تداوم سیاست‌های اشتباه‌ انگلیس

تداوم سیاست‌های اشتباه‌ انگلیس

خبرها مبنی بر این‌که پایان نخست‌وزیری شوم بوریس جانسون نزدیک است، باعث تسکین و خوشحالی شده و این خوشحالی کاملا قابل درک است.اما کسانی که انتظار تغییر دارند نباید چندان خوشحال باشند، چرا که خبرها در این زمینه اصلا خوب نیست و رهبر بعدی حزب محافظه‌کار تقریبا به طور قطع همان سیاست‌های جانسون را دنبال خواهد کرد.در مورد برگزیت، آزادی‌های مدنی، قوانین حقوق بشر و در بسیاری زمینه‌های دیگر شاهد همان ناسیونالیسم انگلیسی و پوپولیسم پیش پاافتاده و شرورانه خواهیم بود. باید به این نکته توجه داشت که جانسون به دلیل سیاست‌هایش سرنگون نشد. سیاست‌های جانسون میان اعضای محافظه‌کار محبوب بودند و بسیاری از آنها فکر می‌کردند او حتی به اندازه کافی در پیگیری این سیاست‌ها جدی نیست. او به خاطر حرص و طمع، تهمت، سوءاستفاده از قدرت و اقدامات فریبکارانه‌اش سرنگون شد و کار به جایی رسید که حتی پرشورترین محافظه‌کاران حامی برگزیت هم نتوانستند به حمایت خود از او ادامه دهند.

چه کسی جایگزین جانسون می‌شود؟
سیاستمداران محافظه‌کار نظر خود را در مورد سیاست‌های کلی تغییر نداده‌اند و این چیزی است که به محض پایان انتخابات رهبری محافظه‌کاران و تعیین نخست‌وزیر آینده انگلیس در روزهای آینده مشاهده خواهیم کرد. در این انتخابات مشخص می‌شود چه کسی نخست‌وزیر آینده انگلیس خواهد شد.این سیستم به این صورت عمل می‌کند که نمایندگان حزب محافظه‌کار پس از چند دور رای‌گیری، نامزدهای نخست‌وزیری را به دو نفر محدود می‌کنند و آن نامزدها سپس پرونده خود را در برابر اعضای محافظه‌کار در سراسر کشور به رای می‌گذارند. این سیستمی است که بوریس جانسون را سه سال پیش در تابستان 2019 نخست‌وزیر کرد و جانشین او نیز تا چند روز دیگر با همین سیستم انتخاب می‌شود. این یعنی ما می‌توانیم انتظار برنده‌ای مشابه جانسون داشته باشیم: سیاستمداری که قصد رویارویی با اروپا را دارد، مقابل مهاجرت می‌ایستد، به حاکمیت قانون حمله، قانون حقوق بشر را پاره می‌کند و پروتکل ایرلند شمالی را زیر پا می‌گذارد. به عبارت دیگر، رهبر بعدی حزب محافظه‌کار، درست مانند بوریس جانسون، علیه اصول اساسی لیبرال دموکراسی خواهد جنگید. 
اعضای محافظه‌کار انتخاب خواهند کرد
باید توجه داشت اعضای حزب محافظه‌کار به 200هزار نفر نمی‌رسد. آنها معمولا مسن، سفیدپوست و دشمن اتحادیه اروپا و از اعضای سابق حزب راستگرای استقلال انگلیس(UKIP) هستند که قبلاً توسط نایجل فاراژ رهبری می‌شد. جای تعجب نیست که نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد تعداد زیادی از آنها متعصب هستند.نظرسنجی انجام شده توسط YouGov (که توسط ناظم زهاوی، نماینده محافظه‌کار پارلمان انگلیس راه‌اندازی شد) نشان داد دوسوم اعضای حزب محافظه‌کار معتقد به تئوری مضر توطئه هستند، مبنی بر این‌که بخش‌هایی از انگلیس تحت قوانین شریعت اداره می‌شود و 45درصد فکر می‌کنند برخی از مناطق انگلیس برای آنها خطرناک است.این جمعیت کوچک کمتر از نیمی از یک درصد جمعیت بریتانیا را تشکیل می‌دهد. بااین حال، آنها درنهایت رهبر بعدی محافظه‌کاران را انتخاب خواهند کرد.به همین دلیل باید گفت اظهارات میشل بارنیه - مذاکره‌کننده اتحادیه اروپا در مورد برگزیت -بسیار خوشبینانه و غیرواقع‌بینانه بود که گفت خروج بوریس جانسون صفحه جدیدی را در روابط بریتانیا با اروپا باز می‌کند. این مسأله درباره مایکل‌هسلتاین، سیاستمدار باسابقه انگلیسی نیز صدق می‌کند که پیش‌بینی کرد پایان جانسون به معنای پایان برگزیت است. زیرا همه شواهد موجود نشان می‌دهد هر کسی که طرفدار رابطه نزدیک‌تر با اروپا باشد، شانس ناچیزی برای برنده شدن رهبری محافظه‌کاران دارد.
رأی میلیاردرها
بوریس جانسون به لطف حمایت دو گروه قدرتمند و متحد، قدرت خود را حفظ کرد. اول، میلیاردرهای محافظه‌کار که در اقدامی مخالف با تمام ارزش‌های دموکراسی، حزب محافظه‌کار را با کمک‌های مالی خود کنترل می‌کنند.
دوم، صاحبان بزرگ روزنامه روپرت مرداک، لردروترمر و خانواده بارکلی. همه آنها سه سال پیش از جانسون برای رهبری حزب محافظه‌کار حمایت کردند و حمایت آنها در انتخابات عمومی 2019 نیز ادامه یافت. به استثنای تایمز متعلق به مرداک که در آخرین لحظات انتقاداتی از جانسون مطرح کرد سایر رسانه‌های حامی او همچنان به حمایت از او ادامه می‌دهند. این رویدادهای غیردموکراتیک همچنان ادامه دارد و مطبوعات جریان اصلی در اتحاد با حامیان میلیاردر به‌دنبال انتخاب جانشین جانسون هستند.انگلیس به یک سیاستمدار شجاع نیاز دارد تا از خواسته‌های این اتحاد شوم سرپیچی کند اما تجربه نشان داده هر سیاستمداری به این سمت حرکت کرده شکست خورده است. 
این نکته را نیز باید توجه داشت که تمام نامزدهایی که در این دوره برای ریاست رهبری حزب محافظه‌کار به رقابت پرداختند و دو نامزدی که به رقابت پایانی راه یافتند، همگی در کابینه جانسون خدمت می‌کردند. آنها از سیاست‌های او حمایت و در بسیاری از موارد دروغ‌های او را تکرار کردند.به عنوان مثال در آخرین روزهای دولت جانسون بود که ساجد جاوید در نامه استعفای خود به نخست‌وزیر تاکید کرد مردم بریتانیا از دولت انتظار صداقت دارند.
آیا واقعا سه سال طول کشید تا جاوید متوجه شود جانسون یک دروغگوی بزرگ است و همیشه واقعیت‌ها را وارونه جلوه می‌دهد؟ و فراموش نکنیم جاوید حتی به‌عنوان وزیر بهداشت چگونه ادعای دروغین بوریس جانسون مبنی بر ساخت 48بیمارستان جدید را تکرار کرد و این ادعا اکنون توسط اداره حسابرسی ملی انگلیس تحت بررسی است. همین امر در مورد هر کسی که در کابینه جانسون خدمت کرده، صدق می‌کند بنابراین فردی که تا چند روز دیگر به نخست‌وزیری انگلیس انتخاب می‌شود، نمی‌تواند میراث او را انکار کند. بریتانیا تا چند روز دیگر چهره جدیدی در داونینگ استریت خواهد داشت اما پروژه‌های جانسون قطعا به همان شکل ادامه خواهد داشت.

منبع: میدل ایست آی