نجات اصفهان در گرو تصمیم‌های سخت امروز

نتایج مطالعات علمی نشان می‌دهد بحران کم‌آبی، فرونشست و گسترش صنعت و کشاورزی در اصفهان، تداوم زیست‌پذیری این کهن‌شهر را تهدید می‌کند

نجات اصفهان در گرو تصمیم‌های سخت امروز

تا چند سال پیش دغدغه مهم مردم اصفهان خشکی زاینده‌رود بود؛ اتفاقی که نه‌تنها در کم‌آبی و ظاهر شهر تأثیر می‌گذاشت بلکه اثر مستقیمی بر روح و روان اصفهانی‌ها داشت. اکنون اما فرونشست، ترک‌های بی‌شماری بر نمای ساختمان‌ها و معابر شهری به‌جا گذاشته است که از آینده‌ای هولناک خبر می‌دهد. بنا به آنچه مدیرکل سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات‌معدنی اصفهان در مصاحبه‌های خود با خبرگزاری تسنیم گفته است اصفهان تنها شهری است که فرونشست زمین به داخل منطقه مسکونی آن هم نفوذ کرده و در خوشبینانه‌ترین حالت تا سال 1418 برای نجات آبخوان‌های دشت این شهر فرصت باقی است. به نظر می‌رسد اگر در این بازه زمانی اقدام جدی انجام نشود ترک‌خوردن منازل مسکونی آن‌قدر افزایش می‌یابد که مردم اصفهان دیگر حاضر نباشند برای ترمیم ترک‌ها هزینه کنند و به دنبال آن خرید و فروش و اجاره منازل هم با مشکل روبه‌رو می‌شود. تداوم این شرایط می‌تواند در آینده‌ای نه‌چندان دور، مهاجرت گسترده مردم اصفهان به شهرهای دیگر را در پی داشته باشد و به‌آرامی بافت تاریخی و منحصربه‌فرد این شهر به نابودی کشیده شود. در این بین راهکارهای مطرح‌شده مثل طرح‌های انتقال آب، بستن چاه‌های غیرمجاز، تغییر رویکرد در کشاورزی، کارخانه‌ها و صنایع آب‌بر هریک به نوعی می‌توانند در بهبود وضعیت آبی اصفهان مؤثر باشند اما این‌که بهترین نوشدارو برای زخم فرونشست همین موارد است یا نه، مسأله‌ای است که باید دقیق‌تر بررسی شود و به بحرانی منطقه‌ای یا قومیتی تقلیل پیدا نکند.

«فرونشست» که به زلزله خاموش در دشت‌های کشور معروف شده است با پایین‌رفتن تدریجی سطح زمین رخ می‌دهد. غالبا علت اصلی آن برداشت بی‌رویه از سفره‌های آبی زیرزمینی است که اکنون گریبان استان اصفهان را هم گرفته است. بر اساس آمار و اطلاعات سازمان زمین‌شناسی اصفهان، در سال ۹۵ فقط 2درصد مساحت استان بالغ بر 2900 کیلومتر مربع، درگیر فرونشست زمین بود اما آخرین مطالعات نشان می‌دهد حدود ۱۰هزار کیلومتر مربع استان یعنی رصد آن دچار فرونشست شده است. نرخ فرونشست زمین در دشت‌های مختلف این استان از ۱۵ تا ۱۸ سانتی‌متر تخمین زده می‌شود. اگر شرایط فعلی 20 تا 25 سال دیگر ادامه پیدا کند، حتی بارندگی هم برای قلب تاریخی ایران نجات‌بخش نخواهد بود و خشکسالی و کم‌آبی، فرونشست و صدمه‌دیدن منازل مسکونی و بناهای تاریخی مهم اتفاقاتی است که شاهد خواهیم بود اما به‌جز زمین، اوضاع هوای این شهر هم‌اکنون بحرانی است. برخی کارشناسان می‌گویند با ادامه شرایط موجود، وضع آلودگی هوا طوری خواهد شد که به‌زودی اصفهان آلوده‌ترین شهر ایران شود؛ چنان‌که دیدیم در چند روز گذشته شاخص آلودگی هوا (AQI) در این شهر از مرز 200 عبور کرد.
شهر - موزه‌ای که می‌توانست نگین گردشگری منطقه باشد
با کم‌آبی‌های سال‌های اخیر در اصفهان و ضررهایی که کشاورزان و زمین‌هایشان متحمل می‌شوند روشن است آینده این شهر با کشاورزی و صنعت بیگانه خواهد شد. بی‌توجهی به ظرفیت‌های حوضه آبخیز زاینده‌رود در نهایت سرنوشت نامیمونی برای کارخانه‌ها و زمین‌های کشاورزی در پی دارد و چه بخواهیم و چه نخواهیم اکنون باید به دنبال راهکارهای جایگزین باشیم. سرمایه‌گذاری در حوزه استحصال انرژی‌های پاک و گردشگری تاریخی و طبیعی و سلامت می‌تواند نجات‌بخش اقتصاد این شهر و استان باشد. استانی که با بیش از ۲۲هزار بنا و اثر تاریخی که 1850 مورد آن به ثبت ملی و چهار اثر آن به نام‌های میدان نقش‌جهان، کاخ‌چهلستون، باغ فین کاشان و مسجدجامع به ثبت جهانی رسیده است، همیشه یکی از مقاصد اصلی گردشگران داخلی و خارجی بوده است. از سوی دیگر اصفهان تنها شهر ایران است که شهرک سلامت دارد؛ شهرکی که می‌تواند خدمات متنوع این حوزه را حتی در سطح غرب آسیا ارائه دهد. اگر از تمام ظرفیت گردشگری این استان به‌درستی بهره‌برداری شود به‌طور قطع سودآوری قابل‌توجهی را در پی دارد. گردشگری در جهان امروز بیشتر از هر صنعت دیگری مورد توجه دولت‌هاست زیرا بنا به آمار سازمان جهانی گردشگری، بودجه‌ای که مردم دنیا برای تفریح و سفر در نظر می‌گیرند سه‌برابر بودجه‌ای است که دولت‌ها صرف حوزه‌های دفاعی و امنیتی می‌کنند. این رقم 11درصد درآمد ناخالص (GDP) کل جهان است.
کشور ما ایران هم ظرفیت‌های بسیاری برای گردشگری دارد اما متاسفانه تمام این ظرفیت‌ها در شهرها و استان‌های مختلف زیر سایه فعالیت‌های دیگر قرار گرفته‌اند. چنان‌که علی‌اکبر عبدالملکی، رئیس کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی ایران، 30 آبان 1400 در نشست هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران، اعلام کرد: «برآوردها نشان می‌دهد که ورود هر گردشگر خارجی به ایران، حدود هزار دلار ارزآوری برای کشور دارد.» برخی بررسی‌ها نشان می‌دهد در اصفهان این میزان به ۶۰۰ تا ۷۰۰ دلار می‌رسد و هر گردشگر خارجی به‌طور متوسط از 7-6 روز سفر خود به ایران، دو تا سه روز را در اصفهان اقامت دارد است. صنعت گردشگری کشور در سال 98 با ارزش افزوده حدود 1/10 میلیارد دلار، سهم 5/2درصدی از کل تولید ناخالص داخلی را تشکیل داده است. چه وقت قرار است متناسب با ظرفیت‌های زیست‌محیطی و تاریخی در اصفهان، تمرکز را از توسعه صنایع و کشاورزی به سمت توسعه گردشگری ببریم؟
 قصه صنعتی‌شدن یک شهر کم‌ آب
یکی از علل کم آبی استان اصفهان که سال‌هاست از سوی متخصصان محیط زیست و منابع آب مطرح می‌شود، راه‌اندازی و توسعه صنایع آب‌بر در این استان است. صنایعی مثل مجتمع فولاد مبارکه، ذوب آهن و پتروشیمی که آب فراوانی برای خنک‌سازی و مصارف دیگر نیاز دارند و در گذر سال‌ها آب فراوانی از منطقه کم‌آبی نظیر اصفهان را مصرف کرده‌اند. اولین طرح انتقال آب با نام کوهرنگ یک از سال 1332 در دوره پهلوی دوم انجام شد. بعد از آن هم کارخانه ذوب آهن در اصفهان احداث شد و تا امروز روند توسعه کارخانه‌ها و صنایع در این شهر ادامه پیدا کرده است. این در حالی است که در تمام این سال‌ها قرار گرفتن اصفهان در منطقه خشک و کم‌آب، بر کسی پوشیده نبوده است.
 پافشاری بر ادامه سیاست نادرست
برای برون‌رفت از این بحران، متخصصان راهکارهای مختلفی ارائه می‌کنند که عمدتا به دو طرح کلی خلاصه می‌شود. اول، پیشنهاد انتقال صنایع بزرگ آب‌بر به سواحل مکران و دریای عمان است که چند سالی است مطرح شده و دوم سرمایه‌گذاری و افزایش امکانات رفاهی برای جذب بیشتر گردشگر و توسعه این صنعت مهم. انتقال آب از خلیج‌فارس به اصفهان برای مصارف صنعتی هم از ایده‌هایی است که طرفداران خود را دارد. براساس خبرهای منتشر شده، خط سوم انتقال آب خلیج‌فارس به استان‌های یزد و اصفهان اختصاص داده شده است. به گزاش ایرنا، این طرح به طول ۹۱۰ کیلومتر با ۱۰ ایستگاه پمپاژ آب با سرمایه‌گذاری ۳۵هزار میلیارد تومانی از امسال آغاز شده و پایان عملیات اجرایی آن برای سال ۱۴۰۴ پیش بینی شده است. گفته می‌شود با اجرای این طرح ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب به اصفهان تخصیص پیدا خواهد کرد که مختص صنایع استان خواهد بود و در مجموع بخش قابل توجهی از آب مورد نیاز این استان در صنعت و توسعه آن را تأمین خواهد کرد. با این حال تجربه طرح‌های انتقال آب در ایران و دیگر نقاط جهان نشان داده اجرای چنین طرح‌هایی ممکن است به‌طورموقت مشکلات را رفع کند اما به دست‌اندازی در طبیعت و ایجاد مشکلاتی نظیر صدها هزارتن نمک استخراج شده از آب شور دریا، معمولا در بلندمدت آسیب‌زا می‌شود.
براساس اعلام مسؤولان آبفای اصفهان، کارخانه فولاد مبارکه اصفهان در سال 93 به‌عنوان بزرگ‌ترین کارخانه فولاد کشور 27میلیون متر مکعب آب مصرف کرده است. این در شرایطی است که آب مصرفی در شهر اصفهان 476میلیون متر مکعب بوده است. به عبارت دیگر کارخانه فولاد مبارکه به تنهایی به اندازه 6/5 درصد در مقایسه با کل شهر آب مصرف می‌کند. نقش این کارخانه بزرگ در اشتغال و درآمدزایی انکار ناپذیر است اما نباید از این موضوع غافل ماند که ساخت چنین کارخانه‌هایی در محدوده مناطق خشک و کم‌آب از ابتدا اشتباه بوده و صرفا با جانمایی و موقعیت‌سنجی دقیق می‌شد از شکل‌گیری این معضل تا حد قابل توجهی جلوگیری کرد. مجوز ندادن برای راه‌اندازی کارخانه‌های جدید، کنترل چاه‌های مجاز توسط دولت و بستن تمام چاه‌های غیرمجاز، جلوگیری از کاشت برنج در زمین‌های جدید و جابه‌جایی و انتقال تدریجی صنایع آب‌بر به نقاطی در نزدیکی سواحل جنوب کشور می‌تواند به بهبود شرایط کمک کند، البته ابعاد چنین طرح بسیار عظیمی، فراتر از تصور است. کارخانه فولاد مبارکه به‌تنهایی ۳۵۰۰ هکتار مساحت دارد که از این میزان، حدود ۱۷۰۰ هکتار آن را سالن‌های تولید با تجهیزات غول پیکر تشکیل داده است. اگر وسعت زمین فوتبال را 50×100 متر در نظر بگیریم، این عدد معادل مساحت ۳۴۰۰ زمین فوتبال می‌شود.
این فقط وسعت مجتمع فولاد مبارکه است و حساب ذوب آهن اصفهان و دیگر کارخانه‌ها جداست. انتقال این صنایع بسیار پرهزینه و حجم عملیاتش سرسام‌آور و ماورای تصور است اما به نظر می‌رسد در بلندمدت، بین از دست رفتن زیست‌پذیری اصفهان و ادامه کار صنایع سنگین در این استان ناچار شویم یکی را انتخاب کنیم. از دیدگاه زیست محیطی اتخاذ هر تصمیم جدیدی برای ادامه کار صنایع آب‌بر و بلکه توسعه آنها در استان اصفهان به‌معنی ادامه روند اشتباه و ضد محیط‌زیستی‌ای است که از دوران پهلوی دوم آغاز شد و در دهه‌های آینده تبعات زیست محیطی‌اش به قیمت تهدید بقا در این استان تمام خواهد شد.
 تجربه انتقال آب از سرچشمه  کارون
نمونه‌هایی از طرح‌های ناموفق انتقال آب از کارون و کوهرنگ به زاینده‌رود تا به امروز نتایج خود را به‌طور واضح به ما نشان داده‌اند؛ طرح‌هایی که از سال 67 به‌تدریج اجرا شدند، همچون مرهم موقتی بودند که بخشی از مشکلات را حل می‌کردند و در بلندمدت عواقب جبران‌ناپذیر زیادی برای طبیعت، حیات وحش و زندگی مردم را در پی داشته است. یکی از مشکلات ناشی از انتقال آب این رودها، کم آبی در بعضی مناطق استان‌های خوزستان و چهارمحال و بختیاری است. محمد درویش، محقق حوزه بیابان و شناخت مؤلفه‌های بیابان‌زایی در مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور معتقد است اصفهان می‌تواند بیش از 60میلیون گردشگر را با توقف متوسط یک هفته در سال خدمات داده و فقط یک‌هشتم آبی که از آبخوان‌هایش برای کشاورزی و صنعت می‌مکد(حدود 4میلیارد مترمکعب در سال) را برای پذیرایی از گردشگران مصرف‌کرده و دست‌کم سه‌برابر درآمد کشاورزی امروز، درآمد کسب کند.
بر‌اساس رتبه‌بندی موسسه منابع جهانی ‌WRI که‌ سال‌2019 منتشر‌شده، ایران در رده‌چهارم فهرست کشورهای دچار بحران آبی است. این موضوع یادآور امر مهمی است که طرح‌های انتقال آب راهکارهای کارآمد و مفیدی برای هیچ‌کدام از شهرهای ایران نیستند و رفع بحران آبی کشور نیازمند جراحی عمیقی است که هرچه به تعویق بیفتد سخت‌تر خواهد شد.
 برنج‌کاری در منطقه‌ای با سابقه کم‌آبی
طبق آمار سازمان جهاد کشاورزی، سطح زیرکشت در استان اصفهان از 70‌هزار هکتار به بیش از 500‌هزار هکتار در طول چهار‌دهه اخیر رسیده است. درویش می‌گوید: «برای حل این معضل باید تمام اراضی کشاورزی که از سال‌1380 به بعد در شهر اصفهان و در بالادست زاینده‌رود احداث شده‌اند به ماهیت قبلی خود برگردند و حقآبه‌ای نباید برای آنها در نظرگرفته شود. بر‌اساس آنچه مدیر زراعت سازمان جهاد کشاورزی استان اصفهان مطرح کرده‌ در‌حال‌حاضر نه آب زنده‌رود و نه چاه‌های اصفهان جوابگوی تأمین آب برای کاشت برنج نیست و قانونی هم برای مدیریت این مسأله وجود ندارد. برداشت بیش‌از‌حد آب‌های زیر‌زمینی و استفاده بی‌رویه صنایع منطقه و همچنین تبخیر آب‌های سطح‌زمین به‌علت گرمای زیاد هوا و بی‌توجهی به مسائل زیست‌محیطی به مرور‌ باعث خشکی این چاه‌ها شده است. قبل از هر اقدامی‌ باید بدانیم اصفهان بدون نیاز به آب استان‌های اطراف خود می‌تواند اقتصادش را سرپا نگه‌دارد و تنها مسأله مدیریت و نحوه اجرای تصمیمات تخصصی است که اهمیت پیدا می‌کند. تولید بیشتر در ازای آلوده‌کردن و از‌بین‌بردن ذخایر آبی و خاکی و آلوده‌کردن هوا اهمیت بیشتری دارد یا حفظ این منابع و زیست‌پذیری شهر اصفهان؟ این پرسش مهمی است که این روزها مسؤولان و مردم باید به آن پاسخ بدهند.



راه‌حل پایدار در سیاستگذاری صحیح آبی است
«کالیفرنیای آمریکا در کنار اقیانوس‌آرام قرار گرفته‌ و تمام تأسیسات و ملزومات شیرین‌کردن آب را هم در اختیار دارد اما‌ سال‌2014 مسؤولان این ایالت، وضعیت آب را بحرانی اعلام می‌کنند. این در حالی است که کالیفرنیا همان ایالتی است که دانشگاه‌ها و مراکز علمی بسیار مطرح و معتبری دارد. پس چطور نتوانسته بحران آب منطقه خود را آن هم در شرایطی که به آب اقیانوس دسترسی دارد، حل کند؟ آیا انتقال آب از اقیانوس و شیرین‌کردن آن برایشان ممکن نبوده است؟ مسلما این امکان بوده ولی آیا انتقال آب راه‌حلی پایدار است؟ اصلاح رویکرد سیاست‌گذاری در آب بسیار مهم است.»
اینها را دکتر حجت میان‌آبادی می‌گوید؛ پژوهشگر دیپلماسی آب و استادیار دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت‌مدرس. او در ادامه تصریح می‌کند: «باید از مسؤولان سیاستگذار پرسید چرا به‌جای برخورد با عوامل معضلات آبی با علائم آن برخورد می‌کنند؟ متاسفانه مشکلی که در بخش‌های مختلف کشور ما وجود دارد این است که نه ساختار حکمرانی و نه رسانه‌ها از مسؤولان مطالبه و پرسش نمی‌کنند. چالش‌های اصفهان تازه نیست با‌این‌وجود باید از مسؤولان دوره‌های مختلف جویا شد که تصمیمات و اقداماتی که به‌عنوان راهکار انجام داده‌اند و هزینه‌های زیادی هم داشته نتیجه‌اش چه شد؟ این چالش پیچیده‌ای است و حل آن ساده نیست و نمی‌شود به کشاورزی که سال‌ها شغل نسل‌های گذشته خود را در زمینی ادامه داده بگوییم دیگر اجازه ندارد کشاورزی کند. این تصمیمات عواقب اجتماعی زیادی خواهد داشت.»
دکتر میان‌آبادی در ادامه تأکید می‌کند: «درست است که بهره‌وری در حوضه زاینده‌رود بسیار بالاست و صنایع و کارخانه‌های بزرگ اصفهان سود‌خالص زیادی دارند اما برای تداوم کارشان از منابع آب‌و‌خاک و برقی استفاده می‌کنند که متعلق به مردم است و در‌نهایت آلودگی را برای شهر به‌همراه دارند که برای مردم آزاردهنده و بر‌خلاف عدالت اجتماعی است. مسأله دیگر‌ یارانه‌ای‌بودن انرژی در کشور است که همین مسأله باعث شده سود حاصل از این صنایع هم بسیار زیاد باشد اما عواقب افزایش آنها و سیاستگذاری‌های غلط در زمینه آب تنش‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی را به دنبال داشته باشد.»