بررسی كردهایم كه كتابهای قاچاق از چه نوعی هستند و به چه دلیل مورد توجه قاچاقچیان كتاب قرار گرفتهاند
كتاب مورد علاقه شما چیست جناب قاچاقچی؟
كتاب مورد علاقه شما چیست؟ اگر روزی در یك جزیره تنها بمانید و فرصت كافی برای كتاب خواندن داشته باشید چه كتابهایی را با خود خواهید برد؟ بهترین كتابهایی كه تا امروز خواندهاید را نام ببرید. كتاب مورد علاقه شما كدام است؟ چه كتابی بیشترین تاثیر را روی شما و زندگیتان داشته و دیگر سؤالاتی از این دست را فقط و فقط باید از آدمهای فرهنگدوست و اهل مطالعه میپرسیدیم، اما روزگارمان به جایی رسیده كه حالا باید ببینیم قاچاقچیان فعال حوزه كتاب، به چه نوع كتابهایی علاقه دارند و دست روی چه آثاری میگذارند، شاید بتوانیم دلیل این علاقه را بفهمیم و چه بسا دریافتیم دقیقا آنها كسب و كارشان را روی كدام خواستهها و نیازها و خصیصههای مشتریان كتاب استوار كردهاند كه این طور بازار را قبضه كردهاند.
تحلیل و بررسی علاقهمندیهای قاچاقچیان كتاب چندان كار سختی نیست. همین چند روز پیش یا به عبارت دقیقتر یكشنبه گذشته تعدادی از ناشران و خبرنگاران با هماهنگی اتحادیه ناشران كتاب به یكی از انبارهای قاچاق كتاب سر زدند و از نزدیك كتابهای ضبطشده را دیدند و میتوان بهسادگی این كتابها را در چند دسته تقسیمبندی كرد اما آنچه خیلی ساده نیست، مقاومت در برابر وسوسه خرید كتابهای قاچاق است كه بازار قاچاقچیان را رونق داده است.
واسه پوله، واسه پوله
اولریش مارزلف، ایرانشناس آلمانی كه مطالعه جامعی بر ادبیات شفاهی و داستانهای فولكلوریك فارسی داشته، معتقد است كه در بسیاری از این داستانها میتوان علاقه ایرانیها به بخت و اقبال را شاهد بود. او میگوید: «زندگی مردم ایران همیشه خیلی سخت بوده و قهرمانهای قصههای ایرانی هم معمولا از همین مردمی بودهاند كه زندگی سختی داشتهاند؛ مثلا پینهدوز یا خانوادههای فقیر. این قهرمانها همیشه به دنبال این بودند كه زندگیشان تغییر كند و به شرایط بهتری برسند. آنها آرزوهای خیلی بزرگی نداشتند، بلكه در فكر این بودند كه به زندگی راحتی دست پیدا كنند. برای همین قهرمانهای قصههای ایرانی همیشه دنبال گنج هستند.»
به استناد برداشت این پژوهشگر آلمانی و البته با رجوع به امیال درونی خودمان و میل به غلبه بر مشكلات اقتصادی و رسیدن به رفاه و شرایط مالی بهتر میتوانیم بفهمیم كه كتابهای انگیزشی از نوع اقتصادی و مالی برای بسیاری از ما جذاب هستند و حتی كسانی كه شاید هرگز در زندگی كتابی جز كتابهای درسی به دست نگرفتهاند وسوسه شوند كه یكی از این كتابها را بخوانند. به صورت كاملا منطقی طبیعی است كه كسانی بخواهند كتابهای هوش مالی یا پدر پولدار، پدر بیپول را بخوانند و در نتیجه این دو كتاب در فهرست اقلام مورد توجه قاچاقچیان قرار داشته باشد. قاچاقچیان كتاب، احتمالا از میزان استقبالی كه در بازار كتاب شاهد بودهاند، دست به تولید و عرضه غیرقانونی این نوع كتابها میزنند.
البته میل و علاقه به كتابهای انگیزشی صرفا به نوع اقتصادی ختم نمیشود و كتابهای روانشناسی انگیزشی هم طرفداران بسیار دارند و در نتیجه در فهرست آثار قاچاق دیده میشوند؛ كتابهایی مانند راز یا قدرت ذهن و امثال آن كه براساس نظریههای اثبات نشده به ظاهر علمی، مخاطب را به سمت ساختن زندگی راحتتر و آرامتر تشویق میكنند.
وسوسههای پولساز
شاید به گفته یوسف علیخانی، قاچاقچیان كتاب آدمهای خطرناكی باشند كه اسلحه حمل میكنند و نسبتی با ادب و فرهنگ ندارند، اما این آدمها آنقدرها هم كه این نویسنده ارجمند میگوید با تفكر و تعقل و اندیشه بیگانه نیستند و دستكم این گفته اندیشمندان دینی را به تجربه دریافتهاند كه آدمیزاد به هر آنچه منعش كنند حریص میشود و به همین دلیل ساده، قاچاقچیان كتابهای زیادی را
به خلقا... میفروشند.
یكی از جالبترین نمونه كتاب كهندیارا است كه به وفور در انبار قاچاق پیدا شده و خیلیها دربارهاش كنجكاو هستند، چون گفته میشود این كتاب راوی خاطران فرح دیبا پهلوی است. افراد زیادی از روی كنجكاوی، كیسه قاچاقچیان را پر كردهاند در حالی كه همسر پهلوی دوم چندباری گفته كتاب خاطراتش در ایران ساختگی است.
قصه وسوسهها و كنجكاویها به همینجا ختم نمیشود و به نظر میرسد قاچاقچیان كتاب از این ترفند خوب بهره گرفتهاند كه هر كتابی را با ادعای كامل بودن به خورد مردم بدهند.
من یك روشنفكرم
در میان كتابهای قاچاق، دستهای از آثار هستند كه صرفا به دلیل محبوبیت در میان خوانندگان و پرفروش بودن قاچاق شدهاند. نكته قابل توجه درباره این دسته از كتابها آن است كه تك تك آنها را میتوان از كتابفروشیهای معتبر و از ناشران خریداری كرد و خواند. این كتابها نه چاپشان تمام شده، نه ممیزی شدهاند و نه كمیاب و نایاب هستند، اما كمی ارزانتر در بساط قاچاقچیان میتوان پیدایشان كرد ولو با كیفیت پایینتر و در مواردی با همان كیفیت اصلی. از این دسته كتابها میتوان به صد سال تنهایی گابریل گارسیا ماركز اشاره كرد كه هنوز و همچنان پرفروش است و اصلا خواندن این كتاب برای خیلیها به معنای راه یافتن به جرگه فرهیختگان گرامی است و نشانه و دلیل روشنفكری و ادب دوستی!
احتمالا به خاطر دارید وقتی مرحوم ماركز، جهان فانی را وداع گفت ما ایرانیها خیلی بیشتر از كلمبیاییها و حتی لاتینزبانها به سوگ نشستیم و از این خسران چنان نالیدیم كه تبدیل به سوژه شدیم و طنزها برای خودمان نوشتیم و كشیدیم.
قصه كتابهای محبوب به صدسال تنهایی ماركز و آثار آلبرت كامو و فرانتس كافكا ختم نمیشود؛ یك رمان ساده و نوجوانانه درباره تاریخ فلسفه هم میتواند چنان محبوب شود كه سر از بازار قاچاق در بیاورد. به همین دلیل ساده است كه با وجود چند ترجمه متفاوت از كتاب دنیای سوفی و انتشار آن توسط چند ناشر، این كتاب هم به فهرست قاچاقچیان راه پیدا كرده است.
اصلا چرا راه دور برویم، كتاب
«من او» نوشته رضا امیرخانی هم در میان كتابهای قاچاق دیده میشود، چون كتابخوانها و آدمهای اهل مطالعه دربارهاش حرف میزنند یا مثلا كتاب ملت عشق كه در بازار كتاب ایرانی حسابی طرفدار پیدا كرد و آنقدر خوب فروخت كه قاچاقچیان نتوانستند از سود سرشار فروش این كتاب بگذرند.
تحلیل و بررسی علاقهمندیهای قاچاقچیان كتاب چندان كار سختی نیست. همین چند روز پیش یا به عبارت دقیقتر یكشنبه گذشته تعدادی از ناشران و خبرنگاران با هماهنگی اتحادیه ناشران كتاب به یكی از انبارهای قاچاق كتاب سر زدند و از نزدیك كتابهای ضبطشده را دیدند و میتوان بهسادگی این كتابها را در چند دسته تقسیمبندی كرد اما آنچه خیلی ساده نیست، مقاومت در برابر وسوسه خرید كتابهای قاچاق است كه بازار قاچاقچیان را رونق داده است.
واسه پوله، واسه پوله
اولریش مارزلف، ایرانشناس آلمانی كه مطالعه جامعی بر ادبیات شفاهی و داستانهای فولكلوریك فارسی داشته، معتقد است كه در بسیاری از این داستانها میتوان علاقه ایرانیها به بخت و اقبال را شاهد بود. او میگوید: «زندگی مردم ایران همیشه خیلی سخت بوده و قهرمانهای قصههای ایرانی هم معمولا از همین مردمی بودهاند كه زندگی سختی داشتهاند؛ مثلا پینهدوز یا خانوادههای فقیر. این قهرمانها همیشه به دنبال این بودند كه زندگیشان تغییر كند و به شرایط بهتری برسند. آنها آرزوهای خیلی بزرگی نداشتند، بلكه در فكر این بودند كه به زندگی راحتی دست پیدا كنند. برای همین قهرمانهای قصههای ایرانی همیشه دنبال گنج هستند.»
به استناد برداشت این پژوهشگر آلمانی و البته با رجوع به امیال درونی خودمان و میل به غلبه بر مشكلات اقتصادی و رسیدن به رفاه و شرایط مالی بهتر میتوانیم بفهمیم كه كتابهای انگیزشی از نوع اقتصادی و مالی برای بسیاری از ما جذاب هستند و حتی كسانی كه شاید هرگز در زندگی كتابی جز كتابهای درسی به دست نگرفتهاند وسوسه شوند كه یكی از این كتابها را بخوانند. به صورت كاملا منطقی طبیعی است كه كسانی بخواهند كتابهای هوش مالی یا پدر پولدار، پدر بیپول را بخوانند و در نتیجه این دو كتاب در فهرست اقلام مورد توجه قاچاقچیان قرار داشته باشد. قاچاقچیان كتاب، احتمالا از میزان استقبالی كه در بازار كتاب شاهد بودهاند، دست به تولید و عرضه غیرقانونی این نوع كتابها میزنند.
البته میل و علاقه به كتابهای انگیزشی صرفا به نوع اقتصادی ختم نمیشود و كتابهای روانشناسی انگیزشی هم طرفداران بسیار دارند و در نتیجه در فهرست آثار قاچاق دیده میشوند؛ كتابهایی مانند راز یا قدرت ذهن و امثال آن كه براساس نظریههای اثبات نشده به ظاهر علمی، مخاطب را به سمت ساختن زندگی راحتتر و آرامتر تشویق میكنند.
وسوسههای پولساز
شاید به گفته یوسف علیخانی، قاچاقچیان كتاب آدمهای خطرناكی باشند كه اسلحه حمل میكنند و نسبتی با ادب و فرهنگ ندارند، اما این آدمها آنقدرها هم كه این نویسنده ارجمند میگوید با تفكر و تعقل و اندیشه بیگانه نیستند و دستكم این گفته اندیشمندان دینی را به تجربه دریافتهاند كه آدمیزاد به هر آنچه منعش كنند حریص میشود و به همین دلیل ساده، قاچاقچیان كتابهای زیادی را
به خلقا... میفروشند.
یكی از جالبترین نمونه كتاب كهندیارا است كه به وفور در انبار قاچاق پیدا شده و خیلیها دربارهاش كنجكاو هستند، چون گفته میشود این كتاب راوی خاطران فرح دیبا پهلوی است. افراد زیادی از روی كنجكاوی، كیسه قاچاقچیان را پر كردهاند در حالی كه همسر پهلوی دوم چندباری گفته كتاب خاطراتش در ایران ساختگی است.
قصه وسوسهها و كنجكاویها به همینجا ختم نمیشود و به نظر میرسد قاچاقچیان كتاب از این ترفند خوب بهره گرفتهاند كه هر كتابی را با ادعای كامل بودن به خورد مردم بدهند.
من یك روشنفكرم
در میان كتابهای قاچاق، دستهای از آثار هستند كه صرفا به دلیل محبوبیت در میان خوانندگان و پرفروش بودن قاچاق شدهاند. نكته قابل توجه درباره این دسته از كتابها آن است كه تك تك آنها را میتوان از كتابفروشیهای معتبر و از ناشران خریداری كرد و خواند. این كتابها نه چاپشان تمام شده، نه ممیزی شدهاند و نه كمیاب و نایاب هستند، اما كمی ارزانتر در بساط قاچاقچیان میتوان پیدایشان كرد ولو با كیفیت پایینتر و در مواردی با همان كیفیت اصلی. از این دسته كتابها میتوان به صد سال تنهایی گابریل گارسیا ماركز اشاره كرد كه هنوز و همچنان پرفروش است و اصلا خواندن این كتاب برای خیلیها به معنای راه یافتن به جرگه فرهیختگان گرامی است و نشانه و دلیل روشنفكری و ادب دوستی!
احتمالا به خاطر دارید وقتی مرحوم ماركز، جهان فانی را وداع گفت ما ایرانیها خیلی بیشتر از كلمبیاییها و حتی لاتینزبانها به سوگ نشستیم و از این خسران چنان نالیدیم كه تبدیل به سوژه شدیم و طنزها برای خودمان نوشتیم و كشیدیم.
قصه كتابهای محبوب به صدسال تنهایی ماركز و آثار آلبرت كامو و فرانتس كافكا ختم نمیشود؛ یك رمان ساده و نوجوانانه درباره تاریخ فلسفه هم میتواند چنان محبوب شود كه سر از بازار قاچاق در بیاورد. به همین دلیل ساده است كه با وجود چند ترجمه متفاوت از كتاب دنیای سوفی و انتشار آن توسط چند ناشر، این كتاب هم به فهرست قاچاقچیان راه پیدا كرده است.
اصلا چرا راه دور برویم، كتاب
«من او» نوشته رضا امیرخانی هم در میان كتابهای قاچاق دیده میشود، چون كتابخوانها و آدمهای اهل مطالعه دربارهاش حرف میزنند یا مثلا كتاب ملت عشق كه در بازار كتاب ایرانی حسابی طرفدار پیدا كرد و آنقدر خوب فروخت كه قاچاقچیان نتوانستند از سود سرشار فروش این كتاب بگذرند.
تیتر خبرها
-
با خودروسازان برخورد میشود؟
-
لطفا موفقیت ما را به حساب خود ننویسید!
-
از «گام دوم» مراقبت کنیم
-
كتاب مورد علاقه شما چیست جناب قاچاقچی؟
-
روایت شاهدان عینی جلسه 6/1/68
-
هراس و هیجان در همین حوالی
-
المپیک تلویزیونی
-
جوانههای اشتغال
-
تنها در خانه
-
سارقان به دنبال گوسفندها
-
عمق عشقهایمان چقدر است؟
-
روایت شاهدان عینی جلسه 6/1/68