تعداد قربانیان حادثه متروپل به 29 نفر افزایش یافت
خانوادهها هنوز چشم انتظارند
29 فوتی، آخرین آمار کشتههای آوار برج دوقلوی متروپل است که تا روز شنبه هفتم خردادماه از زیر آوارها خارج شده است. این آماری است که احسان عباسپور، معاون استاندار و فرماندار ویژه آبادان ارائه داد وگفت عملیات آواربرداری از متروپل با ورود دستگاههای جدید شتاب گرفته، ادوات و تجهیزات موردنیاز در محل حادثه وجود دارد و آواربرداری زیرنظر کارشناسان در چند جبهه در حال انجام است. با این حال خانوادههای مفقودان و مردم آبادان این را کافی نمیدانند و میگویند باز هم احتمال ریزش وجود دارد و امدادگران هرچه سریعتر باید باقیمانده پیکرها را از زیر آوارها خارجکنند.
در حالیکه خانوادههای مفقودان و آبادانیها اصرار دارند با ایمنسازی برج لرزان متروپل، عملیات خروج اجساد با قوت ادامه پیدا کند، شایعاتی در میان مردم پخش شده بود که نشان میداد برخی مسؤولان تصمیم گرفتهاند برج را به طور کامل تخریبکنند و انتشار این شایعات، باعث اضطراب خانوادهها شده بود. در همین رابطه، معاون ایمنی قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا گفت: «جلسات متعدد کارشناسی برگزار شده و پس از بررسی شرایط سازه متروپل و موقعیت حساس منطقه، درنهایت با نظر مهندسان و متخصصان حوزه انفجارات، انفجار درجا در متروپل منتفی شده است و این مساله باتوجه به شرایط منطقه، امکانپذیر نیست. قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا با همکاری قرارگاه کربلا، ارتش و سپاه خوزستان در منطقه مستقر است و تخریب چند منزل مسکونی را برای ایجاد راه دسترسی بهتر ماشینآلات به ساختمان متروپل آغاز کرده است. امید است با کار جهادی و دلسوزانه همکاران ما در سپاه خوزستان و قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا، بتوانیم هرچه سریعتر پیکر مطهر جانباختگان را از زیر آوار خارج کنیم تا خانوادههای داغدار و عزادار آبادان را بیشتر از این چشمانتظار نگذاریم.»
قدرتا.. محمدی، رئیس آتشنشانی شهرداری تهران که همزمان به عنوان فرمانده میدان حادثه آبادان نیز انتخاب شده است، گفت: «این حادثه در زمینی به مساحت 2000 متر مربع اتفاق افتاده و گسترده و ناپایدار بودن باقیمانده سازه، عملیات آواربرداری را قدری با مشکل مواجه کرده است. وجود انواع مصالح سنگین بهکار رفته در ساختمان و احتمال ریزش باقیمانده سازه، باعث شده با احتیاط بیشتر کار را پیش ببریم. پایدارسازی بخشی از سازههای باقیمانده انجام شده و فاز جدید آواربرداری با وسایل و ماشینهای مکانیزه آغاز شده است. از مردم آبادان و خرمشهر که پا به پای گروههای امدادرسان کمک کردند، نهایت تشکر را داریم.»
این اظهارات در حالی بیان میشود که برخی از مردم آبادان میگویند امدادگران چندان کاری از پیش نمیبرند و مردم آبادان و خانوادههای مفقودان، پیگیر خارج کردن اجساد از زیر خروارها آوار هستند.
مریم و شیرین و رامین کافه مری برج متروپل که این روزها فیلم و عکسشان همه جا منتشر شده، هنوز هم خبرساز هستند. هم در روز حادثه که کل کافه و این سه نفر با هم زیر نفر آوار رفتند، هم در مراسم تشییع پیکر همه فکر میکردند رامین و شیرین زن و شوهرند اما مشخص شد خواهر و برادر هستند. پیکر شیرین و رامین پیدا شده است اما از پیکر مریم هنوز خبری نیست. دو روز پیش بود که مراسم تشییعشان در آبادان و در میان صدای سنج و دمام برگزار شد. شیرین و رامین در میان اندوه و گریه مردم به خاک سپرده شدند. امدادگران و خانواده رامین هنوز هم در میان آوارها دنبال پیکر مریم میگردند تا او را نزد همسرش، رامین به خاک بسپارند.
روز اول حادثه را یادتان هست؟ همان روزی که برج، تازه ریزش کرده و خبرش هنوز از آبادان به بیرون هم درز نکرده بود. اولین فیلمهای ریزش برج که منتشر شد، یک سکانس از این صحنه هولناک در خاطر خیلیها ثبت و ضبط شد. مردی که در غبار زردرنگ ریزش آوار برج، کودکی با چهره خونآلود را در آغوش گرفته بود و در به در و هراسان، دنبال دکتر و پرستار میگشت تا کسی به دادشان برسد. ماشین مرد، زیر آوارها دفن شده بود و وسیلهای برای انتقال کودک به مرکز درمانی نداشت. هیچکس نمیدانست آن کودک زخمی که در آغوش داشت، چه کسی بود و چه نسبتی با آن مرد داشت اما دیروز خبر رسید نام کودک مسیح و آن مرد هراسان با صدای لرزان، پدر مسیح بود. شدت جراحات مسیح به حدی بود که پسر کوچولو دوام نیاورد و روحش به آسمانها پرواز کرد. مراسم ختمش هم برگزار و فیلمهایش هم در فضای مجازی منتشر شد.
مردم هنوز هم منتظرند. کنار و اطراف برج، مادران ، خواهران ،همسران و پدران نشستهاند تا شاید خبری از عزیزانشان بیاید. بسیاری از خانوادههای مفقودان میگویند اگرعزیزانشان زنده از زیرآوار بیرون بیایند که نور علی نور میشود اما اگر زنده نبودند، جسدشان هم به دستشان برسد، باز هم راضی هستند. دلهره و اضطراب ناگهانی ریزش برج متروپل از یک طرف و هراس از پیدا نکردن اجساد مفقودان، آرامش و قرار را از آبادانیها گرفته است. آنها هیچ چیز از امدادگران نمیخواهند جز خارج کردن پیکر عزیزانشان تا آخرین نفر.
قدرتا.. محمدی، رئیس آتشنشانی شهرداری تهران که همزمان به عنوان فرمانده میدان حادثه آبادان نیز انتخاب شده است، گفت: «این حادثه در زمینی به مساحت 2000 متر مربع اتفاق افتاده و گسترده و ناپایدار بودن باقیمانده سازه، عملیات آواربرداری را قدری با مشکل مواجه کرده است. وجود انواع مصالح سنگین بهکار رفته در ساختمان و احتمال ریزش باقیمانده سازه، باعث شده با احتیاط بیشتر کار را پیش ببریم. پایدارسازی بخشی از سازههای باقیمانده انجام شده و فاز جدید آواربرداری با وسایل و ماشینهای مکانیزه آغاز شده است. از مردم آبادان و خرمشهر که پا به پای گروههای امدادرسان کمک کردند، نهایت تشکر را داریم.»
این اظهارات در حالی بیان میشود که برخی از مردم آبادان میگویند امدادگران چندان کاری از پیش نمیبرند و مردم آبادان و خانوادههای مفقودان، پیگیر خارج کردن اجساد از زیر خروارها آوار هستند.
مریم و شیرین و رامین کافه مری برج متروپل که این روزها فیلم و عکسشان همه جا منتشر شده، هنوز هم خبرساز هستند. هم در روز حادثه که کل کافه و این سه نفر با هم زیر نفر آوار رفتند، هم در مراسم تشییع پیکر همه فکر میکردند رامین و شیرین زن و شوهرند اما مشخص شد خواهر و برادر هستند. پیکر شیرین و رامین پیدا شده است اما از پیکر مریم هنوز خبری نیست. دو روز پیش بود که مراسم تشییعشان در آبادان و در میان صدای سنج و دمام برگزار شد. شیرین و رامین در میان اندوه و گریه مردم به خاک سپرده شدند. امدادگران و خانواده رامین هنوز هم در میان آوارها دنبال پیکر مریم میگردند تا او را نزد همسرش، رامین به خاک بسپارند.
روز اول حادثه را یادتان هست؟ همان روزی که برج، تازه ریزش کرده و خبرش هنوز از آبادان به بیرون هم درز نکرده بود. اولین فیلمهای ریزش برج که منتشر شد، یک سکانس از این صحنه هولناک در خاطر خیلیها ثبت و ضبط شد. مردی که در غبار زردرنگ ریزش آوار برج، کودکی با چهره خونآلود را در آغوش گرفته بود و در به در و هراسان، دنبال دکتر و پرستار میگشت تا کسی به دادشان برسد. ماشین مرد، زیر آوارها دفن شده بود و وسیلهای برای انتقال کودک به مرکز درمانی نداشت. هیچکس نمیدانست آن کودک زخمی که در آغوش داشت، چه کسی بود و چه نسبتی با آن مرد داشت اما دیروز خبر رسید نام کودک مسیح و آن مرد هراسان با صدای لرزان، پدر مسیح بود. شدت جراحات مسیح به حدی بود که پسر کوچولو دوام نیاورد و روحش به آسمانها پرواز کرد. مراسم ختمش هم برگزار و فیلمهایش هم در فضای مجازی منتشر شد.
مردم هنوز هم منتظرند. کنار و اطراف برج، مادران ، خواهران ،همسران و پدران نشستهاند تا شاید خبری از عزیزانشان بیاید. بسیاری از خانوادههای مفقودان میگویند اگرعزیزانشان زنده از زیرآوار بیرون بیایند که نور علی نور میشود اما اگر زنده نبودند، جسدشان هم به دستشان برسد، باز هم راضی هستند. دلهره و اضطراب ناگهانی ریزش برج متروپل از یک طرف و هراس از پیدا نکردن اجساد مفقودان، آرامش و قرار را از آبادانیها گرفته است. آنها هیچ چیز از امدادگران نمیخواهند جز خارج کردن پیکر عزیزانشان تا آخرین نفر.