خطر پیرسالی، بیخ گوش کانون
در این بخش از نوشتار قصد داریم به این مسأله بپردازیم که مشکل اصلی کانون پرورش در کجاست؟
الف: ساختار لیبرالی
ساختار کانون شرکت مادرتخصصی دولتی وابسته به وزارت آموزشوپرورش تعریف شده است که هیاتامنا و هیاتمدیره دارد. بهطورطبیعی یک شرکت باید درآمدزا باشد و کانون سالانه بودجه خود را بهعنوان زیانکرد و زیانانباشته دریافت میکند. مجال این بحث اینجا نیست و در آینده بیشتر خواهم نوشت اما مختصر اینکه این ساختار از نگاه کلان غلط به فرهنگ در کشور ما نشات میگیرد. این نگاه لیبرالی است. مگر میشود سازمانی کار تربیتی بکند و هزینه آن را از متربیان دریافت کند؟ نظام دینی و قرآنی در مقوله تربیت و فرهنگ به سود و زیان مادی نمیاندیشد. به نتیجه مینگرد. حال با این همه بریزوبپاش غیرضروری این وسط کانون باید خودش هزینه خودش را استحصال کند. جای تامل ندارد؟ بعد موقع پیداکردن مقصران وضع موجود فرهنگی، کانون هم بهعنوان متولی سر بریده میشود. اصلا کجای قانون کانون متولی است؟ مگر شرکت میتواند متولی باشد؟ یاد شوخی افتادم که گفت: پلیس راهور خودرویی را متوقف و از راننده مطالبه گواهینامه کرد. راننده در کمال خونسردی گفت: مگر دادی که میخواهی؟!
ب: وابستگی به وزارت آموزشوپرورش
در شروع انقلاب اسلامی، شورای انقلاب، کانون را به وزارت آموزشعالی واگذار کرد. بعدها آنها هم از خیر این شرکت زیانده گذشتند و به وزارت عریضوطویل آموزشوپرورش احاله شد و به تجربه طولانی خدمت در کانون عرض میکنم که وزارت آموزشوپرورش گرهگشای هیچ مشکلی نبوده و نخواهد بود. اگر مشکلی اضافه نکند، حق هم دارند آنقدر مشکل انباشته در درون خود و با فرزندان قد و نیمقد خود دارند که مجالی برای نوازش کاکل فرزندخواندهای به نام کانون نمیماند.
آیا کانون دچار پیری سازمانی شده؟
کانون 57ساله دوران میانسالی را طی کرده و به پیری سازمانی نزدیک است اما از نظر تعریف علمی پیری سازمانی ربطی به سنوسال ندارد. سازمانها موجودات زندهای هستند که دوران طفولیت، جوانی، میانسالی و پیری دارند. در این میان برخی سازمانها دچار پیری زودرس میشوند. شاید بتوان مفهوم پیر یا جوان را به معنای انعطافپذیری و کنترلپذیری سازمان در نظر گرفت. سازمان جوان انعطافپذیری زیادی دارد و میتواند هنگام بروز مشکلات بهآسانی تغییر کند. از طرف دیگر به دلیل نبود امکان پیشبینی کنترلپذیری کمی دارد اما سازمان پیر تمایلی به تغییر ندارد ولی میتواند کنترلپذیری بالایی داشته باشد. وقتی که سازمان قابلیت انعطاف و کنترل را با هم داشته باشد در حالت تکامل بهسر میبرد. چنین سازمانی میتواند مزایای جوانی و پیری را با هم داشته باشد. سازمان در اثر پیری و کمشدن انعطاف نمیتواند بهخوبی با مشکلات روبهرو شود. گاهی مشکلات حلنشدنی به نظر میرسد ولی میتوان فرآیند پیری را برگشت داد. برای این منظور سازمان باید به دنبال فراهمکردن شرایطی باشد که رشد یا جوانی در آن معتدل شده است و سپس سازمان را در همان دوره حفظ نماید. (ادیزس، ۱۹۹۷).
به تجربه دیری نخواهد پایید که زنگ پیری سازمانی و حتی مرگ سازمانی بیخ گوش کانون به صدا در خواهد آمد اگر:
***نسبت به اصلاح ساختار اقدام نکند.
***جذب مربیان جوان و خلاق، آشنا به علوم جدید، بهویژه ظرفیتهای فضای مجازی را در دستورکار قرار ندهد.
***برای مشکلات جدید راهحلهای جدید و خلاق ارائه نکند.
***برنامه راهبردی همراه با افق 10ساله نداشته باشد.
***مزیت رقابتی را برای رقابت با رقبای قدر داخل و خارج جدی نگیرد.
***نظام کارمندمحوری را تغییر ندهد.
ساختار کانون شرکت مادرتخصصی دولتی وابسته به وزارت آموزشوپرورش تعریف شده است که هیاتامنا و هیاتمدیره دارد. بهطورطبیعی یک شرکت باید درآمدزا باشد و کانون سالانه بودجه خود را بهعنوان زیانکرد و زیانانباشته دریافت میکند. مجال این بحث اینجا نیست و در آینده بیشتر خواهم نوشت اما مختصر اینکه این ساختار از نگاه کلان غلط به فرهنگ در کشور ما نشات میگیرد. این نگاه لیبرالی است. مگر میشود سازمانی کار تربیتی بکند و هزینه آن را از متربیان دریافت کند؟ نظام دینی و قرآنی در مقوله تربیت و فرهنگ به سود و زیان مادی نمیاندیشد. به نتیجه مینگرد. حال با این همه بریزوبپاش غیرضروری این وسط کانون باید خودش هزینه خودش را استحصال کند. جای تامل ندارد؟ بعد موقع پیداکردن مقصران وضع موجود فرهنگی، کانون هم بهعنوان متولی سر بریده میشود. اصلا کجای قانون کانون متولی است؟ مگر شرکت میتواند متولی باشد؟ یاد شوخی افتادم که گفت: پلیس راهور خودرویی را متوقف و از راننده مطالبه گواهینامه کرد. راننده در کمال خونسردی گفت: مگر دادی که میخواهی؟!
ب: وابستگی به وزارت آموزشوپرورش
در شروع انقلاب اسلامی، شورای انقلاب، کانون را به وزارت آموزشعالی واگذار کرد. بعدها آنها هم از خیر این شرکت زیانده گذشتند و به وزارت عریضوطویل آموزشوپرورش احاله شد و به تجربه طولانی خدمت در کانون عرض میکنم که وزارت آموزشوپرورش گرهگشای هیچ مشکلی نبوده و نخواهد بود. اگر مشکلی اضافه نکند، حق هم دارند آنقدر مشکل انباشته در درون خود و با فرزندان قد و نیمقد خود دارند که مجالی برای نوازش کاکل فرزندخواندهای به نام کانون نمیماند.
آیا کانون دچار پیری سازمانی شده؟
کانون 57ساله دوران میانسالی را طی کرده و به پیری سازمانی نزدیک است اما از نظر تعریف علمی پیری سازمانی ربطی به سنوسال ندارد. سازمانها موجودات زندهای هستند که دوران طفولیت، جوانی، میانسالی و پیری دارند. در این میان برخی سازمانها دچار پیری زودرس میشوند. شاید بتوان مفهوم پیر یا جوان را به معنای انعطافپذیری و کنترلپذیری سازمان در نظر گرفت. سازمان جوان انعطافپذیری زیادی دارد و میتواند هنگام بروز مشکلات بهآسانی تغییر کند. از طرف دیگر به دلیل نبود امکان پیشبینی کنترلپذیری کمی دارد اما سازمان پیر تمایلی به تغییر ندارد ولی میتواند کنترلپذیری بالایی داشته باشد. وقتی که سازمان قابلیت انعطاف و کنترل را با هم داشته باشد در حالت تکامل بهسر میبرد. چنین سازمانی میتواند مزایای جوانی و پیری را با هم داشته باشد. سازمان در اثر پیری و کمشدن انعطاف نمیتواند بهخوبی با مشکلات روبهرو شود. گاهی مشکلات حلنشدنی به نظر میرسد ولی میتوان فرآیند پیری را برگشت داد. برای این منظور سازمان باید به دنبال فراهمکردن شرایطی باشد که رشد یا جوانی در آن معتدل شده است و سپس سازمان را در همان دوره حفظ نماید. (ادیزس، ۱۹۹۷).
به تجربه دیری نخواهد پایید که زنگ پیری سازمانی و حتی مرگ سازمانی بیخ گوش کانون به صدا در خواهد آمد اگر:
***نسبت به اصلاح ساختار اقدام نکند.
***جذب مربیان جوان و خلاق، آشنا به علوم جدید، بهویژه ظرفیتهای فضای مجازی را در دستورکار قرار ندهد.
***برای مشکلات جدید راهحلهای جدید و خلاق ارائه نکند.
***برنامه راهبردی همراه با افق 10ساله نداشته باشد.
***مزیت رقابتی را برای رقابت با رقبای قدر داخل و خارج جدی نگیرد.
***نظام کارمندمحوری را تغییر ندهد.