطن اثر بود. کارهای آن زمان روح و حس داشتند و این حس از مخاطبان یعنی کودکان گرفته می‌شد و ما فقط آن را پرورش می‌دادیم و بزرگ‌ترین خوشحالی من در زندگی این است که این مجموعه توانست بردی ملی پیدا کند.»
رازانی، آهنگسازی مجموعه عروسکی صامت و بی‌صدای کار و اندیشه را که جمعه‌ها از شبکه یک روی آنتن می‌رفت به فرید شب خیز سپرده بود.
شب‌خیز در مورد تیتراژ محبوب و بسیار شنیده شده این اثر توضیح داده بود: «ترانه کار و اندیشه خیلی زود سر زبان‌ها افتاد و به عقیده من به علت سادگی‌اش این قدر محبوب شد. ملودی کار خیلی ساده بود و اوج و فرود زیادی نداشت. شعر برای بچه‌ها سروده شده بود و در ذهن‌شان می‌نشست. اگر اشتباه نکنم سال 63 بود که مهرداد ملک زاده، تهیه کننده کار و اندیشه از من خواست این ترانه را بسازم. مجموعه در استودیویی در خیابان شریعتی ساخته می‌شد. »
او در مورد خوانندگان این ترانه هم چنین گفته بود: «جالب است بدانید خوانندگان این کار همسرم، هلن داوودلو و نسیم‌میم باشی، خواهرزاده‌ام بودند. یکی‌شان به جای عروسک کار می‌خواند و دیگری به جای اندیشه. همسرم در آن زمان 21ساله بود و خواهرزاده‌ام 13سال داشت. موسیقی این کار را با یک کیبورد کوچک زدم و تنظیم و ساخت ملودی هم توسط خودم انجام شد. همچنین ملودی‌اش را براساس شعری که قبلا سروده شده بود، ساختم و ضبط ترانه هم دو روز طول کشید و در استودیویی در خیابان فلسطین ضبط شد.»   آن طور که شب خیز می‌گوید، هرچند به ظاهر همه چیز خیلی ساده و جمع و جور اتفاق افتاد اما حاصل کار چنان درخشان بود که با هم بودن همیشگی کار و اندیشه تا دهه‌ها در ذهن مخاطب ایرانی ماندگار شد.

نرگس کیانی -  گروه رسانه