گفتوگو با دکتر مرتضی ضرابی، دوست و همکار مرحوم سعید کاظمی آشتیانی مؤسس پژوهشکده رویان درباره زندگی و شخصیت این چهره ماندگار علمی
آرزویش سربلندی ایران بود
غرور و قلب مردم ایران، 16سال پیش در چنین روزی زخمی شد؛ مردی از میان ما رفت که جان و جوانیاش را برای سربلندی این سرزمین گذاشته بود و غیرممکنهایی را ممکن کرد که جهان به احترامش کلاه از سر برداشت. امروز سالروز آسمانی شدن دکتر سعید کاظمی آشتیانی است که فروردین 1340 چشم به جهان گذاشته بود، سالهای آغاز جوانی را به کسب و علم و تحصیل گذرانده بود. برای دریافت مدرک دکتری به خارج از کشور نرفت؛ همت و نیروی جوانی را صرف راهاندازی جهاد دانشگاهی کرد و بهعنوان یک دانشآموخته رشته جنینشناسی برآن شد در این زمینه یک پژوهشکده راهاندازی کند. در پژوهشکده رویان، کاظمی آشتیانی پژوهشهای علمی را به مطالعه روی سلولهای بنیادی توسعه داد. اولین کودک متولد شده با لقاح مصنوعی و همه کودکانی که اینچنین قدم به هستی میگذارند، حیاتشان را مدیون اراده و تلاشهای دکتر کاظمی آشتیانی هستند و همینطور همه دستاوردهای علمی در زمینه باروری و البته مقوله شبیهسازی که زمانی دستمایه فیلمهای علمی ــ تخیلی بود و در ایران کم و بیش همزمان با مؤسسات تحقیقاتی مطرح جهان به واقعیت بدل شد. کسی مانند دکتر سعید کاظمی آشتیانی بهجز علم و دانش حتما به سلاحهای دیگری برای رویارویی با بنبستها و فتح قلههای موفقیت مجهز بوده که شاید کمتر درباره آنها بدانیم. به این منظور پای صحبتهای دکتر مرتضی ضرابی، مدیرعامل بانک خون بندناف رویان نشستیم که از سال 1372 در جهاد دانشگاهی تهران و بعدها در پژوهشگاه رویان همکار، دوست و معاون دکتر کاظمی آشتیانی بود.
یکی از ویژگیهای دکتر مرحوم آشیانی این بود که هر اقدامی را بسیار هدفمند آغاز میکردند و به انجام میرساندند. دو نکته را همیشه در تمام اقداماتشان رعایت میکردند؛ در درجه اول قدمی بر نمیداشتند مگر اینکه درباره ضرورت آن مطمئن میشدند و به این اطمینان میرسیدند که اقدامشان میتواند یک مشکلی از مشکلات کشور در حوزه پزشکی را بر طرف کند و راه جدیدی را باز کند.
در درجه دوم در هر اقدامی به چالشهای اخلاقی، فقهی و حقوقی توجه داشتند و با حساسیت بسیار میکوشیدند که چالش ایجاد شده را برطرف کنند. بهعنوان نمونه وقتی اوایل دهه 80 موضوع سلولهای بنیادی مطرح شد، یکی از چالشهای مهم جهان در این باره، موضوع اخلاق بود. مجامع علمی و دینی، حتی کلیسا نگران این بودند که نکند موضوع سلولهای بنیادی که بحث شبیهسازی هم زیرمجموعه آن قرار میگیرد، به پیشرفتهای غیراخلاقی منجر شود و فعالیت در این زمینه را جایز نمیدانستند.
در چنین دورهای دکتر کاظمی آشتیانی وقتی متوجه شدند، بهرغم همه این دغدغهها، مطالعات سلولهای بنیادی در علم پزشکی میتواند یک انقلاب ایجاد کند و دستاورد بسیار مهمی داشته باشد، نامهای خدمت رهبر معظم انقلاب نوشتند و واقعیتهای بحث سلولهای بنیادی را برای ایشان شرح دادند، همینطور درباره دغدغههایشان نوشتند و از ایشان کسب تکلیف کردند. به فاصله تقریبا دو هفته، رهبر معظم انقلاب به نامه دکتر کاظمی آشتیانی پاسخ دادند و به دو نکته مهم اشاره کردند؛ یکی اینکه فرمودند به دوستان بگویید این ثروت هنگفت انسانی را برای کشور به ارمغان بیاورند. به عبارتی تاکید کردند که نگران چالشها نباشیم و نکته دوم این بود که فرمودند به دوستان بگویید ساخت اعضای یدکی انسان به ساختن انسان کامل منجر نشود. یعنی رهبر معظم انقلاب با ظرافت و بهوضوح مرز بین اقدام اخلاقی و شرعی را با اقدام غیراخلاقی مشخص کردند.
اظهار نظر رهبر معظم انقلاب و حمایتهای ایشان سبب شد، دکتر کاظمی با جدیت پژوهشهای سلولهای بنیادی را پی بگیرند و همین نقطهعطفی شد در مطالعات و تحقیقات سلولهای بنیادی که دستاوردهای بزرگی را به ارمغان آورد.
دکتر کاظمیآشتیانی در همه موارد این دغدغه مهم را داشتند که مبادا تحقیقات یا درمان با موضوعات اخلاقی، فقهی یا حقوقی تلاقی پیدا کند و ضمن اینکه به عنوان یک فرد متشرع این مسائل را در نظر داشت، با جسارت پیش میرفت و برای مطالعه و پیشرفت بیشتر بسیار انگیزه داشت به ترتیبی که اگر موضوعی میتوانست به یک دستاورد علمی بزرگ منتهی شود، بیجهت درگیر چالشهای غیرضروری نمیشد. به همین دلیل ایشان در مباحثی مانند اهدای جنین، اهدای تخمک، رحم اجارهای، نظرات مراجع مختلف دینی را اخذ کردند و بر مبنای نظر مراجع محترم تقلید، کارها را پیش بردند.
این نامه زمانی نوشته شد که موسسه رویان راهاندازی شدهبود؟
بله. سال 1381 بود؛ موسسه رویان کارش را در زمینه ناباروری آغاز کردهبود و در حال پیشرفت بودیم.
به جز دغدغههای علمی و علاقهمندیهای پژوهشی، چه انگیزههایی باعث شد ایشان به عنوان یک دانشمند، آستینها را بالا بزند و پژوهشگاه رویان را تاسیس کند؟
دکتر کاظمیآشتیانی مسؤولیت جهاددانشگاهی را برعهده داشتند و یکی از برنامههای جهاد دانشگاهی، فعالیتهای پژوهشی بود. در آن مقطع زمانی با توجه به ارتباطاتی که با پزشکان متخصص و بهخصوص متخصص زنان در سراسر ایران داشتند، به مشکل ناباروری پی بردند. از طرفی وقتی در کنگرههای بینالمللی شرکت میکردند و متوجه میشدند صدمات و مشکلات ناباروری در داخل کشور قابل رفع و درمان نیست، احساس خوبی نداشتند. به همین دلیل مصمم شدند در کشور موسسهای مرتبط با ناباروری ایجاد کنند. سابقه پژوهشی دکتر آشتیانی، کمبود دانش در زمینه ناباروری و نیازسنجیهای صورت گرفته در این زمینه باعث شد هستهاصلی موسسه مورد نظر ایشان، پژوهشی باشد.
سال 1370 یا 1371 که دکتر کاظمیآشتیانی، تشکیل پژوهشگاه رویان را مطرح کردند، نگران مراجعات مردم به خارج از کشور بودند. در آن سالها خروج مردم از کشور برای درمان، بعد از بیماری قلبی به ناباروری، ارتباط داشت و یک مرکز در شهر یزد در این زمینه فعالیت میکرد و بس.
دکتر کاظمیآشتیانی بر این عقیده بود که مردم نباید برای دریافت خدمات درمان ناباروری به خارج از کشور بروند. یکی از مهمترین دغدغههای ایشان هم این بود وقتی بیماران نابارور به خارج از کشور میروند، حدود 20درصد یا در بهترین حالت حدود 30درصد نتیجه میگیرند. بیش از 70درصد ناموفق برمیگردند و کسی نمیداند آن خانوادههایی که موفق به بارداری میشوند، به چه ترتیب درمان شدهاند و مثلا در باروری آنها یا در ایجاد جنین از نطفه افراد دیگر استفاده شده یا جنین خودشان. این دغدغه باعث شد پژوهشگاه رویان باز هم به حمایت رهبر معظم انقلاب و کمکهایی که از طریق بنیاد مستضعفان صورت گرفت، تاسیس شود.
رویان کارش را با ناباروری آغاز کرد و از آنجا که در بحث ناباروری و جنینشناسی با بحث سلولها سر و کار داریم، دامنه مطالعات این پژوهشگاه به سمت سلولهای بنیادی رفت و به دستاوردهای قابل اعتنایی رسید.
از توضیحات شما به این نتیجه میرسم که دکتر کاظمیآشتیانی بسیار غیرتمند بودند و عرق قابل اعتنایی به وطن داشتند که انگیزه چنین کار بزرگی را پیدا کردند، درست است؟
بله. وقتی ایشان احساس کردند وجهه و جایگاه کشورمان دارد تحقیر میشود و توانایی و دانش ایرانیها دارد زیر سوال میرود، سعی کردند شرایط را تغییر بدند. به عنوان نمونه کنگره بینالمللی رویان به این ترتیب توسط ایشان ایجاد شد که دکتر کاظمیآشتیانی در یک موقعیت تحقیرآمیز قرار گرفتند؛ دکتر در یکی از کنگرههای بینالمللی در زمینه ناباروری در یکی از کشورهای همسایه شرکت کردند و پیشنهاد دادند یک دوره کنگره در ایران برگزار شود.
این ماجرا به سالهای نیمه دهه 70 بر میگردد. ایشان نقل میکردند که آنها با نگاهی تحقیرآمیز به پیشنهادش جواب داده و گفتهبودند مگر ایران نیروهای متخصص در این سطح دارد؟ اصلا مگر ایران گروههای علمی یا سالن مناسب برای برگزاری کنگره دارد یا حتی تا این اندازه جسارت کردهبودند که مگر در ایران امکاناتی مانند ویدئو پروژکتور دارید که بشود فیلمها را نمایش داد؟ آقای دکتر در مقابل این اظهارات تحقیرآمیز، اعلام کردند به زودی کنگرهای در ایران برپا خواهندکرد که خارجیها تمنای شرکت در آن را داشتهباشند.
این اتفاق افتاد و کنگره بینالمللی رویان راهاندازی شد که حالا بیشتر از 20سال از عمرش میگذرد و هر سال دانشمندان و محققان طراز اول از کشورهای اروپایی و آمریکایی در این کنگره شرکت میکنند و کاندیدای کاظمیپرایز میشوند. چند سالی است جایزه بینالمللی کاظمی راهاندازی شده و محققان اروپایی و آمریکایی خودشان را کاندیدای دریافت این جایزه میکنند که شاید مفتخر به کسب آن شوند.
در واقع دکتر کاظمی آشتیانی جسارت آن را داشتند در مواردی که باید عظمت ایران و ایرانی حفظ شود و دانش ایرانی به جهان معرفی شود، با همه وجود وارد میدان شوند.
بهجز غیرتمندی، جسارت و عشق به وطن، چه ویژگیهای دیگری داشتند که توانستند به این جایگاه دست پیدا کنند؟
غیر از این ویژگیها، خودباوری از خصوصیات مهم ایشان بود. وقتی قرار بود اقدامی در هر زمینهای صورت بگیرد، با اعتماد بهنفس ظاهر میشدند و این اعتماد به نفس را به همه همکارانشان انتقال میدادند که بسیار تعیینکننده و راهگشا بود. کاری نبود که ایشان تصمیم بگیرند، انجام بدهند و در صحت و درستی آن شک نداشته باشند اما به سرانجام نرسد.
همچنین اعتماد و توکل و توسل ایشان به خداوند هم در موفقیتهایی که به دست آوردند، بسیار نقش داشت. در کنار همه ویژگیها، این اعتماد و توکلی که خداوند داشتند و توسلی که به اهلبیت داشتند و نیز آشنایی به مفاهیم قرآنی که در زمینه حرفهای هم برایشان راهگشا بود، زمینه انجام تمام اقدامات ماندگار و اثرگذار ایشان را فراهم میکرد.
اینکه هنوز نتایج کارهای ایشان را شاهد هستیم به دلیل همین ویژگیها و صداقت و اخلاص ایشان بود. هیچکدام از این فعالیتها را از خودشان نمیدیدند. همیشه این جمله را از ایشان میشنیدیم که قسم جلاله میخوردند و میگفتند: به وا... که مدیرعامل رویان خداست و استناد میکردند اگر عنایت خداوند نبود هیچ اقدامی در موسسه به نتیجه نمیرسید. ایشان هیچکدام از موفقیتهای رویان را به خودشان منتسب نمیکردند.
در پژوهشگاه رویان ساختمانی به اسم شهید رعیت وجود دارد و اگر اشتباه نکنم اولین کلینیک درمان ناباروری است. انتخاب این اسامی کار دکتر کاظمیآشتیانی بوده و آیا مناسبت خاصی داشته است؟
رویان به معنی جنین است و انتخاب این اسم برای پژوهشگاه رویان به این دلیل بود که کار این پژوهشگاه با مطالعات جنینشناسی آغاز شد. درباره ساختمان شهید رعیت، علت انتخاب این اسم به دوستی دکتر کاظمیآشتیانی با شهید رعیت بر میگردد. شهید رعیت از دوستان دکتر، همدانشگاهی و همرزم ایشان بودند و در شکلگیری جهاد دانشگاهی هم نقش داشتند. عشق و علاقهای که به شهید رعیت داشتند باعث شد ساختمانهایی در مجموعه رویان به اسم شهید رعیت نامگذاری شود. حتی بسیار مقید بودند به پدر و مادر این شهید که در آشتیان بودند، سر بزنند و ابراز لطف کنند.