کی چی گفت؟
من و پرسنل زحمتکش؛ یهویی!
مدتهاست که مرجعیت رسانههای رسمی دارد در جامعه کاهش مییابد؛ اتفاقی که به باور بسیاری از کارشناسان حوزه ارتباطات، پیامدهای ناگواری به همراه دارد اما جایگزینی این مرجعیت توسط چهرههای مشهور شاید اتفاق ناگوارتری باشد. این قصه تنها محدود به ایران نیست و در بسیاری از کشورهای دیگر هم چهرههای مشهور همچون رسانهها عمل میکنند و گفتهها و کردارشان اعتبار بیشتری نسبت به رسانههای رسمی دارد؛ همین است که حضور یک چهره معروف در بزنگاه تلخی همچون متروپل در ظاهر میتواند امیدبخش باشد اما این رویه تا جایی امیدوارانه است که تنها در شمایل یک همدردی بروز پیدا کند. اتفاقی که بهنظر میرسد در رابطه با حضور شهربانو منصوریان، قهرمان ووشوی جهان و آسیا در ویرانههای متروپل به چشم نمیآید. خبر حضور او در آبادان امیدبخش بود، اما اینکه پس از این حضور بهیکباره تصاویری از در دست داشتن دستگاه آهنبر و آواربرداری از سوی او منتشر شد کمی اغراقشده به نظر میرسد، بهویژه آنکه درست پس این ویدئوها هم آگهی تبلیغاتی باشگاه او قرار گرفتهاست! حادثه متروپل، بستر مناسبی برای نقش و جایگاه چهرههای مشهور در میان مردم است اما باید بدانیم بارها و بارها از زبان سخنگوی سازمان آتشنشانی اعلام شده که حضور چهرهها در چنین مواقعی دست و پاگیر است و تنها کمکهای حسی حضور آنها میتواند همدردی با مردم سوگوار باشد و به پرسنل آتشنشانی روحیه ببخشد وگرنه ورود به این حوزه هم همچون بسیاری دیگر از حوزهها، تخصص میطلبد که پرواضح است قهرمان ووشوی جهان از آن عاریاست.
30طبقه هتل روی گسل
پس از ماجرای پرحاشیه ساختمانهای ناایمن، حالا دارد یکی یکی بسیاری از مشکلات و چالشهای شهرسازی و ساختمانسازی در ایران آشکار میشود.البته نه که این موضوعها پیش از این مطرح نبوده اما حالا دارد از زبان و تریبونهای رسمی به آن اشاره میشود و معنای اولیه این موضوع تایید همه این چالشهاست. پس از اظهارنظر چند روز پیش رئیس انبوهسازان تهران مبنی بر ساخت بیش از 200 ساختمان ناایمن در پایتخت، حالا مصطفی میرسلیم، نماینده مجلس شورای اسلامی گفتهاست بسیاری از ساختمانهای تهران در حالی که روی گسل قرار دارند، مجوز ساخت گرفتهاند. همچنان موضوع متروپل آبادان داغ است و گفتههای این چنینی در ارتباط با این اتفاق کمتر شنیده میشود اما اندکی که بگذرد، این دادههای ارائه شده توسط مسؤولان نیاز به پیگیری و نظارتی بیشتر دارد.
مصطفی میرسلیم که عضو کمیسیون اصل 90 مجلس یازدهم است، در صفحه شخصیاش در توییتر نوشتهاست «رسیدگی به عوامل و علل فاجعه آبادان کاملا ضروری است ولی هوشیاری نسبت به اقدامات خلافی که هم اکنون انجام می گیرد نظیر ساختن هتل ۳۰ طبقه روی گسل در تهران کماهمیتتر از آن نیست.»
دیکتاتور و صدایش
دانستن راز و رمز زندگی دیکتاتورها در طول تاریخ همیشه جذابیت داشتهاست، اینکه بدانیم استالین چه فراغتهایی داشت، یا موسولینی به چه هنرهایی علاقهمند بوده و دلمشغولیهای هیتلر چه بوده همه و همه میتواند بخشی از برگهای ناخوانده تاریخ باشد و برای مشتاقان آن، پر از شگفتی. حالا و به تازگی مشخص شده آدولف هیتلر در 10 سال پایانی عمرش، بیش از هر چیز نگران صدای خود بودهاست! او که به سخنرانیهای حماسی میان طرفدارانش مشهور بوده، نگران از دست رفتن صدایش بوده و باور داشته با زایل شدن این صدا، بخش قابلتوجهی از مخاطبانش را از دست خواهدداد. این اطلاعات به تازگی از نامههای پزشک هیتلر استخراج شده و صحت آن هم توسط کارشناسان تاریخی به تایید رسیدهاست. روزنامه سوئیسی سونتاگ گزارش داده، نوادگان سوئیسی یکی از پزشکان آدولف هیتلر، جزئیات نامههایی را منتشر کردهاند که نشان میدهد رهبر آلمان نازی به مدت ۱۰ سال از سال ۱۹۳۵ زیر نظر یک متخصص گوش و حلق و بینی آلمانی تحت درمان قرار داشتهاست. این روزنامه میگوید نامهها نشان میدهد هیتلر به صورت جدی نگران بوده بیمار و صدای او دچار مشکل شود. این روزنامه همچنین میگوید این نامهها نشاندهنده اهمیتی است که هیتلر برای صدای خود قائل بوده و از آن در سخنرانیها برای جلب حمایت مردمی از حکومت خود استفاده میکردهاست. بسیاری از مورخان، قدرت بیان هیتلر برای جلب افکار عمومی و مردم آلمان را در به قدرت رسیدن او بسیار موثر و کلیدی میدانند.
آغازی بر پایان میانکاله
علی سلاجقه از جنس محیطزیست است، البته این تصوری است که پیش از صدارتش بر مسند ریاست سازمان محیطزیست میشد، بالاخره هر چه بود او داشت جایگزین شخصی به نام عیسی کلانتری میشد که نه تنها دغدغه محیطزیست نداشت، که با تصمیماتش در طول چهار سال کمر به نابودی محیطزیست ایران بست. همین موضوع، ورود علی سلاجقه را در سازمان محیطزیست همراه با خوشباوری کردهبود اماحالا و پس از گذشت ماهها اظهارنظرها و فعالیتها و تصمیمات علی سلاجقه نشان از آن دارد که فعالان محیط زیستی به او هم چندان امیدی نداشتهباشند. از نامه عجیبش به رئیسجمهور در توضیح وضعیت تولههای تلف شده «ایران»گرفته تا بیاعتناییاش به افکار عمومی در همین خصوص. حالا بحث میانکاله دوباره داغ شدهاست، در تعطیلات بولدوزرها با خونسردی تمام آغاز به کار کردهاند و به نظر میرسد صدایی از مسؤولی به گوش نمیرسد، آن هم رئیس سازمان محیطزیست که گفتهبود «درباره میانکاله کوتاه نمیآید.» جادهسازی در تالاب بینالمللی میانکاله برای دسترسی بندرترکمن به جزیره آشوراده آغاز شدهاست؛ اتفاقی که پیامدی جز ویرانی میانکاله نخواهدداشت و آن را به یک کانون گردوغبار دیگر تبدیل خواهد کرد. همین یک جمله اینجا بماند تا بعد.
در سفر به ماه موفق باشی!
در حالی که وضعیت اقتصادی آمریکا و البته تورم بیسابقه و تاریخی در این کشور، صدای بسیاری را درآوردهاست، به نظر میرسد جو بایدن، رئیسجمهور این کشور قرار است همچنان در توهم ناآگاهی از این موضوع به سر ببرد. تازهترین انتقادها و طعنهها از سوی ایلان ماسک عنوان شدهاست. قصه از اظهارنظر چند روز پیش ایلان ماسک آغاز شد؛ جایی که او خطاب به تمامی مدیران و کارکنان شرکت تسلا در مورد احتمال اخراج ۱۰ درصدی نیروهای این شرکت و احساس «بسیار بد» خود نسبت به اقتصاد آمریکا گفتهبود. همین «احساس بد» اما به مذاق بایدن خوش نیامده و او خیلی زود با پاسخی طعنهآمیز، از همان کلیدواژههای استفاده شده توسط ماسک برای پاسخش استفاده کرده و گفتهاست «در حالی که ایلان ماسک این گونه فکر میکند، شرکتی مثل فورد به دنبال توسعه کار خود است. به گمانم فورد در حال افزایش سرمایهگذاری در ساخت خودروهای الکتریکی جدید است. اضافه کنم 6000 کارمند رسمی در ایالتهای غرب میانه دارد. شرکت کرایسلر هم سرمایهگذاریهای مشابهی در حوزه خودروهای الکتریکی انجام دادهاست. اینتل ۲۰هزار موقعیت شغلی جدید در زمینه ساخت تراشههای رایانهای ایجاد کردهاست. با این اوصاف، ایلان ماسک در سفرش به ماه موفق باشد!»
مدتهاست که مرجعیت رسانههای رسمی دارد در جامعه کاهش مییابد؛ اتفاقی که به باور بسیاری از کارشناسان حوزه ارتباطات، پیامدهای ناگواری به همراه دارد اما جایگزینی این مرجعیت توسط چهرههای مشهور شاید اتفاق ناگوارتری باشد. این قصه تنها محدود به ایران نیست و در بسیاری از کشورهای دیگر هم چهرههای مشهور همچون رسانهها عمل میکنند و گفتهها و کردارشان اعتبار بیشتری نسبت به رسانههای رسمی دارد؛ همین است که حضور یک چهره معروف در بزنگاه تلخی همچون متروپل در ظاهر میتواند امیدبخش باشد اما این رویه تا جایی امیدوارانه است که تنها در شمایل یک همدردی بروز پیدا کند. اتفاقی که بهنظر میرسد در رابطه با حضور شهربانو منصوریان، قهرمان ووشوی جهان و آسیا در ویرانههای متروپل به چشم نمیآید. خبر حضور او در آبادان امیدبخش بود، اما اینکه پس از این حضور بهیکباره تصاویری از در دست داشتن دستگاه آهنبر و آواربرداری از سوی او منتشر شد کمی اغراقشده به نظر میرسد، بهویژه آنکه درست پس این ویدئوها هم آگهی تبلیغاتی باشگاه او قرار گرفتهاست! حادثه متروپل، بستر مناسبی برای نقش و جایگاه چهرههای مشهور در میان مردم است اما باید بدانیم بارها و بارها از زبان سخنگوی سازمان آتشنشانی اعلام شده که حضور چهرهها در چنین مواقعی دست و پاگیر است و تنها کمکهای حسی حضور آنها میتواند همدردی با مردم سوگوار باشد و به پرسنل آتشنشانی روحیه ببخشد وگرنه ورود به این حوزه هم همچون بسیاری دیگر از حوزهها، تخصص میطلبد که پرواضح است قهرمان ووشوی جهان از آن عاریاست.
30طبقه هتل روی گسل
پس از ماجرای پرحاشیه ساختمانهای ناایمن، حالا دارد یکی یکی بسیاری از مشکلات و چالشهای شهرسازی و ساختمانسازی در ایران آشکار میشود.البته نه که این موضوعها پیش از این مطرح نبوده اما حالا دارد از زبان و تریبونهای رسمی به آن اشاره میشود و معنای اولیه این موضوع تایید همه این چالشهاست. پس از اظهارنظر چند روز پیش رئیس انبوهسازان تهران مبنی بر ساخت بیش از 200 ساختمان ناایمن در پایتخت، حالا مصطفی میرسلیم، نماینده مجلس شورای اسلامی گفتهاست بسیاری از ساختمانهای تهران در حالی که روی گسل قرار دارند، مجوز ساخت گرفتهاند. همچنان موضوع متروپل آبادان داغ است و گفتههای این چنینی در ارتباط با این اتفاق کمتر شنیده میشود اما اندکی که بگذرد، این دادههای ارائه شده توسط مسؤولان نیاز به پیگیری و نظارتی بیشتر دارد.
مصطفی میرسلیم که عضو کمیسیون اصل 90 مجلس یازدهم است، در صفحه شخصیاش در توییتر نوشتهاست «رسیدگی به عوامل و علل فاجعه آبادان کاملا ضروری است ولی هوشیاری نسبت به اقدامات خلافی که هم اکنون انجام می گیرد نظیر ساختن هتل ۳۰ طبقه روی گسل در تهران کماهمیتتر از آن نیست.»
دیکتاتور و صدایش
دانستن راز و رمز زندگی دیکتاتورها در طول تاریخ همیشه جذابیت داشتهاست، اینکه بدانیم استالین چه فراغتهایی داشت، یا موسولینی به چه هنرهایی علاقهمند بوده و دلمشغولیهای هیتلر چه بوده همه و همه میتواند بخشی از برگهای ناخوانده تاریخ باشد و برای مشتاقان آن، پر از شگفتی. حالا و به تازگی مشخص شده آدولف هیتلر در 10 سال پایانی عمرش، بیش از هر چیز نگران صدای خود بودهاست! او که به سخنرانیهای حماسی میان طرفدارانش مشهور بوده، نگران از دست رفتن صدایش بوده و باور داشته با زایل شدن این صدا، بخش قابلتوجهی از مخاطبانش را از دست خواهدداد. این اطلاعات به تازگی از نامههای پزشک هیتلر استخراج شده و صحت آن هم توسط کارشناسان تاریخی به تایید رسیدهاست. روزنامه سوئیسی سونتاگ گزارش داده، نوادگان سوئیسی یکی از پزشکان آدولف هیتلر، جزئیات نامههایی را منتشر کردهاند که نشان میدهد رهبر آلمان نازی به مدت ۱۰ سال از سال ۱۹۳۵ زیر نظر یک متخصص گوش و حلق و بینی آلمانی تحت درمان قرار داشتهاست. این روزنامه میگوید نامهها نشان میدهد هیتلر به صورت جدی نگران بوده بیمار و صدای او دچار مشکل شود. این روزنامه همچنین میگوید این نامهها نشاندهنده اهمیتی است که هیتلر برای صدای خود قائل بوده و از آن در سخنرانیها برای جلب حمایت مردمی از حکومت خود استفاده میکردهاست. بسیاری از مورخان، قدرت بیان هیتلر برای جلب افکار عمومی و مردم آلمان را در به قدرت رسیدن او بسیار موثر و کلیدی میدانند.
آغازی بر پایان میانکاله
علی سلاجقه از جنس محیطزیست است، البته این تصوری است که پیش از صدارتش بر مسند ریاست سازمان محیطزیست میشد، بالاخره هر چه بود او داشت جایگزین شخصی به نام عیسی کلانتری میشد که نه تنها دغدغه محیطزیست نداشت، که با تصمیماتش در طول چهار سال کمر به نابودی محیطزیست ایران بست. همین موضوع، ورود علی سلاجقه را در سازمان محیطزیست همراه با خوشباوری کردهبود اماحالا و پس از گذشت ماهها اظهارنظرها و فعالیتها و تصمیمات علی سلاجقه نشان از آن دارد که فعالان محیط زیستی به او هم چندان امیدی نداشتهباشند. از نامه عجیبش به رئیسجمهور در توضیح وضعیت تولههای تلف شده «ایران»گرفته تا بیاعتناییاش به افکار عمومی در همین خصوص. حالا بحث میانکاله دوباره داغ شدهاست، در تعطیلات بولدوزرها با خونسردی تمام آغاز به کار کردهاند و به نظر میرسد صدایی از مسؤولی به گوش نمیرسد، آن هم رئیس سازمان محیطزیست که گفتهبود «درباره میانکاله کوتاه نمیآید.» جادهسازی در تالاب بینالمللی میانکاله برای دسترسی بندرترکمن به جزیره آشوراده آغاز شدهاست؛ اتفاقی که پیامدی جز ویرانی میانکاله نخواهدداشت و آن را به یک کانون گردوغبار دیگر تبدیل خواهد کرد. همین یک جمله اینجا بماند تا بعد.
در سفر به ماه موفق باشی!
در حالی که وضعیت اقتصادی آمریکا و البته تورم بیسابقه و تاریخی در این کشور، صدای بسیاری را درآوردهاست، به نظر میرسد جو بایدن، رئیسجمهور این کشور قرار است همچنان در توهم ناآگاهی از این موضوع به سر ببرد. تازهترین انتقادها و طعنهها از سوی ایلان ماسک عنوان شدهاست. قصه از اظهارنظر چند روز پیش ایلان ماسک آغاز شد؛ جایی که او خطاب به تمامی مدیران و کارکنان شرکت تسلا در مورد احتمال اخراج ۱۰ درصدی نیروهای این شرکت و احساس «بسیار بد» خود نسبت به اقتصاد آمریکا گفتهبود. همین «احساس بد» اما به مذاق بایدن خوش نیامده و او خیلی زود با پاسخی طعنهآمیز، از همان کلیدواژههای استفاده شده توسط ماسک برای پاسخش استفاده کرده و گفتهاست «در حالی که ایلان ماسک این گونه فکر میکند، شرکتی مثل فورد به دنبال توسعه کار خود است. به گمانم فورد در حال افزایش سرمایهگذاری در ساخت خودروهای الکتریکی جدید است. اضافه کنم 6000 کارمند رسمی در ایالتهای غرب میانه دارد. شرکت کرایسلر هم سرمایهگذاریهای مشابهی در حوزه خودروهای الکتریکی انجام دادهاست. اینتل ۲۰هزار موقعیت شغلی جدید در زمینه ساخت تراشههای رایانهای ایجاد کردهاست. با این اوصاف، ایلان ماسک در سفرش به ماه موفق باشد!»