نخبگان، موتور محرک اقتصاد دانشبنیان
امروز دانشبنیان بودن و دانشبنیان شدن به یک مطالبه عمومی در کشور تبدیل شده است و همه در اینخصوص اظهارنظر کرده و به آن توجه دارند اما آنچیزی که از آن غفلت داریم، این است که موتور محرک اقتصاد دانشبنیان، جذب، بهکارگیری و نگهداشت نیروهای نخبه است. اقتصاد دانشبنیان و شرکت دانشبنیان بدون بهکارگیری نخبگان عملیاتی نیست. این جریانی است که تبدیل به گفتمان و مطالبه نشده و بیشتر توجهها تاکنون بهسمت ساختارهای اجرای شرکتها و روند افزایش کمی آنها بوده است. بیتردید، ساماندهی نیروی متخصص از مهمترین گلوگاهها برای توسعه شرکتهای دانشبنیان در کشور است که اگر این ساماندهی صورت نگیرد، شرکت دانشبنیان بهخودیخود ایجاد نشده و اگر هم تأسیس شود، یک ساختار بدون محتوای قوی خواهد بود؛ چراکه این شرکتها در تمام دنیا متکی بر نیروی انسانی متخصص و نخبه است.
از این رو، به منظور تحقق اقتصاد دانشبنیان، تربیت و پرورش نیروی انسانی مستعد برتر و نخبه به عنوان یک اصل باید در اولویت قرار بگیرد که در همین راستا بنیاد ملی نخبگان در سالهای گذشته اقدامات قابلقبولی در حوزه شناسایی، هدایت و حمایت از مستعدان برتر انجام داده که حاصل آن گردآوری بانک اطلاعاتی غنی از توانمندی این افراد است.
بنیاد در ادامه انجام ماموریتهای خود که مهمترین آن زمینهسازی برای اثرگذاری نخبگان در مدیریت تحولات کشور در بخشهای مختلف است، برنامههای خود در سال جاری در حوزه اشتغال موثر نخبگان را در چهار محور اصلی تدوین کرده تا در کمترین زمان ممکن پایههای اقتصاد دانشبنیان در کشور جایابی و تقویت شوند.
محور اول، فراهم کردن بستر مناسب برای فعالیت متخصصان و مستعدان در حدود 7000 شرکتهای دانشبنیان فعال در کشور و محور دوم، زمینهسازی برای ایجاد و راهاندازی شرکتهای دانشبنیان توسط این افراد است. جدا از حوزه دانشبنیان، جذب نخبگان جوان در قالب اعضای هیات علمی دانشگاههای کشور از دیگر اقدامات بنیاد ملی نخبگان برای اشتغالزایی موثر نخبگان جوان بوده و هست که خوشبختانه در این حوزه نیز تعداد قابلقبولی از این افراد در حال حاضر در دانشگاههای کشور مشغول فعالیت هستند.
اقدام چهارم در این بخش که آییننامه آن در اواخر
سال گذشته در هیات دولت به تصویب رسید و شیوهنامه آن نیز بهتازگی ابلاغ شده، جذب و بهکارگیری نخبگان در دستگاههای اجرایی است. این اقدام سبب فعال شدن ظرفیتهای جدیدی در حوزه اشتغال نخبگانی خواهد شد و براساس آن، نخبگان بالاتر از جایگاه کارکنان عادی دولت در بدو ورود، استخدام میشوند. از طرفی، در استفاده از فرصتهای آموزشی نیز اولویت داشته و میتوانند با سابقه کمتر از آنچه در آییننامه برای افراد عادی ذکرشده، از این فرصتها بهرهمند شوند.
همچنین، گسترش تعریف نخبگی در کشور از دیگر مواردی است که در دستور کار بنیاد ملی نخبگان قرار دارد، وقتی رهبر معظم انقلاب یا مسؤولان از واژه نخبگان استفاده میکنند، منظورشان هر ایرانیای است که میتواند به تحقق اهداف کشور در تمامی زمینهها کمک کند. از این رو اقدامی که بنیاد باید هرچه زودتر انجام دهد، این است که تعریف خود از نخبگان را بهگونهای ارائه کند که با افزایش گستره نخبگی در چارچوب شاخصهای معین، بخش بیشتری از تعریف عام را در برگیرد.
در پایان سخن فراموش نکنیم، سیاستگذاری و انجام امور در سطح ملی یک امر صرفا حقوقی و قانونی نیست، بلکه نیازمند همکاری جامعه است که بازوی اصلی آن رسانهها هستند. اگر اقتصاد دانشبنیان به یک گفتمان تبدیل شده، این بر اثر وظیفه و زحمت رسانهها بوده که امیدواریم این مهم درخصوص تبیین نقش پررنگ نخبگان در مدیریت تحولات کشور نیز بهزودی محقق شود و نخبگان با قرار گرفتن در جایگاه مناسب، هرچه بیشتر در توسعه و پیشرفت ایران عزیزمان گام بردارند.
ناصر باقریمقدم - قائممقام بنیاد ملی نخبگان