رویش حقیقت
آن بازیگری که با پیراهن چهارخانه قرمز و در نقش پسربچهای بازیگوش و با صدایی زیر در
«محله بهداشت»، علائم بیماری پرخوری را بهصورت آهنگین و با خواندن «علائم این مرض/ دلپیچه است و دلدرد» نشان میداد، هیچ نشانی از جلال و جبروت جمیله شیخی، مادر هنرمندش نداشت که در آن سالها با نقش زنان سلطهگر شناخته میشد. البته این هنر آتیلا پسیانی بود که در 27سالگی، میتوانست باور حضور در نقش پسری خردسال را در تماشاگر ایجاد کند.
بیبیفیس بودن و جوانی پسیانی تا سالها با او بود و در ترکیب با نرمی نقشهایش، شمایل آرام و معتدلی از این بازیگر ارائه میداد تا اینکه از جایی به بعد پسیانی بهدلیل صیقل تئاتری و بازی در نقشهای مختلف، پوستاندازی کرد و با هنرنمایی درخشانی چون مجید در آب و آتش، آن روی چهرهاش را در بازیگری نشان داد.
در این میان اولین کارگردانی که در سینما به پسیانی اعتماد کرد و نخستین نقش اول و مهم این بازیگر را به او سپرد، ابراهیم حاتمیکیا بود. درواقع بازی در
دو نقش هادی و عزیز، عکاسان جنگ و مستندسازانی که در «خاکستر سبز» راهی بوسنی جنگزده میشوند و جنایات صربها و مظلومیت مردم مسلمان را نشان میدهند، سرآغازی بر دوران تازه پسیانی در بازیگری میشود.
همه لحظات بازی پسیانی در فیلم خاکستر سبز، درست و حسابشده است اما اینجا فلاشبکی به یکی از سکانسهای پایانی فیلم میزنیم؛ جایی که او در نقش عکاس جنگی با وجود زخم جسمی و روحی، کماکان به مستندنگاری و ثبت وقایع ادامه میدهد، حتی وقتی نقش بر زمین میشود و جانی در بدن او باقی نمانده، صدای ممتد شاتر دوربینش، حکایت را همچنان باقی نگه میدارد.
علی رستگار - روزنامه نگار
«محله بهداشت»، علائم بیماری پرخوری را بهصورت آهنگین و با خواندن «علائم این مرض/ دلپیچه است و دلدرد» نشان میداد، هیچ نشانی از جلال و جبروت جمیله شیخی، مادر هنرمندش نداشت که در آن سالها با نقش زنان سلطهگر شناخته میشد. البته این هنر آتیلا پسیانی بود که در 27سالگی، میتوانست باور حضور در نقش پسری خردسال را در تماشاگر ایجاد کند.
بیبیفیس بودن و جوانی پسیانی تا سالها با او بود و در ترکیب با نرمی نقشهایش، شمایل آرام و معتدلی از این بازیگر ارائه میداد تا اینکه از جایی به بعد پسیانی بهدلیل صیقل تئاتری و بازی در نقشهای مختلف، پوستاندازی کرد و با هنرنمایی درخشانی چون مجید در آب و آتش، آن روی چهرهاش را در بازیگری نشان داد.
در این میان اولین کارگردانی که در سینما به پسیانی اعتماد کرد و نخستین نقش اول و مهم این بازیگر را به او سپرد، ابراهیم حاتمیکیا بود. درواقع بازی در
دو نقش هادی و عزیز، عکاسان جنگ و مستندسازانی که در «خاکستر سبز» راهی بوسنی جنگزده میشوند و جنایات صربها و مظلومیت مردم مسلمان را نشان میدهند، سرآغازی بر دوران تازه پسیانی در بازیگری میشود.
همه لحظات بازی پسیانی در فیلم خاکستر سبز، درست و حسابشده است اما اینجا فلاشبکی به یکی از سکانسهای پایانی فیلم میزنیم؛ جایی که او در نقش عکاس جنگی با وجود زخم جسمی و روحی، کماکان به مستندنگاری و ثبت وقایع ادامه میدهد، حتی وقتی نقش بر زمین میشود و جانی در بدن او باقی نمانده، صدای ممتد شاتر دوربینش، حکایت را همچنان باقی نگه میدارد.
علی رستگار - روزنامه نگار