اختلافات بین سردار آزمون و مهدی طارمی قدیمی است
خطرات جنگ سرد «داداشها»
«داداشیها» چگونه و چه زمانی کارشان به اختلاف کشید؟ دیگر همهمان ماجرای استوریهای بحثبرانگیز درباره اسکوچیچ از سوی برخی بازیکنان تیمملی را میدانیم که چگونه باعث ایجاد دودستگی در تیمملی شد. اما هر چقدر این ماجرا بیشتر بیخ پیدا کرد از آن طرف مهدی طارمی و سردار آزمون بیشتر «داداشی» شدند. واقعیت همین است؛ بین برخی بازیکنان صاحبنام و لژیونر تیمملی اختلاف به وجود آمده و در صدر این اختلافات چیزی که بیشتر از همه جلب توجه میکند اختلاف بین سردار آزمون و مهدی طارمی است. اولی در راستای حمایت از اسکوچیچ به نیابت از دیگر بازیکنان تیمملی یک استوری منتشر کرد اما دومی مطلبی مخالف آن را گذاشت. گفتهها و شنیدهها زیاد است. میگویند سردار و مهدی حتی قبل از این ماجرا هم با یکدیگر اختلاف پیدا کرده بودند اما به بهترین شکل ممکن سعی میکردند با یکدیگر مماشات کنند و نگذارند پیامدهای این اختلاف به رسانهها درز پیدا کند. اما آبروداری تا جایی امکانپذیر بود. بالاخره یک روزی و در یک جایی این اختلاف باید پدیدار میشد.
سردار آزمون و مهدی طارمی البته بسیار عاقل هستند. حداقل در مقایسه با آنچه که در رابطه با اتفاقات مشابه در نسلهای گذشته تیم ملی فوتبال دیدیم باید تاکید کنیم که این دو ستاره تیمملی عاقل بودن خود را خوب نشان میدهند.
بگذارید مثالی بزنیم، دهه 80 بود که ترفند پاس ندادن باب شد، ترفندی کاملا کودکانه و زشت. به این شکل که مثلا یک بازیکن با هم تیمی خود اختلاف پیدا میکرد و سپس در میدان مسابقه این اختلاف را با پاس ندادن نشان میداد. خوشبختانه گذر زمان حداقل باعث بلوغ فکری در چنین زمینههایی شده است. آزمون و طارمی هر چند در پارهای از موارد اختلاف نظر دارند اما هرگز باعث نمیشود به حدی تقلیل پیدا کنند که به هم پاس ندهند یا اینکه اتفاقات دیگری رقم بزنند.
البته نه اینکه اختلاف بین آنها هیچ دردسری ندارد، برعکس دردسرساز هم هست. کافی است به دودستگی بسیار خطرناک شکل گرفته در تیمملی فوتبال ایران توجه کنید. البته جای خوشحالی است که طارمی و آزمون آبروداری میکنند. برعکس شاید سعی کنند خود را داداشی یکدیگر بدانند. چیزی که بارها درباره آن صحبت کردهاند؛ به خصوص بعد از ماجرای استوریها.
خطرات داداشها
هر چند در سطور پیشین به این اشاره کردیم که طارمی و آزمون عاقلتر از این حرفها هستند که بگذارند اختلافشان به تیمملی ضربه بزند اما ضمانت چندانی هم وجود ندارد. همین الان هم سردرگمی وسیعی بابت انتخاب سرمربی تیمملی وجود دارد که جو را خرابتر خواهد کرد. در ضمن به یاد داشته باشید که گستره اختلاف در تیمملی بزرگتر از این حرفهاست. در واقع طارمی و آزمون در واقع نفر اصلی گروههایی در تیمملی هستند که با یکدیگر اختلاف پیدا کردهاند. به جمع نفرات حامی آزمون باید نامهایی مثل بیرانوند، خلیلزاده و ... را اضافه کنید و به نفرات حامی طارمی هم باید به جهانبخش، عابدزاده و چند بازیکن دیگر اشاره کرد. داداشها و جنگهای سردشان هم میتواند خطرناک باشد. چه کسی میتواند این خطر را رفع کند؟ ماجدی و رفقا؟ یا سرمربی جدید تیمملی؟
داستانهای قدیمی
این برای نخستینبار نیست که تیمملی فوتبال ایران در آستانه جام جهانی با پارهای از اختلافات بین بازیکنانش روبهرو میشود. بگذارید مهمترین روایتها را مرور کنیم، برخی از این اختلافات علنی بودند اما برخی دیگر چندان سر و صدا نکردند.
1- اختلاف تاریخی علی دایی – علی کریمی
«در چشم من نگاه میکردند و پاس نمیدادند». این جمله تاریخی علی دایی است و منظور او کاملا واضح، ابتدا علی کریمی و سپس مهدی مهدویکیا بود. روایتهایی وجود دارد مبنی بر اینکه پای حسین کعبی هم در این پاس ندادن وسط است.
اختلافات علی دایی و علی کریمی از مدتها پیش آغاز شده بود اما در جامجهانی 2006 آلمان به اوج رسید. خوب هم میدانیم چه بلایی سر تیمملی آمد. دو باخت مقابل مکزیک و پرتغال و یک مساوی مقابل آنگولا حاصل کار تیم تحت هدایت برانکو بود.
نکته: اختلافات دایی و کریمی هنوز به طور کامل رفع نشده است.
2- اختلاف بی سر و صدای علی کریمی – جواد نکونام
پیش از جامجهانی 2014 برزیل احتمال این وجود داشت که علی کریمی به تیمملی فوتبال ایران دعوت شود. هر چند برای مدتی کوتاه این اتفاق رخ داد و کریمی هشت بار هم در انتخابی جامجهانی 2014 به میدان رفت اما نشد که پایش به جامجهانی برسد و برای دومین بار این افتخار را تجربه کند. آن دوران، اختلافاتی بین او و نکونام پیش آمد. ماجرا از وقتی شروع شد که کیروش بازوبند کاپیتانی را به نکونام سپرد. روابط این دو به تدریج رو به سردی رفت و حکایتهایی در رابطه با برخوردهای بسیار سرد این دو در اردوهای تیمملی وجود دارد. این دو حتی مدام به هم طعنه میزدند.
3- اختلاف صادقیان- نکونام
پدیده سوخته فوتبال ایران یعنی پیام صادقیان را خوب میشناسیم و میدانیم که فوتبالش در نهایت چطور تمام شد. او میتوانست مسافر جامجهانی 2014 برزیل باشد، اتفاقی که اگر رخ میداد آینده او را به طور کامل عوض میکرد اما شانس اینقدرها با او یار نبود. صادقیان در دربی 77 تکل خشنی روی پای نکونام رفت که خشم شدید کاپیتان تیمملی را در پی داشت. بعد هم صادقیان از تیمملی خط خورد تا این اتفاق را به تکلی که روی پای نکونام زده بود نسبت دهد. صادقیان بارها صریحا اعلام کرد که نکونام باعث خط خوردن او شد. البته کارلوس کیروش بارها تاثیرگذاری نکونام بر روی تصمیم خود در رابطه با خط زدن بازیکن اسبق پرسپولیس را به شدت تکذیب کرد و گفت هیچکسی نمیتواند نظرش را به او تحمیل کند.
هیلدا حسینیخواه - گروه ورزش