مسؤولان استان خوزستان اصرار دارند لوله آبی را از وسط محوطه باستانی ارجان در بهبهان عبور دهند که مورد اعتراض شدید باستانشناسان قرار گرفته است
جان «ارجان» در خطر است
فیلم اندوه اسماعیل یغمایی، باستانشناس بنام و توانای ایران بر از دست دادن ارگان یا ارجان عیلامی در حالی طی روزهای گذشته منتشر شد که اخیرا اقداماتی برای عبور لوله آب از دل شهر باقیمانده ساسانی-اسلامی ارجان از سوی مسؤولان آبفای خوزستان کلید خورده است.
ارجان، شهری است که توالی دورههای تاریخی از عیلامی تا اسلامی در آن دیده میشود. عبور خط لوله این بار شهر ساسانی-اسلامی ارجان را به دو نیم میکند. پیشبینی میشود، این آغاز ویرانی قریبالوقوع این شهر تاریخی است. کارشناسان میراثفرهنگی تاکید میکنند، این اقدام برخلاف قوانین و ضوابط میراثفرهنگی بوده و تخلف محسوب میشود. عرصه و حریم شهر ساسانی- اسلامی بهبهان پیشتر در سال ۹۲ از سوی کارشناسان میراثفرهنگی تصویب و به تمام مراکز و نهادهای دولتی و غیردولتی ابلاغ شده است. با این اوصاف چه کسانی این قوانین را در وزارتخانه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی زیرپا گذاشتند و این مجوز را صادر کردند؟ آنها چگونه به مردم و تاریخ، پاسخگو خواهندبود؟
پیش از اینکه سراغ ماجرای لولهکشی آب برویم، به سال ۱۳۶۱ سفر میکنیم، به محوطه باستانی ارجان که زمانی یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران و از اولین آثار ثبتی فهرست میراثفرهنگی بود. فقط کافی است شماره ثبت آن را ببینید: شماره ۴۴ ثبت شده به سال ۱۳۰۴. بسیاری از کارشناسان بر این باورند اگر برخی از مسؤولان در دورههای مختلف، عزم به تخریب این شهر تاریخی به بهانههای مختلف نمیکردند، میتوانست همچون محوطههای بیشاپور و سروستان و... ثبت جهانی شود. دوره تاریخی این محوطه، دوره گذار عیلامی نو به هخامنشی بود و دادههای تاریخیاش کمنظیر.
اسماعیل یغمایی، باستانشناس شناختهشده ایران درباره اوایل دهه ۶۰ و کشف ارجان عیلامی میگوید: اولین تخریبها در این محوطه به اوایل دهه ۶۰ برمیگردد، زمانیکه وزارت آب و برق خوزستان درحال ساخت سد مارون بود. در حین عملیات ساختوساز، تیغه لودر این وزارتخانه به آرامگاهی با یافتههای بسیار زرین و سیمین خورد. همانزمان دفتر حفاظت تاریخی به سرپرستی مهندس آیتا...زاده شیرازی دو نفر از کارشناسان بیتجربه خود را برای بررسی به آنجا گسیل داشت. این افراد که توان کارشناسی نداشتند، فقط به جمعآوری آنچه راننده لودر بیرون آوردهبود، چون جام زرین و حلقه زرین قدرت پادشاه عیلامی کیدین هوتران و... پرداختند.
تخریب به جای محافظت
پس از دو ماه همچنان گزارشهایی از وجود آثار تاریخی در این محوطه به مرکز باستانشناسی تهران فرستاده شد، سرانجام این مرکز، یغمایی را برای کاوش به آنجا اعزام کرد. این باستانشناس با حفاری علمی در آرامگاهی که پیشتر کارشناسان دفتر آثار تاریخی به جمعآوری اشیا پرداخته بودند، یافتههای بسیاری کشف کرد و حفاظتهای لازم را انجام داد. این محوطه به دلیل ثبت ملی بودن و کشف معماری آرامگاهی و اشیای منحصربهفرد، باید بر پایه قوانین میراثفرهنگی حفاظت میشد و هیچ نهاد و گروهی حق ساختوساز در آنجا را نداشت اما برخلاف تمام قوانین، سازمان آب و برق خوزستان و جهادسازندگی به بهانه استخراج شن برای سد مارون هر چه تپه باستانی در آنجا بود را ویران کردند. مهندسان ساخت سد، شهادت میدادند در دوسویه کنارههای مارون پر از شنریزه بود و اصلا نیازی به تخریب محوطههای باستانی نبود. این تخریبها اما پیکر ارجان عیلامی را دو نیم کرد، پس از برپایی سد که سه بار آن را ساختند و آب برد، سرانجام سد مارون افتتاح شد. این در حالی بود که باز هم تخریبها تمامی نداشت. یغمایی حتی به یاد میآورد: «یکی دیگر از تخریبها با فرود بالگرد هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور وقت در محوطه باستانی ارجان اتفاق افتاد.» پس از افتتاح سد، بقیه سازمانهای دولتی هم بیهیچ هراسی به تخریب هر آنچه باقیمانده بود، دست زدند. شهرداری به بهانه احداث پارک، درخت کاشت. وزارت نفت لولههایش را آنجا دپو کرد و... امروز دیگر هیچچیز از این محوطه ارزشمند نمانده است. ارجان عیلامی نابود شد و ملت ایران از یافتههای این هویت دیرین محروم شدند. فیلمی که یغمایی در آن اشک میریزد، زمانی است که با ویرانیهای این شهر روبهرو میشود و حالا بار دیگر تاریخ تکرار میشود. یغمایی در مواجهه با اتفاقات جدید، حجت را تمام میکند: «مسؤولان شاید به جای تخریب بهتر است یک دستگاه گنجیاب تهیه کنند. چون این کاری که دارند میکنند، خیلی عجیب است. جابهجایی خط لوله آب کار دشواری برای آبفای ایران نیست!»
این گنجینه حتی ارزش جابهجایی لوله آب را ندارد؟
دستاندرکاران خوزستان اما عزمشان را جزم کردهاند تا با رد کردن لولهآب از وسط شهر ساسانی ــ اسلامی، آخرین آثار آن را هم نابود کنند. این محوطه سال ۱۳۹۲ از سوی باستانشناسانی چون کامیار عبدی، محمدتقی عطایی و شهرام زارع تعیین حریم و به تمامی دستگاههای مربوط ابلاغ شده اما برخی افراد مصرند با بازنگری حریم را کوچک کنند. پروژه خط انتقال آب از سد کوثر به شهرستان لیکک اما موجی از اعتراضات را به دنبال داشته است. نکته اینجاست، پیش از اینکه مسؤولان ارشد وزارتخانه میراثفرهنگی به این مساله ورود و نظر قطعی خود را اعلام کنند، مسؤولان میراث فرهنگی خوزستان پیشدستی کرده و اصرار بر عبور خط لوله آب دارند. مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خوزستان اولین مدیری بود که پس از ایجاد این موج واکنش نشان داد و آب پاکی را روی دست دوستداران میراثفرهنگی ریخت: «کارشناسان استانی تا سطح ملی، بررسیهای حفاظت از این اثر ملی در مسیر پروژه لولهکشی آب را انجام داده و در نهایت مجوز صادر شده است. این لولهکشی آب از کنار لولههای نفتی که از دیرباز در آن منطقه بوده است رد میشود.»
مسعود صحراگرد، سرپرست اداره میراثفرهنگی بهبهان هم به رسانهها گفت: «مجوز حفاری خط انتقال آب به استان کهگیلویه و بویراحمد در منطقه تاریخی ارجان بهرغم مخالفت کارشناسان این اداره از سوی وزارت میراثفرهنگی صادر شده است.»
او در گفتوگو با جامجم تاکید میکند: «ما کاملا مخالف عبور این لوله بودیم اما بهتازگی جلسهای در تهران تشکیل دادند که در آنجا این تصمیم گرفته شد.» سوال اینجاست افراد این جلسه چه کسانی بودند؟ چرا آنها اقدام به بازنگری حریم کردند؟ شنیدهها حاکی از آن است در این جلسه هیچکدام از باستانشناسانی که عرصه و حریم را تعیین کردند، حضور نداشتند. پس نظر کارشناسی را چه کسانی صادر کردند؟»
عباس مقدم، باستانشناس با اعتراض به اینکه چرا باید عرصه و حریم ابلاغشده زیر سوال رفته و بازنگری شود، میگوید: «سال ۱۳۹۱ تازه دو هفته بود که سرپرست پژوهشکده باستانشناسی شده بودم. یکی از مباحث مهم ما در آن زمان همین مساله عرصه و حریم ارجان بود. در تاریخ ۱۲مهر سال ۹۱ به اتفاق شادروان کابلی به ارجان رفتم. هدف اصلی ما اطمینانیافتن از خط عرصهای بود که همکاران ما ترسیم کرده بودند. با ارزیابیهای صورتگرفته اطمینان حاصل شد که تلاش همکاران ما در ترسیم خطوط عرصه شهر تاریخی ارجان درست بوده و لازم است هرچه زودتر مراحل تصویب و ابلاغ نهایی ضوابط عرصه و حریم صورت پذیرد. در مواجهه با یک پیکر منسجم شهری به نام ارجان، طبیعی است که باید عرصهاش را به تناسب پیکرش ترسیم کرد. بههرحال، فرآیند تصویب عرصه و حریم ارجان تا بهار سال ۱۳۹۲ به سرانجام رسید و با کمک و همراهی بسیاری از همکاران بهخصوص سرکار خانم دکتر آتوسا مومنی (معاون میراثفرهنگی وقت) و آقای دکتر سیامک سرلک (رئیس پژوهشکده باستانشناسی وقت) تصویب و به استان خوزستان ابلاغ شد.»
حالا سوال اینجاست؛ عرصه و حریمی که با نظرات دقیق کارشناسان و باستانشناسان تهیه و تنظیم شده، چرا دوباره باید بازنگری شود؟ آیا این بار هم شاهد ازبینرفتن بخشهای دیگری از این محوطه ارزشمند هستیم که نمونهای بینظیر در تقسیم آب و استفاده از قنات در دنیاست؟ آیا آیندگان ما را به دلیل دادن این مجوزها محکوم نخواهند کرد؟ کارشناسان بر این باورند که این خط لوله بهراحتی از بیرون محوطه قابل عبور است اما معلوم نیست اصرار عدهای برای عبور این خط لوله از وسط شهر ارجان برای چیست؟ چقدر دیگر باید به حال ازدستدادن هویت تاریخی ایران گریست؟
فاطمه علی اصغر - ایران
پیش از اینکه سراغ ماجرای لولهکشی آب برویم، به سال ۱۳۶۱ سفر میکنیم، به محوطه باستانی ارجان که زمانی یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران و از اولین آثار ثبتی فهرست میراثفرهنگی بود. فقط کافی است شماره ثبت آن را ببینید: شماره ۴۴ ثبت شده به سال ۱۳۰۴. بسیاری از کارشناسان بر این باورند اگر برخی از مسؤولان در دورههای مختلف، عزم به تخریب این شهر تاریخی به بهانههای مختلف نمیکردند، میتوانست همچون محوطههای بیشاپور و سروستان و... ثبت جهانی شود. دوره تاریخی این محوطه، دوره گذار عیلامی نو به هخامنشی بود و دادههای تاریخیاش کمنظیر.
اسماعیل یغمایی، باستانشناس شناختهشده ایران درباره اوایل دهه ۶۰ و کشف ارجان عیلامی میگوید: اولین تخریبها در این محوطه به اوایل دهه ۶۰ برمیگردد، زمانیکه وزارت آب و برق خوزستان درحال ساخت سد مارون بود. در حین عملیات ساختوساز، تیغه لودر این وزارتخانه به آرامگاهی با یافتههای بسیار زرین و سیمین خورد. همانزمان دفتر حفاظت تاریخی به سرپرستی مهندس آیتا...زاده شیرازی دو نفر از کارشناسان بیتجربه خود را برای بررسی به آنجا گسیل داشت. این افراد که توان کارشناسی نداشتند، فقط به جمعآوری آنچه راننده لودر بیرون آوردهبود، چون جام زرین و حلقه زرین قدرت پادشاه عیلامی کیدین هوتران و... پرداختند.
تخریب به جای محافظت
پس از دو ماه همچنان گزارشهایی از وجود آثار تاریخی در این محوطه به مرکز باستانشناسی تهران فرستاده شد، سرانجام این مرکز، یغمایی را برای کاوش به آنجا اعزام کرد. این باستانشناس با حفاری علمی در آرامگاهی که پیشتر کارشناسان دفتر آثار تاریخی به جمعآوری اشیا پرداخته بودند، یافتههای بسیاری کشف کرد و حفاظتهای لازم را انجام داد. این محوطه به دلیل ثبت ملی بودن و کشف معماری آرامگاهی و اشیای منحصربهفرد، باید بر پایه قوانین میراثفرهنگی حفاظت میشد و هیچ نهاد و گروهی حق ساختوساز در آنجا را نداشت اما برخلاف تمام قوانین، سازمان آب و برق خوزستان و جهادسازندگی به بهانه استخراج شن برای سد مارون هر چه تپه باستانی در آنجا بود را ویران کردند. مهندسان ساخت سد، شهادت میدادند در دوسویه کنارههای مارون پر از شنریزه بود و اصلا نیازی به تخریب محوطههای باستانی نبود. این تخریبها اما پیکر ارجان عیلامی را دو نیم کرد، پس از برپایی سد که سه بار آن را ساختند و آب برد، سرانجام سد مارون افتتاح شد. این در حالی بود که باز هم تخریبها تمامی نداشت. یغمایی حتی به یاد میآورد: «یکی دیگر از تخریبها با فرود بالگرد هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور وقت در محوطه باستانی ارجان اتفاق افتاد.» پس از افتتاح سد، بقیه سازمانهای دولتی هم بیهیچ هراسی به تخریب هر آنچه باقیمانده بود، دست زدند. شهرداری به بهانه احداث پارک، درخت کاشت. وزارت نفت لولههایش را آنجا دپو کرد و... امروز دیگر هیچچیز از این محوطه ارزشمند نمانده است. ارجان عیلامی نابود شد و ملت ایران از یافتههای این هویت دیرین محروم شدند. فیلمی که یغمایی در آن اشک میریزد، زمانی است که با ویرانیهای این شهر روبهرو میشود و حالا بار دیگر تاریخ تکرار میشود. یغمایی در مواجهه با اتفاقات جدید، حجت را تمام میکند: «مسؤولان شاید به جای تخریب بهتر است یک دستگاه گنجیاب تهیه کنند. چون این کاری که دارند میکنند، خیلی عجیب است. جابهجایی خط لوله آب کار دشواری برای آبفای ایران نیست!»
این گنجینه حتی ارزش جابهجایی لوله آب را ندارد؟
دستاندرکاران خوزستان اما عزمشان را جزم کردهاند تا با رد کردن لولهآب از وسط شهر ساسانی ــ اسلامی، آخرین آثار آن را هم نابود کنند. این محوطه سال ۱۳۹۲ از سوی باستانشناسانی چون کامیار عبدی، محمدتقی عطایی و شهرام زارع تعیین حریم و به تمامی دستگاههای مربوط ابلاغ شده اما برخی افراد مصرند با بازنگری حریم را کوچک کنند. پروژه خط انتقال آب از سد کوثر به شهرستان لیکک اما موجی از اعتراضات را به دنبال داشته است. نکته اینجاست، پیش از اینکه مسؤولان ارشد وزارتخانه میراثفرهنگی به این مساله ورود و نظر قطعی خود را اعلام کنند، مسؤولان میراث فرهنگی خوزستان پیشدستی کرده و اصرار بر عبور خط لوله آب دارند. مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خوزستان اولین مدیری بود که پس از ایجاد این موج واکنش نشان داد و آب پاکی را روی دست دوستداران میراثفرهنگی ریخت: «کارشناسان استانی تا سطح ملی، بررسیهای حفاظت از این اثر ملی در مسیر پروژه لولهکشی آب را انجام داده و در نهایت مجوز صادر شده است. این لولهکشی آب از کنار لولههای نفتی که از دیرباز در آن منطقه بوده است رد میشود.»
مسعود صحراگرد، سرپرست اداره میراثفرهنگی بهبهان هم به رسانهها گفت: «مجوز حفاری خط انتقال آب به استان کهگیلویه و بویراحمد در منطقه تاریخی ارجان بهرغم مخالفت کارشناسان این اداره از سوی وزارت میراثفرهنگی صادر شده است.»
او در گفتوگو با جامجم تاکید میکند: «ما کاملا مخالف عبور این لوله بودیم اما بهتازگی جلسهای در تهران تشکیل دادند که در آنجا این تصمیم گرفته شد.» سوال اینجاست افراد این جلسه چه کسانی بودند؟ چرا آنها اقدام به بازنگری حریم کردند؟ شنیدهها حاکی از آن است در این جلسه هیچکدام از باستانشناسانی که عرصه و حریم را تعیین کردند، حضور نداشتند. پس نظر کارشناسی را چه کسانی صادر کردند؟»
عباس مقدم، باستانشناس با اعتراض به اینکه چرا باید عرصه و حریم ابلاغشده زیر سوال رفته و بازنگری شود، میگوید: «سال ۱۳۹۱ تازه دو هفته بود که سرپرست پژوهشکده باستانشناسی شده بودم. یکی از مباحث مهم ما در آن زمان همین مساله عرصه و حریم ارجان بود. در تاریخ ۱۲مهر سال ۹۱ به اتفاق شادروان کابلی به ارجان رفتم. هدف اصلی ما اطمینانیافتن از خط عرصهای بود که همکاران ما ترسیم کرده بودند. با ارزیابیهای صورتگرفته اطمینان حاصل شد که تلاش همکاران ما در ترسیم خطوط عرصه شهر تاریخی ارجان درست بوده و لازم است هرچه زودتر مراحل تصویب و ابلاغ نهایی ضوابط عرصه و حریم صورت پذیرد. در مواجهه با یک پیکر منسجم شهری به نام ارجان، طبیعی است که باید عرصهاش را به تناسب پیکرش ترسیم کرد. بههرحال، فرآیند تصویب عرصه و حریم ارجان تا بهار سال ۱۳۹۲ به سرانجام رسید و با کمک و همراهی بسیاری از همکاران بهخصوص سرکار خانم دکتر آتوسا مومنی (معاون میراثفرهنگی وقت) و آقای دکتر سیامک سرلک (رئیس پژوهشکده باستانشناسی وقت) تصویب و به استان خوزستان ابلاغ شد.»
حالا سوال اینجاست؛ عرصه و حریمی که با نظرات دقیق کارشناسان و باستانشناسان تهیه و تنظیم شده، چرا دوباره باید بازنگری شود؟ آیا این بار هم شاهد ازبینرفتن بخشهای دیگری از این محوطه ارزشمند هستیم که نمونهای بینظیر در تقسیم آب و استفاده از قنات در دنیاست؟ آیا آیندگان ما را به دلیل دادن این مجوزها محکوم نخواهند کرد؟ کارشناسان بر این باورند که این خط لوله بهراحتی از بیرون محوطه قابل عبور است اما معلوم نیست اصرار عدهای برای عبور این خط لوله از وسط شهر ارجان برای چیست؟ چقدر دیگر باید به حال ازدستدادن هویت تاریخی ایران گریست؟
فاطمه علی اصغر - ایران