اردیبهشت جهنمی ورزش ایران

رونوشت به وزیر ورزش؛ چهار مهاجرت و پناهندگی در یک ماه

اردیبهشت جهنمی ورزش ایران

 اگر نگاهی مختصر به مهاجرت استعدادهای ورزشی و قهرمانان ایرانی داشته باشیم، اردیبهشت 1401 را باید یکی از تلخ‌ترین ماه‌های سال بدانیم و به گوش مسؤولان برسانیم که اگر در جریان نیستید، در کمتر از یک ماه، 4 ورزشکار ایرانی به کشورهای دیگر مهاجرت کردند و هر4 نفر هم از بهترین‌ها بودند. اوایل اردیبهشت ماه خبر مهاجرت بهمن نصیری، ملی‌پوش رویینگ ایران رسانه‌ای شد. بعد از آن با خبر پناهندگی یکتا جمالی به آلمان شوکه شدیم و بعد با خداحافظی پریسا جهان‌فکریان، حالا هم رفتن متین‌بالسینی، پدیده شنای ایران. ‌با این حال علی مرادی، رئیس فدراسیون وزنه‌برداری تا این لحظه سکوت کرده و وزیر ورزش نیز اظهارنظری در این باره نداشته است.

  ستاره رویینگ ایران؛ دغدغه استخدام
اوایل اردیبهشت ماه بود که خبر مهاجرت بهمن نصیری، ملی‌پوش رویینگ ایران که پیش از این به فدراسیون اعلام کرده بود نام او را در اردوهای تیم‌ملی قرار ندهند، به کشور آذربایجان رسانه‌ای و تایید شد. نصیری که پیش از این هم یک بار دیگر اقدام به این کار کرده و راهی کشور آذربایجان شده بود، یکی از شانس‌های کسب مدال در رویینگ برای ایران بود. 
علیرضا سهرابیان، رئیس فدراسیون قایقرانی در مورد مهاجرت او اعلام کرد که این تصمیم شخصی او بوده است. « او تا این اواخر دغدغه استخدام داشت و ما هم تمام پیگیری‌ها را انجام دادیم تا مشکل او حل شود، این موضوع را به وزارت ورزش اعلام کردیم و فدراسیون تمام پیگیری‌های لازم را برای حل مشکل استخدام نصیری انجام داده بود اما به نظر،  او تصمیمش را گرفته بود.» این ستاره قایقرانی پیش از این هم نسبت به استخدام نشدنش گلایه داشت. 
 پناهندگی یکتا، مهاجرت پریسا
چند روز بعد خبر رسید که کاروان وزنه‌برداری ایران که برای حضور در مسابقات جهانی یونان به شهر هراکلیون رفته بود، بدون یکتا جمالی به کشور بازگشت. او پس از کسب نقره یک‌ضرب در دسته 87 کیلوگرم، 20 اردیبهشت از هتل محل اقامت تیم‌ملی در آتن بیرون رفت و «ناپدید» شد! خانواده او اعلام کردند که از یکتا خبری ندارند و حالا هم به دلیل آنچه عدم پاسخگونبودن مسؤولان فدراسیون خوانده‌اند، قصد شکایت از فدراسیون وزنه‌برداری را دارند و اعلام کرده‌اند که با طایفه‌شان به تهران می‌آیند! چند روز پیش هم خبر رسید که یکتا جمالی از اتریش به کشور آلمان پناهنده شده است تا شوکی بزرگ به ورزش ایران وارد شود. او پیش از این از کمبود امکانات و توجه‌نکردن به ورزش بانوان انتقاد کرده بود.
 هنوز شوک پناهندگی او تمام نشده بود که پریسا جهان‌فکریان هم خبر از مهاجرت خود به آلمان داد. او که پیشتر صاحب سهمیه المپیک هم شد؛ به خاطر آسیب‌دیدگی و البته بیشتر از آن، بی‌تدبیری مسؤولان، قید سفر به توکیو را زد. 
 متین بالسینی هم رفت
بازی‌های المپیک توکیو برای شناخت او کافی بود. پدیده شنای ایران که در عرض چند ماه توانست هشت بار رکورد شنای ایران را ارتقا دهد، این اتفاق را در المپیک هم تکرار کرد. او پس از المپیک رسما اعلام کرد که کاروان ایران فقط یک‌ماساژور داشت و همچنین به دلیل نبود وان یخ مجبور شده از وان یخ برزیلی‌ها استفاده کند! او همچنین به تازگی اعلام کرده بود که حتی برای تهیه غذا در اردوی تیم‌ملی نیز مشکل داشته‌اند. اما به نظر می‌رسد خط خوردن او از فهرست تیم‌ملی یکی از مهم‌ترین انگیزه‌های او برای پناهندگی به بریتانیا باشد.
 آقای سجادی! نگذار فاجعه رقم بخورد
در یونان تنها دو ورزشکار برای رقابت‌ها اعزام شده بودند که یکی از آنها به کشور بازنگشت، جهان‌فکریان و بالسینی هم دلیل مهاجرتشان را بی‌کفایتی مسئولان می‌دانند. با این حال علی مرادی، رئیس فدراسیون وزنه‌برداری هنوز به بهانه خدمت به ورزشکاران و مردم، اصرار بر ماندن دارد و مشتاق خدمت است و گویا فدراسیون شنا هم جایگزین بسیار دارد! آقای سجادی،  نگذارید فاجعه‌ای بزرگتر رقم بخورد. خبر موثق داریم که دو نفر دیگر از قهرمانان کشور نیز کارهای مهاجرت خود را انجام داده‌اند و حالا وظیفه شماست که اجازه ندهید ستاره‌های ایران،  یکی پس از دیگری راه کشورهای دیگر را در پیش گیرند. مهر بی‌کفایتی را به جان خود نخرید.  

سعید اکبری - گروه ورزش
در باب نارضایتی مالی ملی‌پوشان مختلف
جیب خالی
مقایسه امکانات ورزشی و مالی ورزشکاران ایرانی با رقبای خارجی، همه را یاد جمله معروف غلام‌پیروانی می‌اندازد که می‌گفت: «با تفنگ بادی، به جنگ ژ3 رفتیم.» به دلیل محدودیت‌های مالی و تامین نبودن ورزشکاران، به‌ویژه در یک دهه گذشته، شاهد نارضایتی‌های گسترده در حوزه ورزش بوده‌ایم. بودجه‌ای که در اختیار فدراسیون‌های ورزشی قرار می‌گیرد حتی کفاف برگزاری اردوها را نمی‌دهد. به عنوان مثال، سال گذشته بودجه فدراسیون بوکس 2‌میلیارد و 800 میلیون بود، در حالی که ثوری رئیس این فدراسیون ادعا داشت یک سفر برون مرزی آنها به دلیل افزایش قیمت ارز، از 2 میلیارد هم بیشتر می‌شود. او تاکید داشت اسپانسرها هم کمتر سمت این رشته کشیده می‌شوند. عده‌ای البته اعتقاد دارند در فدراسیون‌های ورزشی حیف و میل‌هایی هم صورت می‌گیرد و ناتوانایی در جذب اسپانسرها، نقش کلیدی در به وجود آمدن نارضایتی‌ها دارد. 
به بهانه اتفاقات اخیر مرور می‌کنیم بخشی از اظهارات ورزشکاران مختلف ملی را که حکایت از نارضایتی‌شان داشته و دارد. 
انصاری و حسنلو دو ملی‌پوش شنا: قرارداد ما در لیگ، اینقدر کم است که رویمان نمی‌شود بگوییم. قهرمان شویم با پاداشش می‌توانیم یک مایو بخریم و در مسابقات بعدی شرکت کنیم! 
علی اوجاقی، ملی‌پوش سابق قایقرانی: وقتی در تیم‌ملی بودم، به من پولی نمی‌دادند. حقوقی نداشتم. به خاطر همین بعد از ظهرها از اردو بیرون می‌آمدم و با ماشین، مسافرکشی می‌کردم. 
 دانیال شه‌بخش قبل از سومی در جهان: بین 1.5 تا دو میلیون تومان حقوق می‌گیرم. نه ماشین دارم و نه خانه دارم. ما بوکسورها پدر پولدار نداریم. 
 زهرا خواجوی بازیکن لیگ فوتبال بانوان: خیلی‌ها در لیگ بانوان قرارداد سفید دارند، یعنی مجانی! بعضی بازیکنان برای یک فصل فقط یک میلیون می‌گیرند. حالا تقسیم کنید ببینید ماهی چند هزار تومان می‌شود!
 زهره کودایی: بالاترین قراردادی که در لیگ بانوان بسته‌ام 140 میلیون تومان بوده. برای هر جفت استوک 9 تا 12 میلیون پول می‌دهم. کلی هزینه در سال دارم. این پول به کجای زندگی من می‌رسد؟ 
 مجتبی عابدینی قهرمان شمشیربازی: اجازه دهید رقم قرارداد لیگ شمشیربازی را نگویم. دو سال پیش قراردادم فقط 9 میلیون تومان بود! دستمزد مربی حریف من، 100 برابر دستمزد من در سال بود! 

یگانه عصاری -گروه ورزش